گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس- میثم بشیرنژاد؛ هر روز اتفاقات و حوادث ناگوار گوناگون در کشور جان بسیاری از هموطنانمان را میگیرد، که بسیاری از این حوادث با تدبیر مناسب و بهموقع میتوانست یا پیشگیری شود یا کمترین تلفات انسانی را به دنبال داشته باشد.
متاسفانه در جامعه ما به فرهنگ آموزش توجه خاصی نمیشود و انگار ما حاضریم غرامت و تاوان زیادی را پس بدهیم، اما کوچکترین هزینهای برای آموزش نکنیم.
در شعار دادن و برگزاری سمینارها و کنگرههای مختلف در دنیا سرآمد هستیم، همیشه به ظاهر و روی کاغذ برنامهریزی داریم، اما در عمل از اینکه یک برنامه را درست اجرا کنیم، ضعف داریم.
هفته گذشته در یک مراسم عروسی در شهرستان سقز به خاطر انفجار کپسول ۱۱ نفر کشته و نزدیک به ۴۰ نفر مصدوم شدند که متاسفانه چند نفر از کشته شدگان بچههای خردسال زیر ۶ سال بودند که زیر دست و پا جانشان را از دست دادند؛ و به گفته مسئولان بیشتر آسیبدیدگان این حادثه به خاطر ازدحام در خروج از تالارمراسم دچار مشکل شدند. این حادثه مثل بسیاری دیگری از حوادث از جمله آتشسوزی ساختمان پلاسکوی تهران که به جز تلفات انسانیاش، زندگی چندین هزار نفر مستقیم و غیرمستقیم تحت شعاع قرار داد، یا آتش سوزی در مدرسه دخترانه روستای شینآباد (از توابع پیرانشهر) که کودکان معصوم در آتش بیتدبیری سوختند به فراموشی سپرده میشود، اما اثرات این حوادث تا سالها در اذهان باقی میماند و زندگی خانوادههای آنها را تحت شعاع قرار میدهد.
مسئولان و متولیان امر باید بدانند که در بحرانها انگشت اتهام به سمت آنهاست و آنها هستند که باید پاسخگو باشند، انتظاری که مردم هم از مسئولان دارند بیراه نیست. وزارت کشور، سازمان مدیریت بحران و دستگاههای دیگر باید نهتنها به موقع و در کوتاهترین زمان اتفاقات و حوادث را مدیریت کنند و آلام را به حداقل برسانند، بلکه باید در جهت آموزش و اطلاع رسانی و فرهنگ آگاهی بخشی با همکاری سایر دستگاهها به تک تک افراد جامعه تلاش کنند.
باید درنظر داشت که چارهای از بروز برخی حوادث همانند سیل و زلزله و آتش سوزی و ... نیست و همیشه این حوادث در کمین بشر هستند، اما اینکه تبعات چنین حوادثی تا سالیان سال سایه شومش را بر سرخانوادهها و حتی جامعه بر نمیدارد، جای مطالعه و تامل دارد.
با توجه به اینکه ایران جزو ۶ کشور اول حادثه خیز در دنیاست لازم است متولیان امر در این خصوص تدابیر لازم با آموزش دادن، فرهنگسازی و پیشگیری به موقع در دستور کار داشته باشند.
جای آموزش مدیریت بحران در کتب درسی دانش آموزان و دانشجویان همچنان خالی است، و در این راستا باید تا بیشتر از این دیر نشده، اصولی و با برنامه در کنار واحدهای درسی، برگزاری کارگاههای آموزشی با حضور کارشناسان و افراد خبره در دستور کار باشد و در این خصوص در حوزه فرهنگ هم باید کمک گرفت؛ که درمواقع بحران دستپاچه و بدون برنامه نباشیم.
هزینه کردن در حوزه آموزش مخصوصا در حوزه مدیریت بحران در راستای فرهنگسازی جامعه در واقع هزینه نیست بلکه یک نوع سرمایهگذاری است که نه تنها امروز، بلکه نسلهای آینده هم میتوانند از آن منتفع و بهرهمند شوند.
جان تکتک انسانها ارزشمند است و نباید راضی شد پس از وقوع یک حادثه حتی یک نفر جان خود را از دست بدهد. چند سال پیش در یک زلزله ۷ و چند دهمی در نیوزیلند تنها چند نفر مصدوم شدند و کشتهای هم نداشت، چه بسا این واقعه با همین شدت درهر نقطهای میافتاد، انسانهای زیادی را در کام مرگ فرو میبرد و خانوادههای زیادی هم بیخانمان میشدند. در زلزله چند ریشتری پاییز ۹۶ استان تهران که شدت زیادی هم نداشت، آمار چندهزار نفری از مصدومان دادند که راهی بیمارستان شدند که بیشتر آنها شکستگی دست و پا بخاطر ازدحام در راه پلههای ساختمانها عنوان شد، که بسیار تعجب برانگیز بود.
ما باید قبول کنیم در دنیای امروز که دسترسی به آگاهی و اطلاعات در کوتاهترین زمان ممکن شکل میگیرد، از آموزشهای به روز و برنامههای مثمرثمر کشورهای پیشرو با فاصله زیادی عقب هستیم و این خود میطلبد نسبت به برخی مقولات بهویژه مدیریت بحران با حساسیت و دقت نظری خاصی نگریسته شود. ضمن اینکه تدوین برنامه مدونی هم با همکاری دستگاهها، البته با مدیریت واحدی ضروری به نظر میرسد.
ضروری است دولت، مجلس و دستگاههای مرتبط باید تدابیری جدی، فارغ از برنامهریزیها ناقص و مقطعی امروز داشته باشند، که سهم آموزش و فرهنگسازی در این خصوص برای مقابله و مدیریت کردن بحران دیده شود تا در مواقع ضروری و حوادث احتمالی کمترین خسارت جانی و مالی بر خانوادهها و متعاقب آن جامعه وارد شود.
انتهای پیام/102