به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، سال ۱۳۴۲ در تاریخ انقلاب اسلامی ایران اهمیت خاصی دارد و نقطه آغاز نهضت امام محسوب میشود؛ سخنان افشاگرانه امام خمینی (ره) در روزهای پایانی سال ۴۱ باعث شده بود مزدوران ساواک و حکومت پهلوی احساس خطر کرده و فشار بیشتری بر انقلابیون وارد کنند تا جایی که بسیاری از مبارزان تا مرز شهادت پیش رفتند؛ برگزاری مراسمهای مذهبی و سخنرانیها نیز توسط نیروهای رژیم به شدت کنترل میشد.
ساواک که طی بخشنامهای برگزاری هرگونه تجمع و مراسم سخنرانی را ممنوع اعلام کرده بود به خوبی میدانست سخنان افشاگرانه روحانیون در مجالس مذهبی باعث بیداری مردم میشود و اعلام عزای عمومی و برپایی مجالس روضه توسط مراجع تقلید در نخستین روزهای سال چه پیامدهایی برای رژیم طاغوت خواهد داشت به همین دلیل ابتدا توسط عوامل خود با ایجاد بینظمی و ذکر صلوات مانع برپایی مجالس روضه شدند که این توطئه با هوشیاری علما، طلاب و انقلابیون خنثی شد.
در دوم فروردین سال ۴۲ سخنرانی افشاگرانه امام خمینی (ره) در مدرسه فیضیه که به مناسبت سالروز شهادت امام صادق (ع) از سوی آیت الله گلپایگانی با حضور گسترده طلاب و مردم انقلابی قم برپا شد لرزه بر کاخ پوشالی پهلوی انداخت و ابعاد جدیدی در مبارزات علیه ظلم و طاغوت ایجاد و جریان انقلاب اسلامی را شتاب بیشتری داد.
عوامل ساواک که به همراه تعدادی از مزدوران رژیم در این مراسم حضور داشتند، پس از آنکه با ایجاد بینظمی نتوانستند مانع ادامه سخنرانی شوند با حمله به طلاب و شرکت کنندگان در مراسم تعدادی از مردم را با چوبهایی که همراه داشتند زخمی و عدهای را به شهادت رساندند؛ این جنایت به اندازهای وحشیانه بود که صحن مدرسه فیضیه به خون طلاب و مردم آغشته شد و تا دو روز بعد از این حادثه نیز خونهای شهدای بر زمین باقی مانده بود.
این جنایت نه تنها باعث توقف روند مبارزه نشد بلکه خوی وحشیانه عوامل رژیم را نمایانتر کرده و باعث گسترده شدن دامنه مبارزات علیه طاغوت شد؛ از سوی دیگر حکومت پهلوی که از واکنش نیروهای مذهبی احساس خطر کرده بود با اجرای نمایشهایی همچون حضور در مراسمهای دینی و یا حضور در حرمهای اهل بیت (ع) سعی در ظاهرسازی میکرد.
سخنرانی تاریخی امام در روز عاشورا
حضرت امام خمینی (ره) که به خوبی از دسیسههای رژیم آگاه بود هوشمندانه پس از واقعه فیضیه با صدور اطلاعیههای متعدد خطاب به مردم و سران کشورهای اسلامی همچون عربستان مانع ظاهر فریبی رژیم پهلوی شد که این اقدام این پیام را به همراه داشت که پادشاه ایران که خود را تنها پادشاه شیعه جهان میداند مشروعیت ندارد.
در خرداد سال ۴۲ همزمان با آغاز ماه محرم، همدلی و همراهی ملت ایران و حتی نخبگان علمی به درجهای رسید که در تاریخ ایران بیسابقه بود به همین دلیل فشار رژیم و سختگیری بر انقلابیون نیز هر روز افزایش مییافت و هر اعتراض و حرکت انقلابی به شدت سرکوب میشد.
ساواک قبل از ماه محرم سال ۴۲ با تهدید و ارعاب به سخنرانان مذهبی هشدار داده بود که در سخنان خود سه مطلب را رعایت کنند: ۱. بر ضد شخص شاه سخنی نگویند؛ ۲. از اسرائیل و آنچه مربوط به اسرائیل است، چیزی نگویند؛ ۳. نگویند اسلام و قرآن در خطر است و دستگاه را ضد اسلامی نخوانند! ولی زمانی که امام خمینی (س) از این خبر مطلع شدند، با صدور بیانیهای خطاب به وعاظ و گویندگان دینی و هیئتهای مذهبی، هشدار دادند: «این التزامات علاوه بر آنکه ارزش قانونی نداشته و مخالفت با آن هیچ اثری ندارد، التزام گیرندگان مجرم و قابل تعقیب هستند… سکوت در این ایام تأیید دستگاه جبار و کمک به دشمنان اسلام است…
ولی با وجود همه این تهدیدها سخنان محکم و استوار امام خمینی (ره) در مدرسه فیضیه قم در عصر گرم روز سیزدهم خردادماه سال ۴۲ که مصادف با عاشورا بود لرزه بر مستکبران انداخت و همه معادلات را بر هم زد. امام در این سخنرانی در حضور هزاران نفر از طلاب و مردم قم حکومت پهلوی را با بنی امیه مقایسه و شاه را «آقای شاه!» «تو!» «بیچاره!» و «بدبخت!» خطاب کرد، تعابیری که تا آن روز کمتر شنیده شده بود.
رهبر کبیر انقلاب در حالی که قاطعانه سخن میگفت، همچنین به جنایات رژیم اشغالگر قدس اشاره کرد و گفت: «… اسرائیل نمیخواهد در این مملکت علما اسلام باشند، اسرائیل نمیخواهد در این مملکت دانشمند باشد، اسرائیل به دست عمال سیاه خود مدرسه فیضیه را کوبید، ما را می کوبد، شما ملت را می کوبد، میخواهد اقتصاد شما را قبضه کند، میخواهد تجارت و زراعت شما را از بین ببرد، میخواهد ثروتها را تصاحب کند، اسرائیل میخواهد به دست عمال خود آن چیزهایی را که مانع هستند، آن چیزهایی را که سد راه هستند از سر راه بردارد. قرآن سد راه است باید برداشته شود، روحانیت سد راه است باید شکسته شود، مدرسه فیضیه و دیگر مراکز علم و دانش سد راه است باید خراب شود، طلاب علوم دینیه ممکن است بعدها سد راه بشوند باید کشته شوند، از پشت بام پرت شوند، باید سر و دست آنها شکسته شود، برای اینکه اسرائیل به منافع خودش برسد دولت ایران به تبعیت از اغراض و نقشههای اسرائیل به ما اهانت کرده و میکند.»
حضرت امام همچنین بیان کرد: «امروز به من خبر دادند که عدهای از وعاظ و خطباء تهران را بردهاند سازمان امنیت و تهدید کردهاند که از سه موضوع حرف نزنند: ۱) از شاه بد گویی نکنند. ۲) به اسرائیل حمله نکنند. ۳) نگویند که اسلام در خطر است و دیگر هر چه بگویند آزادند. تمام گرفتاریها و اختلافات ما در همین سه موضوع نهفته است. اگر از این سه موضوع بگذریم دیگر اختلافی نداریم و باید دید که اگر ما نگوییم اسلام در معرض خطر است، آیا در معرض خطر نیست؟ اگر ما نگوییم شاه چنین و چنان است آیا آن طور نیست؟ اگر ما نگوییم اسرائیل برای اسلام و مسلمین خطرناک است آیا خطرناک نیست؟ و اصولاً چه ارتباطی و تناسبی بین شاه و اسرائیل است که سازمان امنیت میگوید از شاه صحبت نکنید، از اسرائیل نیز صحبت نکنید؟ آیا به نظر سازمان امنیت شاه اسرائیلی است؟ آیا به نظر سازمان امنیت شاه یهودی است؟»
دستگیری امام پس از سخنرانی ۱۳ خرداد
در این سخنرانی که به زبانی ساده بیان شد برای اولین بار شاه و اسرائیل توسط یک روحانی و شخصیت دینی و در جمعی رسمی و عمومی مورد انتقاد و سرزنش قرار گرفت و حتی تحقیر شد که این موضوع راه را برای حرکتهای بعدی انقلاب آسان میکرد و از طرفی باعث عصبانیت و وحشت حکومت پهلوی شد به همین دلیل قیام ۱۵ خرداد که به واسطه این سخنرانی ایجاد شد را نقطه عطفی در نهضت امام میدانند و تقارن آن با عاشورا دلیل محکمی بر این مطلب است که «انقلاب خمینی (ره) ادامه نهضت عاشورا است».
خبر سخنرانی روز عاشورای امام به سرعت در سراسر کشور پیچید؛ دستوری محرمانه برای دستگیری شبانه امام خمینی (ره) صادر شد. تعدادی از انقلابیون نیز در شامگاه ۱۴ خرداد دستگیر شدند؛ تعداد زیادی از کماندوهای پهلوی سحرگاه ۱۵ خرداد منزل امام در قم را محاصره کرده و ایشان را در حالی با ترس فراوان پس از دستگیری به تهران منتقل کردند که آرامشی بیبدیل در چهره امام دیده میشد.
وقتی صدای جیغ و داد را شنیدم به سمت در خانه آمدم دیدم مشتی علی (خادم) را میزنند. در را باز کردم و گفتم چرا او را میزنید؟ روحالله منم و الان میآیم
حضرت امام که آن شب در منزل فرزندشان حاج آقا مصطفی (مقابل منزل خودشان) حضور داشتند و به جهت اقامه نماز شب بیدار بودند، درباره نحوه دستگیری خود میگوید: «وقتی صدای جیغ و داد را شنیدم به سمت در خانه آمدم دیدم مشتی علی (خادم) را میزنند. در را باز کردم و گفتم چرا او را میزنید؟ روحالله منم و الان میآیم»، امام همچنین افزوده است: «از شهر که خارج شدیم دیدم افراد مسلحی که سمت چپ و راست من نشستهاند دست و پایشان میلرزد. گفتم چرا رنگتان پریده گفتند ما ترسیدهایم، من دست روی پایشان گذاشتم و گفتم ناراحت نباشید من همراهتان هستم.»
صبح ۱۵ خرداد سال مصادف با دوازدهم ماه محرم خبر دستگیری امام و انتقال شبانه به تهران در قم پیچید؛ مغازهها و بازار تعطیل شد، همه به خیابانها ریختند و با فریاد «یا مرگ یا خمینی» اعتراض خود را به این دستگیری اعلام و در واقع قیام ۱۵ خرداد رقم خورد؛ در تهران، ورامین و سایر شهرهای بزرگ نیز تجمعاتی شکل گرفت ولی بزرگترین اعتراض در قم بود که منجر به زخمی و شهادت دهها نفر از مردم شد.
شهر قم تا غروب ۱۵ خرداد ملتهب بود و صدای گلوله از خیابانهای اطراف حرم حضرت معصومه (س) شنیده میشد؛ نیروهای کماندو از تهران به قم رسیده بودند و خیابانهای شهر آغشته به خون مبارزان شده بود؛ دستگیری انقلابیون نیز با تاریک شدن هوا شدت میگرفت.
۱۵ خرداد سال ۴۲ ریشه بیداری اسلامی در جهان است
آیت الله العظمی مکارم شیرازی از مراجع تقلید شیعیان درباره اهمیت قیام ۱۵ خرداد طی سخنانی با تأکید بر اینکه باید ارزشها و زوایای تاریخی این روز برای نسل جوان تشریح شود، اظهار داشته است: انسان باید هرچیزی را که با سختی و زحمت به دست میآورد را به بهترین شکل معرفی کرده و آن را زنده نگه دارد.
وی با اشاره به اینکه ۱۵ خرداد سال ۴۲ زمینه ساز پیروزیهای بزرگ انقلاب اسلامی است که دنیا را متحول کرد، گفت: پیروزی انقلاب اسلامی نشان اخلاص و اصالت امام خمینی (ره) بود.
این مفسر قرآن کریم با تأکید بر اینکه باید زوایای تاریخی و ارزشهای معنوی قیام ۱۵ خرداد در کتب درسی دانش آموزان جلوه بیشتری پیدا کند، گفت: همه مسئولان و مردم باید نسبت به ترویج این فرهنگ بزرگ اسلامی کوشا باشند و باید رسانههای جمعی نسبت به اطلاع رسانی کامل این قیام خونین کوتاهی نکنند.
وی با اشاره به اینکه وی در روز قیام ۱۵ خردادماه سال ۴۲ توسط مزدوران شاهنشاهی دستگیر شده است، گفت: نام جاوید امام خمینی (ره) انقلاب اسلامی ایران را زنده کرده است باید نام و یاد این حکیم بزرگ تاریخ اسلام را به هر نحوی که شده زنده نگه داشت.
خاطراتی از یک شاهد عینی حادثه ۱۵ خرداد
حجت الاسلام عبدالحسین چهل اخترانی یکی از شاهدان عینی حادثه ۱۵ خرداد قم است که در گفتوگویی درباره آن روزهای تاریخی میگوید: «پس از شنیدن خبر دستگیری امام همراه با هیئتیها با شعار (یا مرگ یا خمینی) به سمت حرم حضرت معصومه (س) حرکت کردیم، وارد صحن حرم که شدیم، حاج آقا مصطفی فرزند امام خمینی (ره) سخنرانی کوتاهی کرد پس از آن عدهای از مردم از در قبله حرم به مسجد اعظم رفتند و در اینجا بود که ما رفته رفته متوجه شدیم ساواک است که دارد جمعیت را به سمت چهارراه غفاری، جایی که کماندوها منتظر هستند هدایت میکند و جمعیت ناخواسته با شعارهای خود در حال حرکت به قتلگاهی بود که شاه برای حفظ تاج و تخت آن را تدارک دید».
این روحانی مبارز در ادامه افزود: «کماندوها به سمت مردم آتش گشودند، درگیری آغاز شد، من و ابراهیم فخار در کنار هم بودیم که برای در امان مانده به سمت کوچه آبشار فرار کردیم، اما گلوله سرعتش از فرار ابراهیم بیشتر بود و به وی اصابت کرد و من حتی نتوانستم جنازه وی را با خود ببرم و ابراهیم فخار اولین شهید ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ شد».
وی با بیان اینکه همراه با عدهای از مردم در قبرستان نو تجمع کردند تا شاید اینجا امانی برای آنها باشد، گفت: ناگهان هواپیماها دیوار صوتی را شکستند و به جمعیت نزدیک شدند و ترسی سخت از بمباران ناگهانی مردم را فرا گرفت ولی همه اینها مانع حضور مردم در صحنههای انقلاب نشد و مبارزه مسیر خود را با سرعت بیشتری در پیش گرفت.
منبع: مهر
انتهای پیام/ 341