به گزارش خبرنگار دفاعپرس از ساری، به مناسبت گرامیداشت چهلمین سال دفاع مقدس مروری بر پروندههای شهدای مازندران داشتیم و در این راستا به معرفی شهدای این استان پرداختیم. در ادامه زندگینامه و وصیتنامه شهید «ابراهیم (محمدحسن) نیاطبری» از نظرتان میگذرد:
زندگینامه:
شهید «ابراهیم (محمدحسن) نیاطبری» در نوزدهم اردیبهشت سال1338 فرزند«حسین» و «خدیجه» در شهرستان «بابل» پا به این عرصه هستی گذاشت. گرچه خانواده نام او را «ابراهیم» گذاشتند، اما اغلب «مهدی» صدایش میزدند. او کودکی بیش نبود که نزد شخصی به نام «ملّا جان جان» قرآن را آموخت و با آموزههای دین آشنا شد. تحصیلاتش را با موفقیت در زادگاهش «بابل» سپری کرد.
برادر شهید:
«رضا» در مورد خوی و خصلت برادر شهیدش میگوید: «او فردی گشاده رو، صادق، و در صبوری زبانزد بود و علاوه بر آن به دلیل احترام خاصی که برای بزرگترها قائل بود، سعی میکرد در هر مکان و موقعیتی حرمت شان را حفظ کند.» وی تحت تاثیر اندیشههای انقلابی شهیدان «بهشتی» و «مطهری»، همگام با دیگر مردم کوچه و خیابان به جمع تظاهرات کنندگان پیوست و خواستار براندازی حکومت ظلم و جور شد. وی به سبب توزیع اعلامیهها و حضور فعال و مستمر در جلسات مذهبی و سیاسی، مدتی تحت تعقیب مامورین رژیم قرارداشت.
خواهر شهید:
«نرگس»، در مورد فعالیتهای انقلابی برادرش اینگونه میگوید: «مدتی تکثیر اعلامیه امام خمینی با مشکل مواجه شده بود و او مجبور بود که گفتههای ایشان را با دست بنویسد. به ما هم میگفت که بنویسید. ابتدا اعلامیهها را به اتفاق جمعی از دوستانش میخواند و روی آن فکر میکرد بعد آن را با دوچرخه میبرد و در خانههای مردم میانداخت.»
ابراهیم بعد از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی و تشکیل بسیج، به عضویت این نهاد در آمد و به تبلیغ و ترویج اهداف و دستاوردهای انقلاب همت گماشت. وی در تاریخ 4/7/58، به عضویت رسمی سپاه در آمد و همزمان به سِمتِ مسوول بسیج بابل منصوب شد. او در همین سال در غائله گنبد حضور داشت و مدتی بعد کردستان عزیمت کرد.
او در 2/2/60 به مدت دو ماه عهدهدار مسوولیت سازماندهی واحد بسیج بابل را به عهده داشت. سپس در 18 فروردین سال 62 به سِمتِ جانشین گشت و شناسایی در واحد اطلاعات و عملیات منصوب شد.
ابراهیم در کِسوتِ مسوول گروه ضربت سپاه بابل و مسوول اعزام نیرو در منطقه 3 «چالوس» نیز خدمات ارزنده ای از خود به یادگار گذاشت.
طبق اظهارات همرزمانش «آموزش و سازماندهی نیروها بالاترین هدفش بود. بعدها عده ای از همین نیروها شهید شدند. شجاعت، ایمان و روحیه نظامیگری اش واقعاً مثالزدنی و تاثیرگذار بود.»
خواهر شهید:
خواهرش در خصوص رفتن اش به جبهه میگوید: «وقتی بچه اش به دنیا آمد، گفتم وقتی این قدر دخترت را دوست داری، چطور میخواهی به جبهه بروی؟ گفت: اول به حرف خدا اهمیت میدهم. بعد هم امر امام خمینی که دستور داد و ولایت فقیه است و خدا بچه ام را نگه میدارد.» این شهید سرفراز سرانجام در تاریخ هفدهم خرداد 1362 در منطقه عملیاتی «جُفیر» به مقام شامخ شهادت نائل آمد.
وصیتنامه شهید «ابراهیم (محمدحسن) نیاطبری»:
بسم الله الرحمن الرحیم
از خدا بصبر و تحمل و نماز یاری جوئید که نماز با حضور قلب امری بسیار بزرگ و دشوار است مگر بر خداپرستان که مشتاق نمازند چون آنان که دائم در نمازند (45) آنان که میدانند که در پیشگاه خدا حاضر خواهند شد و بازگشتشان به سوی او خواهد بود (26) سوره بقره آیه 45 و 46
غرض از نوشتن این بود که تذکر داده باشیم چرا که تذکر چاره غفلت است آیه از سوره طارق که تذکرات از اینجا شروع میشود «انه لقول فصل و ما هو بالهزل» /13. که قرآن به حقیقت کلام حق و جداکننده حق از باطل است و هرگز سخن هزل و بیهوده نیست که راه را به ما نشان میدهد، میگوید وظائف یک مسلمان چیست اگر حساب کنیم که ما چه داشتیم و چه بودیم و این نعمتها از کجا آمده و آن کیست و ما چگونه باید از این نعمتها استفاده کنیم و بعد چه میشود و از ما بعد از مردن سوال میکنند خدا ما را خلق کرده است و میگوید انسان مغرور است چرا نمیفهمیم چرا چون غفلت داریم و انسان شد و این غرور انسان است که او را به غفلت میکشاند و دیگر هیچ نمیبیند و آنچه را باید بیاندازد نمیتواند اصلاً پرده ایمان خود انسان و دلش ایجاد شده است انسان و دلش ایجاد شده است.
انسان باید از خود بدهد و به خدا بنگرد و این باید ملکه گردد. چاره ای ندارد اگر تلاش نکند کجا میخواهد؟ آخرش مرگ است آخرش با سر داخل قبر میکنند بدست خود انسان، انسان را داخل قبر میکنند باز بدست انسان نیست که نکند چرا که همین تعفن و به گند میآید و همه را مریض میکند و کسی نمیتواند شکر کند و زندگی کردن ناممکن میشود چرا به فکر نمیافتیم.
وای بر روزی که نعمتهای خدا تبارک وتعالی را نکنیم پس انسان که مغرور شود چرا به این دنیا دل بندد ما که رفتنی هستیم و هر چه در این دنیا داشتیم حتی لباسها وکفشهایمان را از پایمان بیرون میکشند و انسان با علاقه به قرآن نماز صدقه ... و دوستی خدا و رسول (ص) و اهل بیت (ع) است که در قبر لباس بتن میکند آنجا لباس علاقه به خداست کفش ایستادن به نماز در پیشگاه باری تعالی است چرا تفکر میکند.
بارخدایا! لباس محبت و دوستی خودت و پیامبر(ص) و اهل بیت (ع) در دنیا و آخرت بر ما بپوشان هر چه هست هم چنانست اینجا باید تلاش کرد توجه به خدای تبارک و تعالی نمود.
ای انسان! مغرور نباش اگر مغروی شدی از خدا دور میشوی از پیامبر و آلش(ص) دور میشوی آنجا آخرت دیگر دنیا و وسائل دنیا بکار نمیرود تنها چیزی که در آنجا بکار میرود وسایل آخرتی است نه دنیائی. خود را تجهیز کنیم به وسایل آخرتی و غم و مصیبتی که بر اهل بیت علیهاالسلام رسیده و خون پاکی که در کربلا ریخته و با وضعی که مظلومانه شهید کردند. اباعبدالله الحسین(ع) را خداوند غم و مصیبت اهل بیت اطهار(ع) را بر تمامی غم و اندوه و مصیبتهای دنیائی ما بالاتر و با اهمیتتر بگردان و ما را توفیق تجهیز شدن وسائل آخرتی عنایت بفرما.
حال اگر توجه به آیه بالا سوره بقره بکنیم و به معنای آن تعقل و تدبر نمائیم ترسی از زندگی در این دنیا و وسیله حرکت به دنیای دیگر را به ما نشان میدهد که اگر انسان بیچاره و ناتوان مقداری فکر کند که تا به حال از کی یاری خواستی و کی را طلب کردی فکر کن در آیات خداوند تبارک و تعالی که آنچه از آن ماست مال خودمان نیست مال پروردگار رب العالمین است.
خودت را بشناس که چه بودی و چه داشتی و آتی خود را بزرگ ندان خود را بزرگ نبین بلکه خدا را بزرگ ببین آنچه داری از اوست و آنچه داریم مال اوست خالق آسمانها و زمین و خالق انسانهاست او میداند از کدام طرف باید برویم تا راه مستقیم حرکت کنیم ما که راه را بلد نیستیم ما که هدف را نشناختیم. ای انسان چرا خود را به دشمن خدا سپردیم این همه نیروی هدایت بیرونی درون عقل و هدایت و این همه نیروی هدایت بیرونی پیامبران و اهل بیت اطهار (ع) به ما داده چرا به کمک این نیرو خود را نمیرسانیم و نجات نمیدهیم ای انسان مواظب خود باش.
یا اسمع السامعین یا ابصرالناظرین و یا اسرع الخاسبین و یا ارحم الراحمین صلی علی محمد و آل محمد الساده العیامین و اسلک اللهم حاجتی التی ان اعطینیها لم یضرنی ما منهتی و ان ممنعتنیها لم ینفعنی مااعطینی اسلک فاک رقبتی من النار لااله الا انت وحدک لاشریک لک الملک و لک الحمد و انت علی کلشی قدیر یا رب یا رب .... یا رب.
ای شنواترین شنوندگان، ای بیناترین بینایان! و ای سریعتر حسابرسان! و ای مهربانترین مهربانان! درود فرست بر محمد و آل محمد آن آقایان فرخنده و از تو ای خدا درخواست کنم حاجتم را که اگر آن را به من عطا کنی دیگر هرچه را از من دریغ کنی زیانم نزند و اگر آن را از من دریغ داری دیگر سودم ندهد هر چه به من عطا کنی و آن این است که از تو خواهم مرا از آتش دوزخ آزاد گردانی معبودی جز تو نیست یگانه ای که شریک نداری از توست فرمانروائی و از توست ستایش و توئی که بر هر چیزی توانائی ای پروردگار نکند در عبادت خسته شویم نکند در خواندن قرآن ملول و خسته شویم وقتی این احساس به ما دست بدهد آنوقت اول فرو رفتن در ضلالت و گمراهی خواهد بود.
انتهای پیام/