به گزارش خبرنگار دفاع پرس از کرمان، مادر شهید «علیرضا اختراعی» در مراسم «حماسه حسینی»، تجلیل از اسوههای صبر و مقاومت که در سالن اتحادیه انجمنهای اسلامی دانش آموزان استان کرمان برگزار شد، خطاب به دانش آموزان اظهار داشت: علیرضا صبحها که برای نماز جماعت از خانه خارج میشد تا هنگامی که برمی گشت، چشم من به در بود که هر لحظه وارد خانه می شود و این عادت را بعد از سی سال از دست نداده ام و هنوز چشم به در دارم تا علیرضا وارد شود.
وی خطاب به دانش آموزان گفت: علیرضا خیلی برای من عزیز بود و آخرین بار که از جبهه بازگشت به او گفتم پدرت مریض است و من تنها هستم و او در پاسخ من گفت «احترام شما برای من واجب است، اما من در جبهه کار بسیار دارم».
مادر شهید «علیرضا اختراعی» بیان داشت: همرزم شهید نقل می کند «علیرضا خیلی فعال بود و خط شکن گروه ما بود» و شما دانش آموزان باید قدردان انقلاب باشید و این انقلاب به دست شما باید به دست امام زمان (عج) برسد.
وی با بیان اینکه خانواده شهدا احترام می خواهند و شان این عزیزان باید حفظ شود افزود: در سالروز بازگشت آزادگان عزیز به کشور هستیم و خدا می داند من هم سی سال است چشم به در دارم تا شاید علیرضا بازگردد.
پدر شهید «محسن برهانی» نیز در این مراسم گفت: همه ما آرزو داریم مورد شفاعت شهیدان قرار بگیریم و برای رسیدن به این هدف بایستی در زندگی برنامهریزی کنیم و شهدا را الگوی خود قرار دهیم.
وی افزود: شما دانش آموزان باید مواظب رفتار و کردارتان باشید و از همان سن کم سعی کنید آنچه که وظیفه شماست انجام دهید و به تاسی از شهداء خدمت گذار پدر و مادر خود باشید.
پدر شهید «محسن برهانی» با بیان اینکه هنگامی که فرزندم به جبهه رفت شاگرد ممتاز بود و کتاب های درسی خود را به جبهه برد و در آنجا درس می خواند افزود: محسن برای شرکت در امتحانات به کرمان میآمد و می گفت «در جبهه امکان دارد برای رزمندگان بعضی شرایط را رعایت کنند و من میخواهم مانند دانش آموزان مدرسه، امتحان بدهم.
در ادامه مادر شهید «محسن برهانی» گفت: شب قبل از اینکه خبر شهادت محسن را به من بدهند، خواب از سرم رفته بود و دست من چنان درد گرفته بود که بی قرار شده بودم و روز بعد خبر شهادت محسن را برایم آوردند و گفتند پیکر محسن مفقود شده و پس از ده سال استخوان های فرزندم را به من دادند و آنها را در آغوش گرفتم.
در ادامه مادر شهید «حسن یزدانی» گفت: حسن با اینکه 12 سال بیشتر نداشت، تمام مسائل شرعی را رعایت می کرد و یک روز گفت می خواهم به جبهه بروم و پدر حسن به وی گفت: جثه تو کوچک است و صدام به ما می خندد و حسن به احترام پدر درسش را ادامه داد و طلبه شد و به جبهه اعزام شد.
مادر شهید غلامرضا لنگری زاده با اشاره به اینکه غلامرضا عاشق حضرت زهرا(س) بود و روز شهادت وی مصادف با سالگرد شهادت حضرت زهرا(س) بود افزود: غلامرضا اصرار داشت که همسرش از خانواده سادات باشد و همین اتفاق نیز افتاد.
در این مراسم که به همت اداره کل حفظ آثار ونشر ارزشهای دفاع مقدس، اتحادیه انجمنهای اسلامی دانش آموزان و بنیاد شهید وامور ایثارگران استان برگزار شد، از اسوه های صبر و مقاومت تجلیل به عمل امد.
انتهای پیام/