به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس به نقل از مهر، اولین نشست از سلسله نشستهای «بررسی چالشهای انقلاب اسلامی در دهه پنجم» در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد. در این نشست محسن غرویان و ابراهیم فیاض به سخنرانی پرداختند.
محسن غرویان در ابتدا اظهار داشت: مراد از اسلامیت نظام به نظر من این است که تا جایی که ممکن است چه در بخش جهان بینی و فلسفه و چه در فقه و احکام و چه در اخلاق، اسلام را در این کشور پیاده کنیم. بر جهان بینی اسلامی یک ایدئولوژی مبتنی است که باید و نبایدهای فقهی و اخلاقی دارد. این که بخواهیم بگوییم چند درصد اسلام پیاده شده است کار مشکلی است، چون این مقولات کیفی است و نه کمی. اما جهت گیری امام و مقام معظم رهبری پیاده کردن اسلام در این سه بعد بوده است.
امام (ره) میگفت که مردم جلوتر از ما هستند
ابراهیم فیاض گفت: انقلاب ما یک انقلاب اجتماعی و عدالت محور بود. اسلامی بودن آن از این بعد بود که اسلام از مکاتب دیگر عدالت را بیشتر و دقیقتر و جامعتر مد نظر دارد. هم عدالت فردی که تقواست و هم عدالت اجتماعی که قسط است. قسط را مرحوم شریعتی خیلی مطرح میکرد. ما قرآن را با تفسیر نهج البلاغه در انقلاب قبول داشتیم. بزرگانی مثل آقای جوادی آملی هم این را بحث کردهاند. گروههای چپ مثل مجاهدین و ... هم بر روی نهج البلاغه تأکید میکردند.
استاد مردم شناسی دانشگاه تهران سپس گفت: مرحوم فردید که ضد انقلاب بود و ضد انقلاب اسلامی در دانشکده علوم سیاسی دانشگاه تهران سخنرانی کرد، در آن جا گفت: این انقلاب مارکسیستهای اسلامی است. فردید کسی است که اساسنامه حزب رستاخیز را نوشته است و شاگردانش در حزب رستاخیز نظام شاهنشاهی کارهای بودند. بعد از انقلاب تفکر مارکسیستی کنار گذاشته شد و به جایش التقاط قرار داده شد. آقای مصباح و آقای سروش بر اساس عرفان و فلسفه ملاصدرا این نوع بحثها را دنبال میکردند و پشتوانه شان حزب موتلفه اسلامی بود. آقای سروش کاندیدای اول حزب موتلفه بود که رأی نیاورد. تنها حزبی که آقای سروش را کاندیدا کرد حزب موتلفه بوده است.
وی افزود: خیلی از این افراد همان ساختار انجمن حجتیه را دنبال کردند که در مجله صدا چند سال پیش این بحثها را مطرح کردم. یک جریان عدالت خواهی مثل شریعتی و ... داشتیم و یک جریان ضد عدالت. شریعتی پروتستانتیسم اسلامی را مطرح میکند و جامعه شناسی اسلامی را پیشنهاد میکند. جریان ضد عدالت خواهی هم بر اساس عرفان و فلسفه ملاصدرا بود که توسط آقای سروش و مصباح مطرح شد و اینها میگفتند کسانی که عدالت خواهاند التقاطیاند.
ابراهیم فیاض ادامه داد: مرحوم آیت الله شاه آبادی، ماکس وبر ایران است. در کتاب شجره المعارف کاملاً ساختار شناسی انجام داده و خیلی عمیق است. من با خواندن این کتاب واقعاً مات ماندم که چگونه این اثر ایشان مهجور مانده. امام (ره) دقیقاً همان ساختار را ادامه داده که در کتاب ولایت فقیه امام این را میبینیم. انحرافی که آقای شاه آبادی در آن جا مطرح میکند، این است که از آقای سروش و مصباح گرفته تا ساختارهای فرهنگی ما دچار آن انحرافاند.
وی سپس عنوان کرد: البته مردم کار خودشان را میکنند مثل راهپیمایی امسال که دیدید. در انقلاب هم مردم بودند که عمل کردند. نه روحانیون همراه مردم بودند – که این را بارها گفتهام – و دانشگاه هم واقعاً در انقلاب نبود بلکه دانشجویان بودند. امام (ره) میگفت که مردم جلوتر از ما هستند و رهبر ما هستند. در خاطرات میرحسین آمده که آقای هاشمی میگوید یعنی مردم از شما هم جلوترند؟ امام عصبانی شد و گفت: بله از بنده هم جلوترند.
ولایت فقیه امام خمینی ریشه در عرفان و فلسفه امام داشت
محسن غرویان در ادامه گفت: نسبت به فرمایشات آقای فیاض گیج شدم و بالاخره نظر ایشان را نفهمیدم که میگویند نه دانشگاه و نه حوزه در انقلاب نبودهاند. این که فلسفه ملاصدرا ضد انقلاب و ضد عدالت بوده است را نمیفهمم. خود حضرت امام (ره) فیلسوف صدرایی است. اسلام قرائتهای مختلف دارد. قرائت آقای مصباح، آقای جوادی آملی، امام، رهبری، آقای سروش و ... مختلف است. با این که همه اسلام را میگویند. همانند مراجع و مجتهدین ما که همه اسلام را میگویند، اما نظرات مختلفی دارند. از این مسأله قرائتهای مختلف نمیتوانیم بگریزیم.
عضو هیئت علمی جامعه المصطفی العالمیه افزود: بر خلاف برخی که معتقدند ولایت فقیه یک نظریه فقهی است، ولایت فقیه امام خمینی به نظر من ریشه در عرفان و فلسفه امام داشت. نظام اسلامی بر اساس قرائت امام خمینی از اسلام شکل گرفت. این انقلاب توسط یک مرجع تقلید و یک حکیم و فیلسوف صدرایی با قرائت ویژهای از فلسفه ملاصدرا و با نقش آفرینی حوزه و حمایت مردم شکل گرفت. امام خمینی قرائت خود را به کرسی نشاند و مردم هم پذیرفتند.
وی اضافه کرد: این که ما الان چه مقدار در بعد اخلاق، فقه، عدالت و ... به نتیجه رسیدهایم باید عرض کنم در دورانهای مختلف بعد از انقلاب فراز و نشیب داشتهایم. اینها به نوع بینش و تفکر و نگرش روسای جمهور و کابینه دولتی که بر سر کار میآیند بستگی دارد. نمیتوان گفت: در دوران ریاست جمهوری افراد مختلف وضعیت یکسانی داشتهایم.
محسن غرویان بزرگترین دستاورد این انقلاب را استقلال فکری برشمرد و افزود:، اما آزادی در حد ایده آلی که فکر میکردیم نبوده اگر چه در دولتهای مختلف این مسأله متفاوت بوده است. از لحاظ عدالت اجتماعی و اقتصادی هم خیلی کم پیش رفتهایم. از نظر اخلاقی هم در بین مردم و هم در بین مسئولین خیلی افت کردهایم. همین بحث قرائتهای مختلف از دین را چند روز پیش مطرح کردم و یکی از روزنامهها این را تحت عنوان تبلیغ برای پلورالیسم دینی عنوان کرد. چطور فرق پلورالیسم دینی با قرائتهای مختلف از اسلام را متوجه نمیشویم و یک مطلبی مینویسیم؟
وی علت ضعف اخلاقی ما را غلبه سیاست بر اخلاق دانست و خاطرنشان کرد: در صورتی که سیاست و قدرت ابزاری است برای رسیدن به اخلاق. اما امروز برعکس شده است. تا یک بحث فقهی یا فلسفی مطرح میکنیم بلافاصله آن را در خط بندیهای سیاسی میبرند. در همین جلسه امروز هم اگر آقای پارسانیا تشریف میآوردند میخواستم در ابتدای بحث این تذکر را بدهم که ما هر دو دوست هستیم و از شاگردان آیت الله العظمی جوادی آملی هستیم و این مباحثه معنایش این نیست که ما مقابل هم هستیم. اما فضای کشور متأسفانه این گونه نیست.
محسن غرویان تأکید کرد: در حوزه هم این جناح بندیها زیاد شده است. بعد از ۴۰ سال از گذشت انقلاب هنوز دچار این آسیبها هستیم. داریم شخصیتهای علمی مان را با دست خودمان تضعیف میکنیم. میلیاردها تومان از پول مردم را صرف تخریب همدیگر در روزنامهها و سایتها میکنیم. در عرصههای مختلف درست است که به نسبت زمان شاه خیلی پیشرفت کردهایم و اردشیر زاهدی هم این را اعتراف کرده، اما میتوانستیم بیشتر از این پیشرفت داشته باشیم.
کار جدیای در حوزه تفکر امام نکردهایم
ابراهیم فیاض سپس عنوان کرد: معرفت به کنش میانجامد و کنش به ساختار اجتماعی منجر میشود. انقلاب حاصل تفکر امام (ره) بوده است. دو کتاب امام بسیار مهم است. یکی ولایت فقیه و یکی هم کشف اسرار است که در این جا امام کاملاً چهارچوبهای تئوریکش را میگوید. نمیگویم تغییراتی در تفکرات امام رخ نداده چرا تا زمان رحلت شان خیلی تفکرات ایشان عوض شده است. ما همان طور که نفت را خام صادر میکنیم تفکر امام هم در کشور ما خام است. تا امروز هم کار جدیای در حوزه تفکر امام نکردهایم. مثلاً همین کتاب کشف اسرار چرا رویش کار نشده است؟
وی ادامه داد: اسلام تحجری، اسلام آمریکایی، اسلام درباری و اسلام ولایتی اصطلاحاتی است که امام مطرح کرده و هر کدام چهارچوبی دارد. اسلام تحجری یعنی حوزههای علمیه؛ تا امروز هم همین روند ادامه دارد. اسلام آمریکایی را هم در دانشگاه میبینیم و کسانی مثل سید حسین نصر و ... آن را دنبال میکنند. سید حسین نصر و فردید اسلام شاهنشاهی را دنبال میکردند که هنوز هم تفکر آنها در شورای عالی انقلاب فرهنگی و فعالیتهای علوم انسانی اسلامی و ... وجود دارد.
دانشگاه ما صد در صد غربیتر از قبل از انقلاب است
ابراهیم فیاض افزود: دانشگاه ما صد در صد غربیتر از قبل از انقلاب است. هنوز در داخل رشد علمی ایران را بر اساس ISI میسنجند. با این همه پولی که داریم، چون اقتصادمان ورشکسته است پیش نمیرویم. پول زیادی در عرصه نظامی خرج میکنیم، اما در کنار داشتن موشک، پراید داریم. در حالی که کشورهایی مثل آمریکا فعالیت نظامی شان هم بعد اقتصادی دارد. به همین خاطر امروز میگویند دیگر در عراق و افغانستان نمیمانیم، چون از لحاظ اقتصادی برایشان توجیه ندارد.
وی خاطرنشان کرد: یکی از مشاوران شاه حسین اردنی میگفت: شاه حسین به شاه ایران گفته بود با مردمت قدری راه بیا! شاه به او گفت: الان ارتش ما در مرزها قوی است، در داخل هم ژاندارمری و ساواک قوی است پس چرا راه بیایم؟ آیا ما امروز همین تفکر را نداریم و خوشحال نیستیم که امنیت داریم؟ درست است که راهپیمایی ۲۲ بهمن داریم، اما دوباره بعد از آن به خواب میرویم. در همان سال اول دوران ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد در مرکز تحقیقات استراتژیک دولت سخنرانی کردم و هشدارهایی دادم، اما خیلی از علما به من فحش دادند.
ابراهیم فیاض با تأکید بر این که اخلاق زمانی محقق میشود که در جامعه عدالت باشد گفت: آقای مطهری گفت: مبنای فقه، عدالت است و به کار در مقابل سرمایه اصالت داد و متهم شد به مارکسیست بودن و کتابش درباره این موضوع سالها منتشر نشد. امروز هم دنبالههای این تفکر وجود دارد. کسانی که پشت این تفکرات هستند را اگر بررسی کنید میبینید یک کار در جهت تئوری اقتصادی و سیاسی و ... در اسلام نکردهاند. سیاست اقتصادی دولت آقای هاشمی بر اساس سوفیسم آقای سروش و سوفیسم آقای مصباح بود که بر مبنای ملاصدرا است که شد همان سیاست تعدیل ساختاری.
وی همچنین اظهار داشت: شاه با گریه از کشور خارج شد و میگفت: من که این همه راه، فرودگاه و ... ساختم پس چرا به من مرگ میگفتند؟ چون در زمان او عدالت نبود. اخلاق بدون عدالت نمیشود. کاخ شاه در مقابل کاخهای امروز برخی آقایان هیچ بود. اسلام فردی که بر اساس عرفان است عدالت در آن نیست در نتیجه اخلاق هم نخواهد بود. الان ببینید فساد و فحشا در تهران چقدر است. آن چه الان داریم ساختاری اجتماعی است که از کنش این آقایان در آمده و این کنش در معرفت شناسی آنان بوده است.
ابراهیم فیاض اضافه کرد: انقلاب اسلامی بر اساس تفکر ملاصدرا مطرح شد و در ادامه انقلاب اسلامی از بین رفت و انقلاب فرهنگی مطرح شد. شما ببینید یک دامپزشک با ۲۰۰ مقاله ISI در حوزه اسب شناسی ۱۴ سال بر دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی حاکم بوده است. این که در شورای عالی انقلاب فرهنگی چه خبر است و چه حقایقی وجود دارد یک کار تحقیقاتی لازم دارد تا معلوم شود که چه خبر است. اینها ریشه اش در این است که از لحاظ معرفت شناسی، عرفان و سوفیسم در جامعه حاکم باشد. در نتیجه خود خواهی، اشرافیت، رانت خواری و ... ایجاد میشود.
وی سپس گفت: امام در اواخر عمر به شدت به سمت عدالت و مصلحت گرایی در جهت منافع مردم میرود. به همین جهت مجمع تشخیص مصلحت نظام را راه انداخت. مردم ما مَردند که مثل روز دوشنبه برای راهپیمایی ۲۲ بهمن میآیند.
از اومانیسم به سمت مردم گرایی میآیند
ابراهیم فیاض افزود: شریعتی و جلال آل احمد تحت تأثیر جریانهای جهانی در فرانسه و ... در ایران حرکتهایی را راه انداختند. ما از جریانات جهانی جدا نیستیم. نمیگذارند خیلی از جریانات جهانی در ایران مطرح شود. مثلاً الان جریان پاریس بسیار مهم است و کمتر خبر داریم. ماجرای پاریس بسیار عمیقتر از این صحبت هاست. الان در ونزوئلا میخواهند کشت و کشتار راه بیندازند تا قضایای پاریس جمع شود. نکته اساسی این است که دارند از اومانیسم به سمت مردم گرایی میآیند. همان تفکری که در انقلاب ما بود.
وی خاطرنشان کرد: در همان زمان جبهه که رزمندهها آب برای خوردن نداشتند برخی در تهران در کاخها زندگی میکردند. آن زمان من اعتراض کردم و میخواستند مرا محاکمه صحرایی کنند. در جنگ گاهی مردم با لباس خانگی میریختند پشت تانکها و ... و عراق را به عقب میراندند. در واقع مردم رهبری میکردند. حرکت دیروز مردم هم در همین راستا بود، چون احساس کردند کشورشان در خطر است.
آینده جهان بر روی حکمت میچرخد
ابراهیم فیاض با بیان این که کنش امروز مسئولان بر اساس عرفان شکل گرفته افزود: این تفکر با آقای هاشمی شروع شد. خاتمی و احمدی نژاد در ابتدای سر کار آمدن خواستند با این مسیر مخالفت کنند، اما بلافاصله همان مسیر آقای هاشمی را رفتند. آینده جهان بر روی حکمت میچرخد. روی آلمان امروز مطالعه کنید تا ببینید در حوزه حکمت چه دارند میکنند. صلح جهانی به حکمت بستگی دارد. در تعبیر فِطْرَتَ اللَّـهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا به جای ناس، انسان گذاشتیم و این مسأله به خاطر انحراف فلسفی ابن عربی است و خیلیها امروز این را دنبال کردهاند.
باید تکلیف مان را با علم و تکنولوژی جدید مشخص کنیم
محسن غرویان سپس عنوان کرد: وایتهد در کتاب علم و جهان مدرن میگوید وقتی درباره اهمیت علم و دین تأمل میکنیم گزاف نیست اگر بگوییم آینده جهان بستگی به تعامل این نسل با روابط و مناسبات این دو دارد. علامه جعفری علاوه بر راسل با وایتهد هم مکاتباتی داشته است. من معتقدم آینده جمهوری اسلامی هم همین طور است. باید ببینیم در دهه پنجم با علم و عالمان و متفکران چه میکنیم و همچنین با دین چه رابطهای برقرار میکنیم. علم و دین الان همه زندگی ما را در اختیار دارند. رفتارهای روزمره مان بر اساس دین است و زندگی مان با لوازم علم و تکنولوژی دارد اداره میشود. پس رفتارها و سبک زندگی مان متأثر از علم و دین است.
وی افزود: کاروان علم و تکنولوژی در دنیا مثل یک سیل بنیان کن دارد جلو میرود. یک زمانی هر تکنولوژیای را حرام اعلام میکردند، اما امروز بیوت شان همه مملو از مظاهر تکنولوژی است. تکنولوژی نفوذ میکند و ما هم نمیتوانیم با آن مقابله کنیم. مقاومت در برابر آن بی ثمر است. باید به هماهنگ کردن قرائتهای دینی خودمان با رشد و تکنولوژی بپردازیم همراه با حفظ اصول دینی و ارزشهای اخلاقی مان. جبر علمی و تکنولوژی حاکم نیست، ولی بسیار سخت است. محال نیست که با علم و تکنولوژی جدید زندگی کنیم در عین حال اخلاق هم داشته باشیم.
محسن غرویان با اشاره به سخنان ابراهیم فیاض گفت: من بر خلاف آقای فیاض اسم نمیآورم و به نظرم یکی از آسیبهای اخلاقی انقلاب این است که اسم افراد را بیاوریم و نسبت ناروا بدهیم. این افراد یا فوت شدهاند و یا این جا نیستند که از خود دفاع کنند. نباید یک طرفه در مورد دیگران قضاوت کنیم. باید به خودم بگویم که غرویان که هیچ کس را قبول نداری و همه را منحرف و ضد عدالت و ... میدانی، خودت چه داری؟ بالاخره یک نسخهای بنویس و کتابی منتشر کن. وقتی به منزل علامه حسن زاده میرفتیم میگفتند تازه چه صیدی کردهای؟
وی همچنین خاطرنشان کرد: در دهه پنجم باید با علم و تکنولوژی جدید تکلیف مان را مشخص کنیم. مقام معظم رهبری گفتند ما افتخار میکنیم که در علم شاگردی کنیم، اما ننگ مان میآید که همیشه شاگرد بمانیم. باید به مقامی برسیم که خودمان نظریه پردازی کنیم و حرف نو بزنیم. به هیچ وجه این را قبول ندارم که باید همه تکنولوژی غرب را دور بریزیم، چون نمیتوانیم. اقتصاد مقاومتی هم در این جا جوابی به ما نداده است. علامه جوادی آملی تعبیر ملت ویلچری را به کار بردند یعنی وقتی خودمان علم و اقتصادی نداشته باشیم مثل این است که ستون فقرات نداریم و بر روی ویلچر هستیم. در این صورت مقاومت معنا ندارد. وقتی اقتصاد ما فقط بر اساس فروش نفت باشد نمیتوانیم در برابر قدرتهای عالم مقاومت کنیم.
محسن غرویان در انتها گفت: تعامل، گفتگو، مذاکره و ارتباط در همه ابعاد سیاسی، اقتصادی و علمی باید در دنیای جدید و آینده انقلاب راهبرد ما باشد. دیدگاه امثال شهید مطهری و شهید بهشتی بر همین اساس است. این دیدگاه که ما بین خود و جهان مدرن دیوار بکشیم جواب نداده است.
این نشست در ادامه با پرسش و پاسخ همراه بود.
انتهای پیام/ 112