به گزارش خبرنگار دفاعپرس از بوشهر، هر ساله در آستانه سال جدید زمانی که هوای شهر نفس گیر میشد راهی سفری میشدیم سفری از جنس نور، راهی بی پایان که به عشق وصال هر سال ثانیهها رو لحظه شماری میکردیم دلخوش به جادهای بودیم که رزق هر سالمان را به امید قدم بر آستان تربت متبرکشان در آغوش میکشیدیم.
سرزمینی با ملائکی از نوع بلور خاکی، همچون پرستویی مهاجر پرهایمان را تا به عروج میگشودیم و با نوای کاروان، بار بندید همرهان، این قافله عزم کرب وبلا دارد دو بال پرواز تا بیکران می گشودیم.
دلتنگ بودیم و با راهیان نور، نور روح و جانمان را صیقل میدادیم، رملهای فکه، بغض غریبانه شهدای گمنام عملیات رمضان، سه راهی شهادت، شلمچهای که بیشتراز همه بوی خانم حضرت زهرا (س) گرفته، پیش و خمهای شیارهای شیخی و المهدی فتح المبین، بقیع ایران کانال کمیل و هورالعظیم عظیم، به کدامین خاکت اشک دلتنگی بگریم و جاری شوم تا عقده هایم گره گشاید.
امسال سهم و قسم نبود هوای دلمان را عوض کنیم، قسمت نبود که دل سیر اشک فراق بریزیم، نمیدانم که فرداها مجال زنده ماندن هست که باز با بدون کفشهای خسته دنیا و با پای برهنه قدم بر رمل های مقدس و آرامش بخش فکه نهیم و دلهای زنگارگرفته مان را امید رسیدن به قافله جاماندگان دلخوش کنیم.
نرفتن به زیارت شهدا داغ بر دل نشتهای بود که التیام نخواهد داشت مگر با رخصت و جواز اذن دخول خود شما شهدا که رزق ماهها دلتنگی عاشقان سرزمین نور است.
می دانم روزی فرا میرسد که این زمستان سرد و خشک با امید به خدا و دعای شهدا بهار میشود و باز شهدا اسباب محول احوال ما میشوند و ما باز پا در رکاب کوچه یاران عاشقی میگذاریم تا حال دلمان خوش شود.
انتهای پیام/