گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس ـ امیرمحمد زندی: خانواده محکمترین نهاد برای پیشگیری از آسیبها و انواع مختلف جرمها است و اصلی ترین سد مقابله با ناهنجاریهای اجتماعی و فرهنگی حساب میشود، که در دهههای اخیر شاهد تحولات سریع و گستردهای در تمامی ابعاد آن بودهایم.
رسانهها به عنوان یکی از عوامل مهم تأثیرگذار بر تحولات خانواده نقش اساسی در دگرگونی روابط درونی بین اعضای آن داشتهاند. امروزه ما توسط انواع رسانهها و وسایل اطلاع رسانی محاصره شدهایم. رادیو، تلویزیون، ماهواره، سایتهای سرگرم کننده، خبرگزاریها و فضای مجازی؛ کمتر کسی است که حداقل ساعتی از روز را با یکی از این رسانهها سپری نکند لذا استفاده از ابزارها و فناوریهای نوین برای برقراری ارتباط با یکدیگر آثار عمیقی بر روابط خانوادگی و اجتماعی میگذارد.
امروزه تلویزیون دیگر تنها وسیله سرگرمکننده و پرکننده اوقات نیست، بلکه برنامههای تلویزیونی در خانوادهها، نقش الگومدارانه دارند.
در این میان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به عنوان رسانه ملی نقش بسیار مهمی را برای تولید برنامه های مفید و سرگرم کننده ایفا میکند که تاکنون در این زمینه چندان موفق عمل نکرده است، از برخورد زننده مجریهای تلویزیونی تا کپیبرداری از برنامه سازان خارجی شاهکار مدیران صدا و سیما محسوب میشود.
بر اساس گزارش خبرگزاری «ایسنا» بودجه تعیین شده در سال ۹۸ برای صدا و سیما از افزایش حدود ۲۰۰ میلیارد تومانی نسبت به سال قبل حکایت دارد؛ روند متداولی که در بودجه گذاری هر سال جریان داشته است. همچنین مصارف پیشبینی شده افزایش سقف بودجه سال ۹۸ کشور برای این سازمان، ۱۵۰ میلیارد تومان اعلام شده است. البته بودجه سازمان صدا و سیما از محل یارانه و با عنوان هزینههای عمومی و متفرقه تامین میشود. رقم حدودی برای بودجه صدا و سیما در سال ۹۸، یک هزار و ۸۴۰ میلیارد تومان اعلام شده است؛ این رقم در سال ۹۷، یک هزار و ۶۴۶ میلیارد تومان و در سال ۹۶، یک هزار و ۵۹۸ میلیارد تومان بوده است.
همچنین بودجه شورای نظارت بر سازمان صدا و سیما در سال ۹۸، ۲ میلیارد و ۹۲۰ میلیون تومان و مصارف پیشبینی شده افزایش سقف بودجه نیز حدود یک میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان اعلام شده است.
این درحالی است که سازمان صداو سیما با این بودجه اقدام به جذب نیرو انسانی نکرده است و همچنان از نیروهای سابق و بازنشسته خود استفاده میکند، همین موضوع باعث میشود که برای تولید برنامههای متنوع برای مخاطبان خود به مشکل جدی برخورد کند و تیم فکری جوان به رسانه ملی تزریق نشود.
استفاده از سلبریتیها برای جذب مخاطب بیشتر
تا چند سال قبل مردم برای دیدن هنرمندان و سلبریتیها بلیط تهیه میکردند و به سینما میرفتند، اما به لطف استفاده سازمان صدا و سیما از حامیان مالی «با توجه به داشتن بودجه» و انتخاب مجری برنامه تلویزیونی توسط حامی مالی برنامه شاهد هستیم که بازیگران سینما سر از مجریگری برنامههای تلویزیون در آوردهاند و با توجه به نداشتن دانش اجرای تلویزیونی، این حرفه را با چالش رو به رو کردهاند؛ برای نمونه بکارگیری «محمدرضا گلزار» در برنامه «برنده باش» و «حمید گودرزی» به عنوان مجری مسابقه «پنج ستاره» و یا «مهران مدیری» در برنامه «دورهمی» و «رامبد جوان» برای برنامه «خندوانه» و «پژمان بازغی» به عنوان مجری برنامه «کودک شو» و «کامران تفتی» با برنامه «وقتشه» نمونههایی از استفاده صدا و سیما از بازیگران در امر مجریگری است.
کپی برداری از برنامههای تلویزیونی خارجی
نمونههایی را میتوان در میان برنامههای رادیویی و تلویزیونی مثال زد که تمام و کمال کپیبرداری از خارجی هاست مثلا مسابقه کلید و چند مسابقه مشابه تلویزیونی که در آن شرکتکنندههایی از میان آدمهای عادی اجتماع در موقعیتهای خاص میگیرند، یادآور مسابقههای تلویزیونی مثل «مکعب»، «جعبهها» و «Run prize» است و برنامهای در رادیو که به شدت یادآور برنامه «شعر یادت نره» شبکه فارسیزبان آن طرف مرزهاست و برنامه دکتر سلام که یادآور برنامه تلویزیونی دکتر اوز (Dr.Oz) است که از برنامه تلویزیونی اوپرا وینفری شروع کرد و حالا برنامه مستقل خودش را دارد یا برنامه برنده باش از برنامه آمریکن گات تلنت؛ برنامه دورهمی که کپی برنامه «شبهای کمدی با کاپل Comedy nights with Kapil» است و یا برنامه خندوانه که از برنامه جیمی فالون به نام «شوی امشب» تقلید شده است، نکته جالبتر این است که حتی خود شبکههای صدا و سیما نیز از یکدیگر کپی برداری میکنند برای مثال شبکه قرآن برنامهای تحت عنوان رایحه ساخته و در ایام نوروز 1397 پخش کرده است که عیناً کپی برنامه خندوانه شبکه نسیم است. ظاهراً با توجه به فقر ایده در صدا و سیما که متاثر از حلقه محدود برنامه سازی در رسانه ملی است، تلویزیون را به کپیبرداری از برنامههای خود مجبور کرده که همان برنامهها نیز به اذعان سازندگانش کپی از برنامههای شبکههای تلویزیونی خارجی است.
فقر برنامهسازی صحیح
اگر برنامههای تلویزیونی رسانه ملی نیز کپی باشد قطعا با استفاده از مجری و عوامل برنامه سازی که نمی توانند خوراک لازم را برای مخاطب تهیه کند، هیچ کاری برای جذب مخاطب پیش نمی برد و بیشتر به فرهنگ کشور ضربه وارد میشود، از توهین فرزاد حسنی در برنامه اکسیر به یک شرکت کننده مسابقه تا توهین ظلی پور به فراستی منتقد سینما و ترک برنامه توسط فراستی که جنجالهای زیادی را به پا کرد.
ماجرا از این قرار بود که مسعود فراستی منتقد سینما ظهر روز جمعه 9 آذر ماه 97 مهمان برنامه من و شما به تهیه کنندگی هادی قندی بود و اجرای این برنامه را نیز آرش ظلی پور بر عهده داشت.
آرش ظلی پور از ابتدا با سوال عاشق شدی گفتگو با او را شروع کرد، ولی فراستی اول گفتوگو اظهار کرد: پاسخ هیچ سوالی به جز سوالات مربوط به حوزه سینما را نمیدهد.
در بخشی از برنامه در خصوص برنامه هفت با حضور فراستی بحث شد و ظلی پور گفت: من همه اتفاقات آن برنامه را میدانم این که 2 تا زن گرفتی و دعوا با اصغر نعیمی. در این لحظه مسعود فرستی به او گفت: اصلا ادب نداری و برنامه را قبل از اتمام، ترک کرد.
همچنین در برنامه فرمول یک که توسط علی ضیا اجرا میشود مردی حدودا 40 سال به همراه خانواده خود دعوت میشود که در این برنامه تلویزیونی میگوید پس از 27 بار درخواست طلاق، بار بیست و هشتم طلاق گرفتیم. 20 سال است که با هم زندگی میکنیم در سال بیستم، 27 بار درخواست طلاق دادهایم. «دادسرای خانواده باید اسم ما را در کتاب رکوردهای گینس بنویسد.»
این مرد در تعریف ماجرای زندگی خود با وقاحت اعلام میکند که هر بار برای طلاق به دادگاه میرفتیم زنم را کتک میزدم. البته در طول زندگی هم همیشه او را کتک میزنم. این در صورتی است که مجری با اشتیاق فراوان به صحبتهای او گوش میدهد و همین میشود محصول سازمان صدا وسیما که همچنان اصرار به استفاده از نیروهای ناکارامد در مجموعه خود دارد.
عدم استفاده از برنامههای مناسب کودک برای مخاطبین
در دهه 60 شمسی بسیاری از برنامههای کودک که تولید رسانه ملی بود و با توجه به اینکه از ابتداییترین امکانات برخوردار بودند بیشترین خاطره سازی را برای نسل دهه شصتی کشور ساختهاند، برای مثال برنامههایی مانند خونه مادربزرگه، چاق و لاغر، خاله قورباغه، شهر موشها و... از برنامههایی بودند که هنوز از آنها به نیکی یاد میشود، اما در دهه 80 شمسی و حتی دهه 90 صدا و سیما در حوزه کودک و نوجوان هیچ کار چشمگیری انجام نداده است، تشکیل شبکه مخصوص کودک کار بزرگی بود، اما برای جذب مخاطبان کودک باید در حوزه انیمیشن و تولید برنامههای خوب، گام درست برداشت.
در اینکه سازمان صدا وسیما در مقابل هجمههای فرهنگی که علیه کشور ایجاد شده است نقش بسیار مهمی دارد هیچ شکی نیست، اما اینکه چرا برای مبارزه با این هجمهها کاری میکند که مخاطبان نسبت به تلویزیون انقدر سرد شوند جای سوال است و تا کی قرار است که با مدیریت بسته و افراد تکراری که سال هاست هر چه در چنته داشته اند رو کرده اند، به مصاف شبکه ها و برنامه های پر زرق و برق خارجی رفت که بعضا فقط مختص ملت ایران و برای استحاله فرهنگ آنها ساخته می شوند، رفت؟
انتهای پیام/ 251