به گزارش خبرنگار دفاعپرس از آذربایجانشرقی، شهید «حسین فتحی رجبزاده» در سال 1340 در تبریز متولد شد و در نوجوانی در تشکیل مراسمات مذهبی حضور فعالی داشت. وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به مبارزه با منافقین پرداخت و با آغاز جنگ تحمیلی به جبهه اعزام شد و نهایتا در عملیات والفجر مقدماتی در تاریخ 18 بهمنماه 1361 در منطقه عملیاتی فکه به درجه رفیع شهادت نائل شد.
زندگینامه شهید:
شهید «فتحی رجبزاده» به تاریخ 1340 در تبریز چشم به جهان گشود. اولین فرزند خانواده بود. دوران ایتدایی را با موفقیت به پایان رساند و برای تحصیل وارد مدرسه راهنمایی سعدی شد. بعد از فارغالتحصیل شدن از تحصیلات راهنمایی، دوره متوسطه را در دبیرستان فردوسی آغاز کرد. قبل از انقلاب در تشکیل هیئتهای مذهبی و مراسمات مذهبی حضور فعالی داشت. در اوجگیری انقلاب اسلامی در راهپیماییها و تظاهرات شرکت میکرد. بعد از انقلاب در مساجد و سپاه شبانهروز فعالیت داشت.
اوایل انقلاب غالبا در مساجد کشیک و نگهبانی میداد. از اهم فعالیتهای حسین بعد از انقلاب میتوان به مبارزه با عناصر حزب خلق مسلمان، منافقین، مبارزه با ضدانقلاب و بدحجاب اشاره کرد. پشتیبان و حامی امام (ره) و روحانیون انقلابی بود.
وی به خاطر علاقه زیادی که به فعالیتهای انقلابی و جبهه داشت، نتوانست بیشتر از دوم دبیرستان ادامه تحصیل بدهد. بعد از آنکه به عضویت رسمی سپاه درآمد به سوی جبههها شتافت.
رجبزاده در مناطق عملیاتی کردستان، آزادی سوسنگرد، شکست حصر آبادان، بیتالمقدس(آزادسازی خرمشهر)، طریقالقدس (آزادسازی بستان)، فتحالمبین و رمضان به عنوان نیروی شناسایی (اطلاعات و عملیات) فعالیت میکرد.
وی چندبار در جبهه مجروح شده بود ولی مجروحیت خود را مخفی نگه میداشت تا اینکه به تاریخ 18 بهمنماه 1361 در منطقه عملیاتی فکه، عملیات والفجر مقدماتی، مفقودالاثر گردید. سرانجام سال 1372 پیکر مطهرش پیدا شده و در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد.
فرازی از وصیتنامه شهید:
اینجانب به حکم تکلیف الهی و به خاطر رضای الله، عازم جبهههای حق علیه باطل شدم تا بتوانم قدم کوچکی در مسیر انقلاب اسلامی بردارم. امیدوارم خدای تبارک و تعالی این جهاد را از همه ما قبول فرماید.
امت حزبالله؛ همیشه و در هر لحظه خدا را به یاد داشته باشید و پشتیبان روحانیت.
از رهنمودهای پیامبرگونه امام پند گیریم و به آن جامه عمل بپوشانیم. در نماز جمعهها با وحدت بیشتری شرکت کنیم تا دشمنان اسلام را مایوس نماییم. آری، مسئولیتها نزد تو و من است که از خونها پاسداری کنیم. دعاها را زیاد بخوانیم تا پیوند خود را با خدا نزدیکتر کنیم. افسوس که بیشتر از این یک جان، در کالبدم وجود ندارد که بتوانم با ایثار و خودگذشتگی اسلام عزیز را یاری نمایم.
پدر عزیزم؛ میدانم که محبت من در دل تو بسیار است و رنج و اندوه از دست رفتم برایت سنگین، ولی در راه الله و به ثمر رسیدن حکومت اسلامی بسی ناچیز است. از درگاه خداوند باید تشکر کنید که این نعمت را برای شما ارزانی داشته و شما را از این ثواب برخوردار گردانیده.
برادرانم؛ راه شهیدان را ادامه دهید تا تدوام انقلاب اسلامی بیشتر شود.
انتهای پیام/