گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس ـ رسول حسنی؛ هنر دفاع مقدس، تئاتر دفاع مقدس، سینمای دفاع مقدس، شعر دفاع مقدس، ادبیات دفاع مقدس و... واژهگان و عباراتی که از ترکیب دفاع مقدس خلق میشوند. به دلایل متعدد کارکرد غایی خود را از دست داده و به همین دلیل نمیتوانند اثربخش خود باشند. واژه «دفاع مقدس» در عین اینکه واجد همه فلسفه و نگاه ما به هشت سال جنگ تحمیلی است اما برای عدهای از مدیران فرهنگی، هنرمندان و منتقدان سوء تفاهم ایجاد کرده است.
اطلاق واژه «دفاع مقدسی» از آنجایی که معطوف به هشت سال جنگ تحمیلی میشود، «انقلاب اسلامی»، «مدافعان حرم» و موارد مشابه را شامل نمیشود، در حالی که همه آنها در یک حوزه میگنجند. واژه دفاع مقدس به دلیل تقدس دادن به مساله دفاع راه هر گونه نقد و تحلیل را در حوزه هنر میبندد و منتقدی که هنر دفاع مقدسی را نقد میکند به زاویه داشتن با «دفاع مقدس» متهم میشود. اگر هنر دفاع مقدس مورد نقد و نظر قرار نگیرد چگونه رشد پیدا خواهد کرد و مکاتب و ژانرهای دیگر تجربه کند.
هنرمندی که در حیطه دفاع مقدس کار میکند نیز به نحوی به این مفهوم غنی ضربه وارد میکند. مخاطب این گونه آثار به دلیل پیشفرضی که دارد با آثار دفاع مقدسی مواجه میشود و همین مواجهه ناخوآگاه نوعی سپر ایمنی برای خالق اثر ایجاد میکند تا با هر ایده سهلالوصولی فیلمی بسازد یا نمایشی روی صحنه ببرد. در چنین فضایی است که هر اظهار نظر منتقدان آثار هنری به مخالفت با ماهیت و کلیت دفاع مقدس تعبیر میشود. از سوی دیگر، مدیران فرهنگی با نگاهی صرفا مناسبتی، فرمایشی و بخشنامهای به مقوله هنر دفاع مقدس نگاه میکنند تا در کارنامه آنها چنین فعالیتهایی درج شود. حتی حضور آثار دفاع مقدسی در برخی جشنوارهها که مستقل از آثار دیگر مورد داوری قرار میگیرند جز به محفلی کردن هنر دفاع مقدس ثمر دیگری ندارد.
اگر آثار دفاع مقدسی بدوم هیچگونه مرزبندی در کنار سایر آثاری که به جشنوارهها راه پیدا میکنند مورد داوری قرار بگیرند و مشمول مماشات و اغماض داوران قرار نگیرد میتوان امیدوار بود که بهتر دیده شوند. حمایت از آثار دفاع مقدسی در بسیاری از موارد نه تنها کمکی به ارتقای خود نمیکند بلکه ضربههای جبران ناپذیری به پیکره این هنر والا وارد خواهد کرد. هنرمندی که با پشتوانه مادی و معنوی نهاد و ارگان خاصی وارد حیطه تولید آثار دفاع مقدسی میشود، کمتر دغدغه فراوانی مخاطب را دارد. درحالی که اگر هنرمندی به صورت خودجوش و بنا به دلبستگیهای شخصی و بدون هر گونه حمایتی وارد این حوزه شود، نتیجه نهایی پربار و ثمر بخش خواهد شد.
به همین جهت است که باید در استفاده کردن از عبارت «هنر دفاع مقدسی» تجدید نظر کرد تا هم سوءتفاهمهای آن مرتفع شود و هم دامنه وسیعتری را شامل شود. استفاده از عبارت «هنر مقاومت» تا حد زیادی میتواند گویای هنری باشد که از انتظار داریم. انقلاب اسلامی، دفاع مقدس، جبهه مقاومت، بیداری اسلامی و ... همه ذیل این عبارت گنجانده و میتواند در سطح وسیعتر و البته عمیقتری مفاهیم ارزشی نظام اسلامی را منتقل کند. در این صورت است که منتقد به راحتی و ترس از متهم شدن هنر مقاومت را نقد و شمای آن را به لحاظ فرم و تکنیک مورد یررسی قرار دهد.
هنرمندی که وارد این حوزه میشود نیز باید در نظر داشته باشد که نگاه او به مفهومی مشخص نباید تحمیل شود. هنرمند در وهله اول باید سواد رسانهای و تکنیکی خود را بالا ببرد و بعد وارد این حوزه شود. «هنر مقاومت» میتواند به عنوان ژانر بومی ایران اسلامی تبدیل شود ـ کما اینکه چنین است ـ و برای نیل به چنین هدفی باید به زبان جهانی هنر تسلط داشت. وجه تمایز «هنر مقامت» با سایر هنرهای دیگر، در مفاهیمی است که باید منتقل شود نه در استفاده از تکنیک. تسلط بر ابزار تکنیکی هنر است که میتواند طیف وسیعتری از مخاطبان را به خود جلب کند.
انتهای پیام/ 161