گروه بینالملل دفاعپرس- مهدی مهدیار؛ رهبر معظم انقلاب بیست و چهارم آبان سال جاری در دیدار با مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامی تاکید کردند: امروز سلاح اصلی آمریکا در منطقه ما «نفوذ در مراکز حساس و تصمیمگیر»، «ایجاد تفرقه و تزلزل در عزم ملتها»، «ایجاد بیاعتمادی میان ملتها و دولتها»، «دستکاری در محاسبات تصمیمگیران و وانمود کردن این مطلب است که حلّال مشکلات، رفتن زیر پرچم آمریکا و تسلیم شدن» است.
نکات ارائه شده رهبر معظم انقلاب اسلامی، بر این نکته صحه میگذارد که نفوذ، نتیجهای جز دستکاری در محاسبات تصمیمگیران و نخبگان و پیاده شدن اهداف آمریکا را ندارد.
آمریکاییها پیگیری و اجرای پروژه نفوذ را بسیار کمهزینهتر و آسانتر از جنگ سخت برای پیاده کردن اهداف خود میدانند؛ اگرچه ممکن است زمان بیشتری را برای آن صرف کنند.
فعالیت گسترده «آیلِپ» با شروع ریاست جمهوری ترامپ
در جدیدترین پروژه نفوذ آمریکاییها در غرب آسیا، طرح ILEP) Iraqi Young Leaders Exchange Program) برای آمریکاییسازی جوانان عراقی در کشور عراق در حال اجراست؛ آیلپ نخستینبار در سال 2007 آغاز شد؛ اما پس از مدتی متوقف و بار دیگر از 28 اکتبر 2013 (6 آبان 92) از سرگرفته شد و با روی کار آمدن دولت «دونالد ترامپ» فعالیتش بسیار گسترده شده است.
براساس بیانیه سفارت آمریکا این برنامه به دانشآموزان ممتاز دبیرستانی که مهارتهای رهبری و درک اصل تعامل و مشارکت مدنی را نشان دادهاند؛ اما به زبان انگلیسی ناکارآمد هستند، این فرصت را میدهد که بتوانند در یک برنامه چهار هفتگی آموزشی تابستانه با سفر به آمریکا که کاملاً رایگان است، شرکت کنند.
گزارشهای موجود از نحوه آموزش جوانان عراقی نشان میدهد، تمایل زیادی برای عکسبرداری از مکانهای حساس شهری، بانکها، مقرهای نظامی و ... دارند و کلاسهای خود را بهصورت زوج (یک دختر و یک پسر) در پوشش روابط خانوادگی برگزار میکنند.
نکته مهم و عجیب کلاسها این است که آمریکاییها جوانان عراقی را با تسلط به زبان انگلیسی جذب میکنند، ولی کلاسها در واشنگتن به زبان عربی برگزار میشود؛ علاوه بر این، معمولاً شش ماه بعد از پایان هر سفر، نشست مشترکی در اربیل عراق برگزار میشود که در آن همه شرکتکنندگان گرد هم جمع میشوند و آموزشهای نهایی و در واقع شیوه جریانسازی را فرا میگیرند.
در پروتکل ادعایی که وزارت امور خارجه آمریکا برای اهداف آموزشی آیلپ تعریف کرده است، موارد زیر وجود دارد:
- تقویت تفاهم متقابل میان مردم آمریکا و عراق
- آموزش و تقویت مشارکتهای مدنی به جوانان عراقی
- آشنایی شرکتکنندگان با حقوق شهروندی و مسئولیتهای اجتماعی
- تقویت مهارتهای رهبری جوانان عراقی
- تربیت کادر دارای احساس مسئولیت از جوانان عراقی
برپایی جشنهای مستهجن و مختلط از برنامههای «آیلِپ»
تعدادی از نوجوانان و جوانانی که در این پروژه شرکت کرده و ویدئوها و تصاویری که از فضای عمومی برنامههای آموزشی آن در شبکههای اجتماعی منتشر کردهاند، حساسیتها را در عراق بالا برده است؛ در اکثر این ویدئوها و تصاویر دختران و پسران نوجوان و جوان عراقی بهصورت مختلط در حالت رقص و جشنهای مستهجن در آمریکا مشاهده میشوند؛ برخی از تصاویر مبتذل نیز با برخی از شهروندان آمریکایی بویژه در کنار ساحل گرفته شدهاند و گفته میشود که اینگونه تصویر گرفتنها از دختران عراقی عمدی و با هدف تحت فشار گذاشتن آنها برای پیشبرد برنامه پروژه بعد از بازگشت به عراق بوده است.
«فرح الصفار» یکی از دختران کاربر عراقی که از فضای برنامههای پروژه آیلپ مطلع است در صفحه شخصی خود در فیسبوک با عنوان «از دامگستری شیطان برحذر باشید» نوشته بود که این طرح با یک برنامه فشرده اولیه در اربیل آغاز میشود و سپس نوجوانان و جوانان عراقی به آمریکا با هزینه کامل دولت آمریکا انتقال داده میشوند.
وی مهمترین برنامههای این طرح را همزیستی دانشآموزان عراقی با خانوادههای آمریکایی، دورههایی درباره حقوق بشر، کارگروههایی درباره حقوق زنان و همچنین تفاوتهای جنسیتی (حقوق دگرجنسیها) عنوان کرده است؛ از دانشآموزان عراقی خواسته میشود که انسجام خود را در دوره همزیستی با برخی از همتایان آمریکایی خود (مجریان طرح، حساب شده آنها را برگزیدهاند) تجربه کنند و در این دوره اجازه روابط نامشروع به دانشآموزان داده میشود.
الصفار گفت که هدف این برنامه آمادهسازی یک نسل از جوانان دارنده استعدادهای رهبری است تا در آینده واشنگتن بتواند از طریق آنها بر تمامی مواضع قدرت در نظام سیاسی عراق مسلط و منافع ایالات متحده به این صورت در عراق تضمین و تأمین شود.
برخی از ناظران و کارشناسان عراقی میگویند این برنامه بخشی از توافقنامه راهبردی است که بین ایالات متحده و عراق به امضا رسیده است که با هدف درک متقابل و تقویت روابط بین مردم ایالات متحده و عراق اجرا شده است، اما «محمد الزیدی» پژوهشگر علوم اجتماعی در اظهاراتی گفت که از زمان اشغالگری آمریکا در عراق، بزرگترین هدفشان از این اشغالگری تنها شکستن شوکت و اقتدار عراقیها نبود، بلکه هدف این بود که تمام ارزشها، اخلاق و سنتهای یک عراقی را که سنگ بنای قدرت او است، از بین ببرند.
وی افزود: سفارت آمریکا از طریق برنامه جامعه مدنی که تازهترین آن برنامه موسوم به آیلِپ است روند تخریب انسان عراقی را کامل میکند.
پژوهشگر عراقی با اشاره به اینکه «آیلپ» ضربهای به الزامات امنیت جامعه و حمله به شهروند عراقی و فاسد کردن سیستم اجتماعی این کشور است، تاکید کرد: جامعه عراق با وجود همه این توطئهها برای تغییر ماهیت آن، اما همچنان به مجموعهای از ارزشها و اصول پایبند است که باعث میشود امید و اطمینان به آینده از بین نرود.
همچنین هاشمالموسوی سخنگوی سابق مقاومت اسلامی نجباء پیشتر در اظهاراتی درباره وجود چنین تشکلهایی در عراق هشدار داده و گفته بود که سفارت آمریکا در تلاش است تا ایدههای متفاوتی را برای هدف قرار دادن ارزشهای اسلامی و انسانی در عراق ارائه دهد و از همه امکانات برای ایجاد شکاف میان بخشهای جامعه عراق استفاده میکند.
نسخه مشترک پروژه «نفوذ» در غرب آسیا
با کمی تامل در اجرای طرح آیلِپ در کشور عراق، میتوان بهراحتی به نسخه مشترکِ نفوذ آمریکاییها در منطقه پی برد؛ نسخهای که بارها و بارها در کشور خودمان تلاش شد تا توسط مهرههای مختلف، اجرایی شود.
اگر بخواهیم تعریفی از وجوه مشترک این نسخه داشته باشیم، باید بگوییم آمریکاییها به بهانه حمایت از سازمانهای مردمنهاد، تفاهم متقابل آمریکا با کشورها، برگزاری کارگاهها و برنامههای آموزشی بهصورت رایگان، تقویت مشارکتهای مدنی و ... نفوذ خود را آغاز میکنند و هدف نهاییشان تغییر سبک زندگی در نفوذ فرهنگی و سرانجام براندازی حکومت مخالفِ نظراتشان است.
تاریخچه نفوذ در کشورمان به پس از انقلاب اسلامی برمیگردد؛ از نفوذ برخی جاسوسان و بدخواهان انقلاب در دستگاههای مختلف تا خطدهی برخی از این عناصر به مسئولین تصمیمساز کشورمان؛ اما این پروژه (نفوذ) در دو دهه گذشته شتاب بیشتری گرفته و وارد فاز دیگری شده است.
همکاری مشترک ضدانقلاب در «نایاک»
سال 2002 شورای ملی ایرانیان آمریکا (نایاک) به بهانه حمایت از حقوق سیاسی ایرانیان آمریکا راهاندازی شد؛ نایاک هم مانند بسیاری از سازمانها و نهادهای ضد انقلاب در خارج از کشور موضوعاتی مانند وضعیت حقوق بشر در ایران را مورد انتقاد قرار میدهد؛ اگر به لیست حامیان نایاک نگاهی بیندازیم به لیست بلندی از مخالفان نظام جمهوری اسلامی ایران میرسیم؛ بنیاد راکفلر و بنیاد ملی دموکراسی (NED) که در برگزاری نشستهای ضدایرانی و حضور فعال در حوادث پس از انتخابات تخصص دارند نمونهای از حامیان ویژه نایاک هستند؛ حتی لیست اعضای نایاک به وضوح مشخص میکند که این مجموعه چه اهدافی دارد.
تریتا پارسی رئیس شورای ملی ایرانیان آمریکا است؛ واشنگتن فری بیکن بهمنماه 95 در گزارشی اعلام کرد که پارسی 33 بار در کاخ سفید با مقامات آمریکایی دیدار داشته است؛ یک منبع آگاه به محتوای این جلسات در همان موقع گفت که تریتا پارسی با ارائه روایت درباره ایران، به کاخ سفید در راستای امضای توافق هستهای کمک کرد.
همکاران ویژه و مشاوران ارشد تریتا پارسی در نایاک اردشیر امیرارجمند، شیرین عبادی، مازیار بهاری و نازیلا فتحی از چهرههای ضدانقلاب هستند که در فتنه سال 88 بسیار فعال بودند و علاوه بر آن فعالیتهای گستردهای برای براندازی نظام انجام دادهاند.
با نگاهی اجمالی به حامیان و فعالان نایاک، میتوان دریافت که این مجموعه چه فعالیتهای را علیه نظام انجام داده و نکته بسیار مهم این است که حتی محاسبات برخی مسئولین کشور را در موضوعاتی خاص دستکاری کرده است.
«iBRIGE» پل ارتباطی ایرانیان داخلی و نیروهای سلطنتطلب و بهایی
انجمن مدیران بینالمللی ایرانی سالهای 93 و 94 کنفرانس iBRIGE را در برلین و کالیفرنیا برگزار کرد و در آن کارآفرینان و نخبگان ایرانی در داخل کشورمان با ایرانیانی که در آمریکا و اروپا در حوزه آیتی و فناوریهای نوین فعال بودند، آشنا شدند و دیدار کردند.
در ظاهر این کنفرانس فواید زیادی را برای کارآفرینان کشورمان داشت و کارآفرینان و تجار ایرانیِ شاغل در خارج از کشور میتوانستند تجربیات خود در حوزههای مربوطه را به کارآفرینان داخلی منتقل کنند اما واقعا موضوعات مطرح شده در این کنفرانس چه بود؛ مسئله طرح شده در این کنفرانس شبکهسازی اجتماعی ایرانیان داخل و خارج از کشور و نفوذ در بدنه اقتصادی بود تا بتوانند ماموریتهایی را در فرصتهای پیشرو انجام دهند؛ به نظر کارشناسان، iBRIGE پل ارتباطی ایرانیان داخلی و نیروهای سلطنتطلب و بهایی بود که با پوشش اقتصادی عمل میکرد و راهی برای دیدار این دو قشر با یکدیگر بود.
نفوذ استارتاپی در ایران با حضور «کریستوفر شرودر»
فعالیتهای براندازانه در پوشش فعالیت اقتصادی فقط به iBRIGE خلاصه نشد؛ کریستوفر شرودر نویسنده کتاب (استارتاپها برمیخیزند) سال 92 از آمدن سیل تغییرات در منطقه خبرداد؛ تغییراتی که از استارتاپها آغاز میشود!
شرودر که در شورای روابط خارجی آمریکا نیز فعال است، در آن زمان به کشورهای عمان، اردن، مصر، عربستان سعودی و ترکیه و بسیاری از کشورهای منطقه سفر کرد و استارتاپهای متعددی را راهاندازی کرد و سال 92 با تغییرات سیاسی در ایران، تصمیم بر این شد که به ایران بیاید؛ او فروردینماه 93 به تهران آمد و در راستای ماموریتش توانست آمارها و اطلاعات دستهاولی در حوزه فناوری اطلاعات از برخی مسئولان کشور دریافت کند.
حضور «نزار زکا» در ایران و شناسایی نخبگان فناوری کشور با برگزاری «استارتاپویکند»
نفوذ از طریق استارتاپها فقط به حضور شرودر در ایران خلاصه نشد و نفوذ اصلی توسط نزار زکا انجام شد؛ وی برای نفوذ در استارتاپهای ایرانی، ذیل پروژۀ کیس، اقدام به برگزاری استارتاپویکند در ایران کرد؛ پروژۀ کیس 30 روزه بود و در این 30 روز، کانون کارآفرینی ایران، مجری اجرای این پروژه در داخل کشور، آخرهفتههای استارتاپی را در شهرهای مختلف کشور اجرا میکرد.
برنامه استارتاپویکند یا آخرهفتههای استارتاپی با حمایت مالی USAID (زیرمجموعه وزارت خارجه آمریکا) برای علاقهمندانی راهاندازی شد که به استارتاپهای نوین علاقهمند بودند؛ زکا برای نفوذ به استارتاپها این پروژه را اجرا کرد و به این وسیله نخبگان فناوری ایران توسط دولت آمریکا شناسایی و جذب شوند.
نزار زکا پروژه دیگری را در ایران بهنام wave را به ارزش 2 میلیون و 500 هزار دلار اجرا کردکه بر روی حوزه زنان و فمینیست فعال بود؛ در این برنامه گفته میشد که احکام اسلامی ناقض حقوق زنان است و زنان ایرانی باید براساس استانداردها و الگوهای غربی زندگی کنند و حتی تاکید داشتند که اغلب زنان ایرانی چنین خواستهای دارند.
یکی دیگر از پروژههای تحت حمایت USAID در ایران، پروژه کفشدوزک (تکنولوژی برای زنان) بود؛ این پروژه که در قالب کارگاه مدل کسبوکار برگزار شد، در مورد افزایش حضور زنان در فضای مجازی و توانمندسازی زنان فعالیت میکرد؛ در پشت پرده کفشدوزک، زنان فعال در فضای مجازی شناسایی و به خارج از کشور فرستاده میشدند و شبکهسازی آنها به این صورت انجام میگرفت؛ هدف از کفشدوزک، تغییر سبک زندگی اسلامی و ایرانی زنان با آموزشهای سکولار بود.
نازنین زاغری و تربیت نیروی رسانهای ضدانقلاب در طرح «زیگزاگ»
ترفند شبکهسازی توسط یکی دیگر از مهرههای غربیها یعنی نازنین زاغری (مهره انگلستان) هم انجام شد؛ او در راستای اجرای پروژه نفوذ در ایران، طرح زیگزاگ را در کشورمان اجرا کرد؛ در زیگزاگ نیروی رسانهای ضدانقلاب تربیت میشدند.
در پروژه زیگزاگ ابتدا نیروهای رسانهای شناسایی میشدند و با تقبل تمام هزینه سفرشان برای حضور در کارگاه آموزشی به استانبول، مالزی یا هند میرفتند تا پس از آموزشهای ویژه بهعنوان شهروند خبرنگار در خدمت رسانههای معاند و در راسشان بیبیسی باشند.
حال با توجه به چکیدهای از فعالیتهای پروژه نفوذ در جمهوری اسلامی ایران که در این گزارش بیان شد و اجرای برنامه آیلِپ در کشور عراق، به وجوه مشترک زیادی در خصوص نسخه نفوذ در منطقه غرب آسیا رسیدهایم؛ آمریکاییها از طریق جذب نیروهای هدفشان و آموزش و شبکهسازی آنها در راستای تغییر سبک زندگی، اجرای برنامههای آتی (اغتشاشات و ناآرامیها) و در نتیجه براندازی حکومتها از راههای مختلف تلاش میکنند.
اگر جمهوری اسلامی ایران و ملتهای منطقه، تاکیدات رهبر معظم انقلاب که در ابتدای این گزارش (دیدار با مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامی) آمد را نصبالعین خود قرار دهند، دیگر شاهد نفوذ گسترده دشمن و پیادهسازی پروژههای مختلف در راستای جنگ نرم نخواهیم بود ولو اینکه در گذشته نیز هشدارهایی در خصوص این مخاطرات داده شده بود؛ البته باید به این نکته بسیار مهم توجه کرد که پروژههای نفوذ در عراق به دو دلیل راحتتر از پروژههای نفوذ در کشورمان اجرا میشود؛ دلیل نخست، قدرت و انسجام دستگاههای اطلاعاتی - امنیتی جمهوری اسلامی ایران در سایه تاکیدات و هشدارهای رهبر معظم انقلاب و دلیل دوم، وجود سفارتخانه (لانه جاسوسی) آمریکا در کشور عراق.
انتهای پیام/ 421