گروه حماسه و جهاد دفاع پرس - مصطفی خدابخشی: یا تاریخ ناجوانمرد است یا ما فراموشکار. اما تاریخ را که می نویسد جز ما؟ تاریخ را که میسازد جز ما؟ بخش مهمی از گیسوان تاریخ این کیان در یک قرن گذشته به دهه پنجاه و شصت گره خورده تا نسلی را روایتگر باشد که مردانگی زنان و مردانش همچون ستاره درخشنده و تابان است.
این برهه از تاریخ چنان انسانساز و قهرمان پرور بود که نمیتوان به سادگی از کنار قهرمانانش گذشت. قهرمانانی که راه خود را در حساسترین برهه از تاریخ یافتند و بدون توجه به سن و سال به ادای تکلیف مقید شدند. اما گیسوی تاریخ در تلاطم بادها نام برخی از این قهرمانان را یا از خاطر برد و یا گرد فراموشی بر روی آنها نشاند.
سرلشکر شهید «مجید بقایی» یکی از این نامهاست که کمتر از آن گفته و نوشته شده است. او پا به پای حسن باقری در قرارگاه کربلا به اجرای ماموریت پرداخت تا اینکه در روز موعود یعنی 9 بهمن 1361 شانه به شانه باقری در عملیات شناسایی بر اثر اصابت خمپاره شهد شیرین شهادت را چشید.
در این مطلب هدف این نیست که جزئیات زندگی شهید بقایی بیان شود چراکه شهید بقایی همچون بسیاری از همرزمانش تشنه گمنامی بود و گمنامی را پلاک افتخار خود میدانست. اما وظیفه ما چیست؟ ما همچنان باید بزرگ مردان صاحب عزت را مورد بیمهری و فراموشی قرار دهیم؟
بدون شک برخی از جریانات از این بیمهری خرسندند تا ملت بدون اطلاع از تاریخ به غربتی خود خواسته تبعید شده و با مفاهیمی همچون مقاومت و شهادت طلبی قرابتی نداشته باشد. این دقیقا همان نقطه آغاز سقوط جامعه از بلندای ارزشها و تکیه زدن خبیثانه ضد ارزشها بر جایگاه ارزشها است.
در یک نگاه کلی به جامعه براحتی میتوان به این نکته رسید که بسیاری از مردم حتی آنانی که دوران جنگ را درک کردهاند اطلاعات دقیق که هیچ، حتی سطحی از جنگ ندارند و معیارهای برخوردشان با این موضوع و شهدای والا مقام این عرصه تحریفهای صورت گرفته است. تحریفهای سازمان یافته و هدفمندی که عملا روحیه مقاومت در مردم را هدف قرار داده و آنان را به سمت سازشگری، تسلیمپذیری، چشم داشتن به بیگانه و عدم اعتماد به خود هدایت میکند.
حالا سوال اینجاست که سازمانهای متولی چه میکنند که اینگونه غریبهها به تاریخ، هویت و فرهنگ دینی ما دست درازی میکنند و و خود را در جایگاه طلبکار و فعالان عرصه حماسه و جهاد را بدهکاران تاریخ مینامند؟
با این اوصاف یکی از مشکلات موجود در سازمانهای متولی ترویج افکار، عقاید و سیره شهدا گرفتار شدن در ساختارهای اداری، آمارها و ارقام است که باعث شده از متن جامعه دور و جای را برای نامحرمان باز کنند. امروز ترویج فرهنگ دفاع مقدس نیازمند اقدامات کیفی است و تا حد امکان نباید کیفیت را قربانی کمیت کرد. اگر این کار صورت نگیرد باید منتظر مصادره شهدا به نام خودفروختگان باشیم همانگونه در فتنه 88 نام مقدس شهید باکری و شهید همت بر زبان فتنهخواهان جاری میشد (بسیجی واقعی همت بود و باکری) تا در سایه این اسامی بزرگ به مقاصد شوم خود برسند. این در حالی است که اگر ما پیام همتها، باکریها، باقریها، بقاییها و ... را درست به جامعه منتقل میکردیم، انتخاب چنین شعارهایی از سوی فتنهگران میتوانست به تنهایی طومارشان را پیچیده و به زبالهدان تاریخ بیندازد.
به هر صورت امروز زمان بازنگری در سیاستهای فرهنگی حوزه دفاع مقدس است چرا که جامعه طالب شنیدن بیان حق است و اگر ما حرف حق را بیان نکنیم ناحق جای آن را خواهد گرفت و این موضوع دور از تصور نیست.
سالروز شهادت سرلشکر شهید مجید بقایی فرصت مناسبی است تا بزرگمردان گمنام دفاع مقدس به مردم معرفی شوند تا ببینند که استقلال این کشور با چه بهایی به دست آمده و عزت امروز ما ریشه در چه زمینی دوانده است. اگر گمنامان خود را نامدار کنیم و اگر مفاهیم دفاع مقدس را به بطن جامعه بکشانیم دیگر کسی به خود این اجازه را نمیدهد که برای کشور ما خط و نشان بکشد و ما را چشم انتظار امروز و فرداهای یک قرارداد پوشالی کند.
انتهای پیام/