گروه بینالملل دفاعپرس- محمدجواد مهدیزاده؛ در پی به قتل رساندن ناجوانمردانه «جورج فلوید» شهروند سیاهپوست آمریکایی توسط یک مأمور پلیس سفیدپوست، اعتراضات گستردهای در سراسر این کشور صورت گرفته است؛ تا جایی که فرماندار ایالت مینه سوتا برای مقابله با معترضان دستور تجهیز کامل گارد ملی را صادر کرده که این امر از زمان جنگ جهانی دوم بیسابقه بوده است. در همین رابطه «دونالد ترامپ» رئیس جمهوری آمریکا نیز به صراحت اعلام کرد که در واکنش به این اعتراضات در شهر مینیاپولیس ایالت مینه سوتا، نیروهای ارتش را «بسیار سریع» به این شهر گسیل خواهد کرد.
در ادامه به چند نکته مهم در خصوص این اشاره میکنیم که در ادامه میخوانید:
1- همزمان شدن ماجرای قتل شهروند سیاهپوست آمریکایی با ماجرای کرونا و ناتوانی دولت ترامپ از اجرای تدابیر ضروری، در حالی که حرف از پیروزی بر کرونا میزنند، مشکل را برای کاخ سفید دوچندان کرده است؛ توئیتهای پشت سرهم ترامپ کاملا از شرایط فکری او در این اوضاع خبر میدهد.
2- شرایط کنونی با دورههای پیشین تا حد زیادی متفاوت است؛ خبررسانی سریع از حوادث، سرکوب نیروهای معترض، قطع اینترنت و گسترش سریعتر درگیریها به شهرهای دیگر نشان میدهد که این ماجرا اگر در حال حاضر بهتنهایی باعث چالش جدی برای مقامات آمریکایی نشود، زمینه چالشهای بیشتری را در آینده نهچندان دور فراهم خواهد کرد! فقط کافی است ببینیم بین سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۰ چند جنبش اعتراضی و درگیری خیابانی گسترده در آمریکا رخ داده است!
3- دونالد ترامپ یک احمق تمام عیار است؛ فضاحتهایی که او بهعنوان رئیسجمهور آمریکا در نقاط مختلف به بار آورد و باعث شد حوادث تا مرز وقوع جنگ با چند کشور مخصوصاً ایران پیش برود ضمن استفاده از یک روش جنونآمیز در اعمال پشت سرم تحریمها به خوبی نشان میدهد که این تاجر خلافکار هیچ اطلاعی از سیاست داخلی و خارجی ندارد! دستور اعزام گارد ملی به مینیاپولیس با حق تیراندازی مستقیم معترضان، فقط شرایط را سختتر خواهد کرد.
4- گروههای افراطی نژادپرست نزدیک به رئیس جمهور نادان آمریکا یک طرح از پیش طراحی شده سعی کردند با نفوذ در صفوف معترضین و تخریب اماکن عمومی، بهانه لازم برای اغتشاشگر نشان دادن معترضان به مرگ جورج فلوید را فراهم کنند. این موضوع هم البته خیلی زود توسط معترضان شناسایی و اطلاعرسانی شد.
5- جنبشهای اعتراضی در آمریکا همچنان یک نقص بزرگ دارند؛ عاملی به نام رهبر یا تشکیلات هدایت کننده این جنبههای جنبشها دیده نمیشود! به خاطر همین هم پس از مدتی از آغاز درگیریها روند آنها پس از مدتی حرکت کند متوقف میشود مانند آن چه در مورد جنبش اشغال وال استریت رخداد.
6- موضوع نگاههای نژادپرستان در آمریکا با تاریخ این کشور گره خورده است کسانی که از امسال آبراهام لینکلن به عنوان رهبران نژادپرستی و تبعیض یاد میکنند مهم نیست چند سال و در چند ایالت آمریکا زندگی کردند مهم این است که مطالعات شان به شدت به بازنگری نیاز دارد؛ چون نفس زندگی کردن در یک کشور تحت یک سیستم حکومتی خواست آن کشور هیچ تضمین به ما نمیدهد که یک پژوهشهای تاریخی کاربرد از آب در بیایم.
7- نکته دیگری که در تاریخ آمریکا بسیار اهمیت دارد موضوع اشغالگری است. مهاجران اروپایی که وارد این بخش زمین شدند شروع به کشتار ساکنان اصلی این سرزمین (سرخپوستان) کردند؛ سپس یک گروه انسانی دیگر (سیاه پوستان) را از یک نقطه دیگر زمین (آفریقا) به این کشور تازه تاسیس اعزام کردند تا از آنان به عنوان برده در کارهای خود استفاده کنند. استثمار این گروه و فرق چندانی با بردهداری شیوه حکومتهای توسعه طلب دوره باستان (امپراتوری روم) نداشت!
8- انشقاق میان سفیدپوستان و رنگینپوستان همچنین نقش مهمی در شکست افول جنبشهای اعتراضی در آمریکا داشت برای تعدادی از سیاه پوستان در آمریکا جنبشهای اعتراضی مدنی فقط زمانی اهمیت دارد که نگاهها متوجه سیاه باشد! در میان این گروه هرکس حرف از همسویی با سفید پوستان معترض به بیعدالتی بزنند انگ خائن یا نفوذی سفیدها به وی زده میشود همین موضوع شامل سفیدپوستان، سرخ پوستان و دیگر گروههای نژادی در آمریکا مانند مهاجران آسیایی نیز میشود.
9- نقشه صهیونیستها در تحولات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی آمریکا را هرگز نباید نادیده گرفت. رئیس جمهور قبلی آمریکا (باراک اوباما) با وجود اصالت آفریقایی دقیقا در همان مسیری که لابیهای صهیونیست قدرت برای این جایگاه طرف کرده بودند، عمل کرد! رئیس بعدی هم همینطور! رؤسای بعدی هم همین مسیر را در پیش خواهند گرفت، چون صهیونیستها و گروههایی نظیر فراماسونری هستند که پس پرده قدرت سیاسی رسانهای و اقتصاد را در آمریکا تحت کنترل دارند فقط کندی جرأت مقابله با این سیستم به سرش زد که بهایش را هم پرداخت.
10- به عنوان آخرین نکته باید بین موضوع توجه کرد که سیاست داخلی و خارجی آمریکا از زمان روی کار آمدن ترامپ با مشکلات بسیاری مواجه شده است؛ افزایش قابل توجه میزان خشونت و یکجانبه گرایی در سیاستهای داخلی و خارجی آمریکا از مهمترین انتخاب ترامپ بهعنوان رئیس جمهور آمریکا باید ثابت کرد که در صورت نیاز این تفاوتی میان مخالفان داخلی با مخالفان خارجی در استفاده از شیوههای جنونآمیز قائل نخواهد شد خصوصاً اگر پای حمله سیاستهای مهاجرتی و قومیتی مد نظر وی و همکارانش در میان باشد.
انتهای پیام/ ۴۱۱