به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس به نقل از روزنامه جوان، کاخ سفید طی دهههای اخیر در کنار کمکهای ناچیز به برخی کشورهای عربی مثل مصر و اردن و آنهم برای تأمین هزینههای امنیت و بقای رژیم صهیونیستی، همواره دست در جیب کشورهای نفتی و پولدار عربی داشته که برای پیشبرد اهداف آمریکا در منطقه مورد نیاز بوده است. مهمترین مواردی که کشورهایی، چون عربستان، امارات و گاه سایر کشورهای عربی بهرهمند از دلارهای نفتی تأمینکننده هزینههای سنگین راهبردها و سیاستهای آمریکا بودهاند، عبارتند از:
۱- جنگ ظالمانه و تحمیلی هشت ساله صدام بعثی علیه جمهوری اسلامی ایران که با چراغ سبز و هدایت کاخ سفید انجام شد، ولی کشورهای عربی بخش زیادی از هزینههای آن را در قالب کمکهای مالی و نظامی به صدام پرداخت کردند و البته بعدها با تهاجم صدام تجهیز شده توسط همین کمکها هم مواجه شدند.
۲- تشکیل القاعده و اعزام نیروهای آن برای جنگ فرسایشی علیه شوروی سابق در افغانستان و در ادامه تشکیل طالبان و حتی لشکرکشی به افغانستان و سقوط طالبان که گرچه نفع آن را آمریکا و غرب میبرد، اما همواره کشورهای پولدار عربی همچون عربستان و امارات نقش تأمینکننده مالی و لجستیکی را برعهده داشتند.
۳- تشکیل گروهکهای تکفیری و به راه انداختن جنگ نیابتی در عراق و سوریه با هدف نابودی مقاومت و تضعیف نفوذ منطقهای جمهوری اسلامی ایران که گرچه در آن منافع و اهداف منطقهای امریکا، صهیونیسم و برخی متحدان عربی آنان به هم پیوند خورده بود، اما بیشترین سود را آمریکا و رژیم صهیونیستی برده و خسارتی بزرگ به کشورهای عربی سوریه و عراق با هزینه سنگین کشورهایی، چون عربستان و امارات وارد آورد.
۴- تجزیه کشور لیبی و ایجاد بیثباتی پایدار در این کشور عربی که زمینه برداشت گسترده از منابع نفتی و حاکمیت گروههای وابسته در این کشور تجزیه شده به نفع آمریکا و دولتهای غربی را پدید آورد و هزینه تجهیز و تسلیح گروههای تروریستی و تجزیهطلب برعهده کشورهای پولدار عربی قرار داشت که همچنان پشتیبانی از خلیفه حفتر را عهدهدار بوده و دست از هزینه دلارهای نفتی در آتشافروزی و برادرکشی در این کشور مظلوم عربی برنمیدارند.
۵- تنظیم بازار نفت به نفع راهبردها و سیاستهای آمریکا که نمونه تکراری آن تلاش برای افزایش تولید نفتی در شرایط فشار آمریکا برای کاهش صادرات نفت ایران از دوران جنگ تحمیلی تاکنون است. آمریکا برای حفظ قیمت نفت و جلوگیری از ایجاد تنش با متحدان اروپایی خود در منازعه با جمهوری اسلامی ایران، همواره به صورت دستوری از متحدان عربیاش خواسته با افزایش ظرفیت تولید، قیمت نفت را پایین نگه داشته و از جهش آن جلوگیری نمایند. اقدامی که هزینههای سنگینی متوجه این کشورها کرده و سود آن را آمریکا و متحدان اروپایی آن بردهاند.
جالبتر اینکه کاخ سفید حتی راهبرد ایجاد خاورمیانه جدید که تجزیه بسیاری از کشورها، از جمله عربستان را دنبال میکرد و با همان شیوه معمول اجرای سیاستهای خود را در منطقه غرب آسیا پیش میبرد که تأمین هزینه لجستیک با کشورهای متحد عربی بود.
شاید همین همراهیها و تمکینهای دائمی این کشورها است که موجب شده ترامپ مدال گاو شیری را به سینه آلسعود آویخته و در همین حال بر مزیت آن یعنی پولهای نفتی تأکید داشته و خارج از آداب متعارف دیپلماتیک، مرتب ضرورت پرداخت به آمریکا را یادآور میشود. البته چشمپوشی بر ضعفهای بزرگ این حکومتهای استبدادی مثل پرونده انفجار ۱۱ سپتامبر و یا کشتار و گردنزدن شهروندان و سربه نیست کردن خاشقچی برای وامدار ساختن و در همان حال رامتر کردن گاو شیری است که دوشیدن آن را سادهتر میسازد.
واقعیت این است که شکنندگی و ضعف پایگاه مردمی رژیمهای استبدادی حاکم بر این کشورها و کاخهای شیشهای آنان موجب شده تا برای اثبات وابستگی تا این حد اطاعت و پیروی و نقش شیردهی و لجستیکی را پذیرا باشند. کشورهایی که زمانی بهعنوان پمپ بنزین دولتهای غربی نامیده میشدند، امروز در ادبیات سیاسی به گاوهای شیری شهرت یافتهاند.
انتهای پیام/ 112