گروه حماسه و جهاد دفاعپرس- سعید نوروزیپور؛ از خرمشهر به سمت یادمان شهدای کربلای ۴ که میرویم در کنار جاده نخلستانهایی است که نظرت را به خودش جلب میکند، به خانهها که نگاه میکنی هنوز هم جای تیر و ترکش به جای مانده از جنگ وجود دارد.
ورودی یادمان نوشته شده «قدمگاه شهدای غواص» وقتی این نوشته را که میخوانی ناخوداگاه به یاد شهدای غواص دست بستهای میافتی که چندی قبل در تهران تشییع شدند.
پس از ورود به یادمان به زیارت دو شهید گمنام هشت سال دفاع مقدس خواهی رفت. پس از آن راه در مسیر بهشت خواهی گذاشت؛ راهی که خیلیها در آن آسمانی شدند.
برای رسیدن به نقطه رهایی و اروند باید از بین نیزارها عبور کرد، هر قدم که بر میداری یاد خاطراهای از دفاع مقدس میافتی، یاد شبهای عملیات، یاد جزر و مد اروند، یاد از خود گذشتگی جوانان و یاد زیارت عاشوراهای شب عملیات.
پس از گذشتن از نیزارها به اروند میرسیم، خیلیها رو به اروند ایستادهاند نمیدانم به چه چیزی فکر میکردند.
زهرا از اصفهان میگوید اروند حال هوای خود را دارد، در اینجا من به غواصانی فکر میکنم که در شب عملیات به شهادت رسیدند، یاد آنانی که برای این سرزمین از جانشان گذشتند.
در ادامه نظرم به تابلویی جلب میشود که نوشته است "اروند هر چیزی را که در مسیرش باشد میبرد حتی دل را" از چند نفر در مورد حسشان در خصوص این جمله میپرسم، رضا میگوید این جمله غربت خاصی دارد، این جمله من را یاد شهدایی میاندازد که شب عملیات شجاعانه به دل اروند زدند و رفتند تا ما باشیم.
محمد روحانی است که از قم به یادمان شهدای علقمه آمده است او میگوید اروند دلبری میکند، امروز دلهای مادران شهدا در گرو اروند است، اروندی که بچهها در آن شب عملیات دل آن زدند و هنوز هم پس از سالها پیکرشان نیامده است.
انتهای پیام/ 241