قسمتی از وصیتنامه شهید «غلامرضا جوان»؛

مادرم، اگر من شهید گمنام شدم برای من ناله مکن

اگر من شهید گمنام شدم مادرم هر شب جمعه بیا بر سر قبرم و اگر قبر ندارم یک گوشه را انتخاب کن و به یاد مظلومیت آل الله در خرابه شام گریه کن و برای من ناله مکن.
کد خبر: ۳۵۹۵۰۲
تاریخ انتشار: ۱۶ مهر ۱۳۹۸ - ۰۱:۳۵ - 08October 2019

مادرم اگر من شهید گمنام شدم به یاد خرابه شام گریه کن و برای من ناله مکن

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از بوشهر، دوم دی سال 1343 در شهر برازجان نوزادی دیده به جهان گشود که از سربازان خفته در گهواره امام خمینی (ره) در سالیان بعد نام گرفت، نامش را «غلام رضا» نهادند تا برای دفاع از اسلام پا در رکاب ذریه حضرت زهرا (س)  گذارد.

وی که در خانواده ای مذهبی و مستضعف به دنیا آمده بود  هنوز چندی از دوران طفولیت را نگذرانده بود که پدرش بینایی خود را از دست داد و از همان کودکی چشمان بینا و عصای دست پدر شد و بار مسئولیت زندگی را به دوش گرفت.

غلامرضا با همه بضاعت مالی کم، تحصیلات ابتدایی را در مدرسه معرفت، دوران راهنمایی را در مدرسه ارشاد و مقطع متوسطه را در دبیرستان شهید «بهشتی» به پایان رساند.

دوران راهنمایی غلامرضا که همزمان با شروع تظاهرات علیه رژیم ستم شاهی به رهبری امام (ره) بود به صفوف مستحکم انقلابیون پیوست و با تشکیل بسیج مستضعفین به عضویت آن درآمد و در تمام ماموریت ها مخصوصا تعقیب و دستگیری اعضای گروهک منافقین شرکت می کرد و در سال 1368 با سنت حسنه ازدواج دین خود را کامل کرد.

هجمه دشمن بعثی در جنگ تحمیلی که آغاز شد غلامرضا سودای دفاع از وطن را در سر پروراند و برای حفظ اسلام ناب محمدی و انقلاب اسلامی به جبهه هاب حق علیه باطل اعزام شد.

وی سرتاسر جبهه را از غرب تا جنوب زیر قدم های خود با استواری قدم برداشت و در تیپ فاطمه زهرا (س) و تیپ مستقل 33 المهدی (عج) در عملیات های محرم، والفجر مقدماتی، والفجر 1،2، 4 و عملیات خیبر و بدر دوران خدمت گزاری به دین و کیان خود را سپری کرد.

 غلامرضا در پادگان بسیج برازجان هم سمت مربیگری را به عهده داشت و با توجه به عشق به مولایش حسین ابن علی (ع) در جبهه جنگ دشوارترین کارها در واحدهای مهم تخریب، اطلاعات و عملیات را برعهده می گرفت.

 مدتی تخریبچی و مدتی مسئول آموزش اردوگاه تخریب المهدی بود و پس از آن به واحد اطلاعات و عملیات پیوست.

سرانجام عصای دست پدر در روزهای سرد زمستانی مصادف با 28 بهمن سال 1364 در محور عملیاتی والفجر 8 و در منطقه فاو پس از حرکت به سمت دشمن برای شناسایی به آرزوی دیرینه اش رسید و پس از 13 سال دوری از خانواده مادر منتظر خود را از چشم انتظاری بیرون آورد و پیکر مطهرش در بهشت سجاد برازجان در کنار قبور دیگر دوستان شهیدش به خاک سپرده شد.

وصیتنامه شهید غلامرضا جوان

ای کسانی که ایمان آورده اید جهت چیست که چون به شما امر می شود که برای جهاد در راه خدا خارج شوید چون بار گران به خاک زمین دل بسته اید؟ آیا راضی به زندگانی دو روزه دنیا عوض حیات آخرت شده اید؟ در صورتی که متاع دنیا در پیش عالم آخرت اندک و ناچیز است.

با سلام و درود بر یگانه محبوب عزیزم که در رحمت خویش را برویم باز کرد و از تاریکی به سوی نور کشاند و نگذاشت که در جهالت و گناه غوطه خورم. با سلام بر آقا امام زمان (ارواحنا له الفداء) حضرت بقیه الله الاعظم وصیتنامه خود را با نام او و به یاد شهیدان مظلوم آغاز می کنم.

الهی هنگامی که گناهم را میبینم بی تاب می شوم ولیکن هنگامی که کرمت را می بینم به طمع می آیم پس اگر عفو کنی تو بهترین راحمی و اگر عذاب کنی تو عادلی، اکنون که قلم برداشته و چکیده های ناقص عقلم را بر روی صفحه کاغذ می آورم تا آخرین کلامم را با دنیای فانی بگویم که هرچند زیبایی ها، جذابیت ها زر و زیورها داراست ولی افسوس که نمی توانی همه انسان ها را گول بزنی و به خود دلبندشان کنی و درونشان علاقمندی های کذایی به وجود آوری و افسوس به حال انسان هایی که هنوز شناخت در دین پیدا نکرده اند و در پی حوائج دنیوی هستند و به فکر آخرت و روز حساب نیستند.

 ای انسان های پاک به خود آیید که بهترین نعمت الهی برای رسیدن انسانها به حد کمال فرا رسیده و خود را برای آن دنیا آماده کنید، نفوس شیطانی و علاقمندی های نابخردانه و پوچ را از خود به دور سازید، پیرو انبیاء و اولیاالله شوید که خداوند با صالحان و دوستدار پرهیزگاران است.

برادران و خواهران عزیزم شما برتر از آنید که این بنده حقیر بخواهم در خصوص شماها چیزی بگویم شما دینتان را نسبت به اسلام و امام و انقلاب اداء نمودید، درود و برکات خداوندی بر شما که تاکنون وظیفه تان را در قبال جنگ اداء نمودید، به کمک های خود ادامه دهید، جنگ را فراموش نکنید و در رأس همه کارهایتان مسئله جنگ را قرار دهید.

امام!امام!امام را این روشنی بخش، این اسطوره تقوا و عبادت و سیاست را پشتیبان باشید تا به این مملکت آسیبی نرسد.

از کمبودها نگران نباشید و سختی به خود راه ندهید و به یاد پیامبر (ص) و اصحابش در شعب ابیطالب باشید، انشالله خداوند دوستدار صابران است.

 از اختلاف که حربه شیطان است بپرهیزید و از وسوسه های آنها جواب دندان شکن بدهید و بر آنها اجازه سخن گفتن ندهید.

برادران عزیز سپاهی و بسیجیان، قدر همدیگر را بدانید، شما در جامعه همانند دژی استوار برای ملت و چراغی روشنگر باشید، قدر این بسیجیان را بدانید چون بسیج مدرسه من است و من در این مکان تربیت یافته ام خود را سراسیمه مدیون این مکان مقدس می دانم، بسیج قدمگاه مقدم شهیدان خدایی است.

نماز جمعه این صفوف به هم فشرده را خالی نکنید، نمازجمعه عبادی،سیاسی،نظامی دیرپای محمدی می باشد.

جمله ای کوتاه با خانواده هایی دارم که از رفتن فرزندانشان به جبهه خودداری می کنند، آیا فردای قیامت شما مسئول جواب دادن به گذشته ی فرزندانتان خواهید بود؟ آیا شما با گناهان آنها را بر دوش می کشید؟ بخدا فردا پیش فاطمه زهرا شرمنده خواهید بود امیدوارم که خدا به همه ما شناخت در دین عطا فرماید انشالله.

 و اما شما پدر و مادر عزیزم دست و پای مبارکتان را می بوسم بحق، که وظیفه خود را در فبال تربیت اولادتان کامل نمودید، متاسفم از اینکه نتوانستم وظیفه ام را به نحو احسن در قبال شما انجام دهم اگر من به این فیض عظیم رسیدم ناراحت نباشید من خدایم را اینجا دیدم و شناختم، ای کاش هزاران جان می داشتم تا فدای اسلامش کنم.

 خدایا من به طمع بهشت یا از ترس دوزخت به اینجا نیامدم، به امید عشق به وصال و رسیدن به تو و فضلت، اگر مرا هر جا ببری فریاد می زنم: «الهی و ربی من لی غیرک».

خدایا من طاقت فراق از تو را ندارم اگر مرا میان ظالمان اندازی آنجا ناله کنان می گویم که من خدایم را دوست دارم و اگر من شهید گمنام شدم مادرم هر شب جمعه بیا بر سر قبرم و اگر قبر ندارم یک گوشه را انتخاب کن و به یاد مظلومیت آل الله در خرابه شام گریه کن و برای من ناله مکن.

دوستانم در نیمه شب قرآن بخوانید و در عمق قرآن و در دل آن بروید زیرا قرآن بهار دلهاست، نماز شب را فراموش نکنید چون پاک کننده گناهان روز است.

 از خدا برایم طلب عفو و آمرزش کنید و از همگی حلال بودی می طلبم، مرا در کنار شهیدان مظلوم برازجان به خاک بسپارید، حدود سه ماه روزه دارم برایم بگیرید.

 پروردگارا ما را از کسانی قرار بده که از باطن و قلب از توجه به تو شاد و خشنود و از دل ناله شوق می کشند و در همه عمر به خاطر محبت به تو ناله عاشقانه دارند.

 خدایا ما را بیامرز مرگ ما را وسیله راحتی قرار بده در آخر جمال منور امام زمان (عج) و مولا حسین (ع) و بی بی زهرا (س) را نشانم بده و ما را راضی شده از خودت بمیران ما را در بی نیازی از نفس و بی یقین در آخرت و اخلاص در عمل و نور چشم و بصیرت در دین عطا بفرما. چشم مرا وارث من گردان.

خدایا! خدایا! تا انقلاب مهدی (عج) حتی کنار مهدی (عج) خمینی را نگه دار

عید سعید فطر ۱/۴/۶۳ غلامرضا جوان

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها