به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، عماد افروغ نماینده اسبق مردم تهران در مجلس و کارشناس سیاسی در گفتوگو با فارس، با اشاره به این موضوع که فرهنگ مهمترین و اساسیترین مؤلفه انقلاب و نظام است، اظهار داشت: این موضوع مبنی بر اینکه در جامعه باید نهادی وجود داشته باشد تا نگاه فراقوهای به فرهنگ داشته باشد، هیچ شک و تردیدی نیست و ما در نظام جمهوری اسلامی ایران آن را در قالب نهاد شورای عالی انقلاب فرهنگی تعریف کردهایم.
وی ادامه داد: ظاهرا به تمام ابعاد و مؤلفههای این جایگاه در طول سالها توجه شده است و با مرور بر بافت شورا متوجه حضور از همه قوا میشویم. همچنین همه کسانی که میتوانند مصوبات شورا را اجرایی کنند در شورا حضور دارند و در رأس آن ریاست جمهوری است.
افروغ اظهار کرد: مأموریتهای اصلی و مبنایی فرهنگی و علمی کشور برعهده شورای عالی انقلاب فرهنگی بوده و بر این اساس جایگاهی فراقوهای برای آن تعریف شده است، اما این پرسش مطرح میشود که آیا شورا به وظایف خود توجه شایستهای داشته است؟ نگاه محتوایی به وظایف شورا را در این چند سال شاهد بودیم؟ پاسخ را باید در واقعیت یافت. در واقعیت نمیتوان اینگونه داوری کنیم که فراقوهای بوده است. نوع نگاه ها، رویکردها، سیاست ها، رفتارها و تصمیم گیریها حکایت از این دارد که حسب تغییر رؤسای شورای عالی انقلاب تغییراتی در این ابعاد دیده شده است که این موضوع را میتوان مستقیم و غیرمستقیم شاهد بود.
این مدرس دانشگاه تصریح کرد: ما تا کنون عادت کردهایم به صورت ذهنی و انتزاعی درباره نهادی داوری کنیم یعنی قضاوتها براساس جایگاه و اعضای حقوقی و حقیقی آن نهاد است و اینکه در بهترین حالت چه اسنادی تنظیم کردهاند و چه روابط منطقی میان اسناد وجود دارد، این درحالی است که ما به نتایج موفق اقدامات توجهی نداشتیم.
وی بیان کرد: رابطهای میان ایده و واقعیت و ایده فرهنگی و واقعیت فرهنگی وجود دارد. ما قضاوت مان را درباره شورای عالی انقلاب فرهنگی تغییر میدهیم و این گونه آغاز میکنیم که شورا امروز چه واقعیت فرهنگی را برای ما رقم زده است و واقعیت فرهنگی ما حاکی از چیست. اگر واقعیت فرهنگی ما بی مسأله و بی کم و کاست باشد و کمتر دچار مسائل فرهنگی بودیم و آسیبها و مسائل فرهنگی ما فزاینده نباشند، باید به شورای عالی انقلاب فرهنگی دست مریزاد گفت که توفیقاتی در تصمیمات، مصوبات، تقسیم کارها، پیگیری و نظارت هایش داشته است.
افروغ ادامه داد: اگر در مسائل فرهنگی دچار آسیبهایی هستیم، طبیعی است که مسئولیت را متوجه ایده پردزان فرهنگی بدانیم به ویژه شورای عالی انقلاب فرهنگی که در این رابطه نشان میدهد ایده پردازان فرهنگی ما در ارتقای فرهنگ در کشور و مقابله با آسیبهای فرهنگی توفیق نداشتند که در این حالت باید به شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: دست مریزاد! این دست مریزاد یعنی شما توفیقی نداشتهاید.
وی ادامه داد: عدم توفیق شورای عالی انقلاب فرهنگی را باید بررسی کنیم که به کدام بخش مربوط میشود. گاهی اوقات سیاستها جامع و عملیاتی نیست و اگر جامع باشد، چرا اجرایی نشده است. همه امکانات در اختیار شورا وجود دارد و از مقام اجرایی و قضایی برخوردارند و حتی رئیس جمهور، شخص اول اجرایی کشور، رئیس شوراست، دلیل این عدم توفیق شورا چه میتواند باشد؟
افروغ اظهار کرد: آنچه که امروز از شورای عالی انقلاب فرهنگی شاهد هستیم، تشکیل جلسات است و در نهایت بحثی صورت بگیرد و در نهایت تصمیمی گرفته شود. به هرحال تصمیم مصوبه میخواهد، مصوبه نیازمند تقسیم کار است؛ تقسیم کار اجرا میخواهد و در نهایت کار نیازمند نظارت است. این مسأله باید آسیب شناسی شود که مشکل اصلی در کدام بخش است.
وی بیان کرد: نباید این تصور ایجاد شود که مشکل در این است که سیاست تنظیم شدهای اجرا نشده است بله در تصمیم گیری و سیاستها باید تأمل شود که نتایج عملیاتی باشد نه آنکه نتیجهای گرفته شود که نمیتوان آن را عملیاتی کرد. همچنین سیاستهای اتخاذ شده تا چه اندازه به روز بوده و تا چه اندازه بیانگر دیالکتیک دلیل و علت محور است یعنی به رابطه بایدها و نبایدها هم توجه شود، هم به قلمرو و عرصه تأثیرات و تأثرات.
افروغ اظهار کرد: اسنادی که در شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب میرسد، تا چه اندازه با تبادل نخبگان شکل گرفته است. با فرض بر این که سند مطلوب و اجرایی است، چرا تا کنون این اسناد اجرایی نشده است؟ چه کسی باید پاسخگو باشد حتی اگر در کشور شکافی میان نظر و عمل وجود داشته باشد، باز هم حسب جایگاه، شورای عالی انقلاب فرهنگی مسئول اصلی است.
وی بیان کرد: اگر شورای عالی انقلاب فرهنگی به جایگاه اصلی اش توجه میکرد، متوجه بسیاری از مقولات فرهنگی میشد و برای آن راه حلهایی مییافت. مقام معظم رهبری تأکید کردهاند که دانشگاه باید پاسخگوی شکاف میان نظر و عمل بوده و نسبت به این موضوع باید نگاه فرهنگی داشته باشد. مسئولیت سرقت علمی در دانشگاه، مشکلات فرهنگی متوجه شورای عالی انقلاب فرهنگی است. همه این موضوعات باید موشکافانه مورد بررسی قرار داد که آیا میخواهیم شورا وجود داشته باشد که اگر این طور است باید شورا لوازمی داشته باشد که توجه به مقولات لوازم آن به شمار میرود.
این مدرس دانشگاه ادامه داد: اگر قرار است شورای عالی انقلاب فرهنگی در قالب شکل و فرمی باشد و به عنوان نهادی فعالیت کند که عریضه خالی نباشد، همان بهتر که تعطیل شود. ملاک ارزیابی هر نهادی به میزان موفقیت عملی او بستگی دارد نه به جایگاه آن روی کاغذ.
وی بیان کرد: دین و حوزه و دانشگاه و قوه مجریه، قدرت سیاسی مشروط بوده و اینها هدف غایی نیست، بلکه هدف غایی خدمت به مردم و رفع نیازهای واقعی اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی مردم است. ما گفتمان انقلاب اسلامی را پذیرفتیم و در این گفتمان آزادی خواهی، عدالت خواهی و اخلاق مطرح است.
افروغ اظهار کرد: توفیق شورای عالی انقلاب فرهنگی به این معنا نیست که به ما اسنادی را نشان دهند، بله میزان موفقیت شان به نوع عملکردشان بستگی دارد. امروز سینما به ابتذال و هرزگی کشیده شده که مسئولیت این وضعیت با چه کسی است؟ در نگاه کلان یادمان نرود بسیاری از سیاستها به شورای عالی انقلاب فرهنگی مربوط میشود که او باید پاسخگو باشد و راهبردهایی را برای سایر نهادها تنظیم کند.
وی افزود: سر رشته بسیاری از تصمیمات و سیاتهای فرهنگی به شورای عالی انقلاب فرهنگی مربوط میشود؛ بنابراین شورا دارای جایگاه اساسی، مبنایی و ضروری است که در بخشهایی توفیق داشته و در بخشهایی توفیق نداشته است. در مجموع اگر به رابطه ایده و واقعیت برگردیم، شورا توفیق چندانی نداشته است.
انتهای پیام/ 112