گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس ـ رسول حسنی؛ حقوق بشر آمریکایی بهتنهایی عبارتی کاریکاتوروار از رفتار، منش و گفتار آمریکایی است.
این شعار بیش از پنج قرن است که توسط سیاستمداران این کشور متخاصم به جهان تحمیل میشود. از زمانی که اروپاییان وارد این منطقه وسیع از جهان شدند و سرخپوستان آن را برای تصرف زمین بیشتر قتل عام کردند تا امروز که پلیس نژادپرست آمریکایی پا بر حنجره سیاهپوستی میگذارد تا به جرم رنگ و نژادش جانش را بگیرد، سیاستمداران آمریکایی همواره در صدد تحقق شعار حقوق بشر آمریکایی بودهاند.
در اغلب آثار فرهنگی آمریکا چنین رویکردی را پی گرفتهاند. آنچه در فیلمهای هالیوودی میبینیم این است که آمریکا سمبل تمدن، آزادی، برابری و برادری است، در مقابل کشورهای دیگر بخصوص کشورهای آسیایی نیرویی تهدیدکننده علیه همه آن مواهبی است که فقط در آمریکا وجود دارد.
مسلمانان فارغ از اینکه چه نژادی داشته باشند و سیاهان فارغ از اینکه چه مذهبی دارند دشمن شماره یک همه کرامتهایی هستند که فقط در آمریکا وجود دارد و طبعا دولتمردان آمریکایی با کشتار مسلمان و سیاهپوستان باید از همه آنها صیانت کنند.
سیاستمداران آمریکایی برای توجیه نسلکشیهای خود فلسفه پوچ حقوق بشر آمریکایی را مطرح و برای القای آن، دشمنسازی میکنند که برای دفاع از خود باید دشمن را از میان بردارند.
دولتمردان آمریکا به اتکای ابزار قدرتمند و دروغپرداز رسانهای خود در پیشبرد اهدافشان موفق عمل کردهاند. آمریکاییان برای غصب سرزمین سرخپوستان، کشتار مردم ویتنام، عراق و افغانستان، حمایت از رژیم بعث عراق در جنگ با ایران، حمایت از رژیم کودککش اسرائیل، سقوط هواپیمای ایران توسط ناو وینسنس، پدیدآوردن داعش، ایجاد ناامنی و جنگ، بیماری و قحطی در آفریقا و غرب آسیا و هزاران اقدام ضد انسانی دیگر نهتنها به کسی پاسخگو نیستند بلکه روشنفکران و سلبریتیهای کشورهای دیگر را نیز با خود همراه کردهاند.
در واقع توهم توطئه و سایه جنگی که آمریکا برای مقابله با آن خون انسانهای بیشماری را بر زمین ریخته، به دیگران نسبت میدهد. آمریکا با پی گرفتن سیاست اسلامهراسی و ایرانهراسی سعی دارد جمهوری اسلامی ایران را از مناسبات و ادبیات سیاسی جهان حذف کند.
در شرایطی که ایران اسلامی باید با این حجم از دشمنی ذاتی آمریکا مقابله کند، معلوم نیست چرا سلبریتیهای وطنی سنگ آمریکا و مدنیت رو به افول آن را به سینه میزنند. این قشر از جامعه که خود را تافتهای جدا بافته از بقیه مردم میدانند، آتش زدن پرچم آمریکا را نشانه بربریت و عقبماندگی و آتش زدن پرچم کشور خود را نشانه روشنفکری میدانند.
وقتی شهید سلیمانی از سوی معاندان، تروریست قلمداد میشود مهر سکوت بر لب میزنند و وقتی هم پلیس مزدور آمریکایی بدون هیچ دلیلی جان یک سیاهپوست آمریکایی را میگیرد باز هم سکوت میکنند. این سکوت معنادار جز اینکه سلبریتیهای ما سربازان فرهنگی آمریکا هستند و برای تحقق شعار حقوق بشر آمریکایی کار میکنند معنای دیگری ندارد. این مدعا خودبهخود اثبات میکند آمریکاییان در پروژه نفوذ، تا چه میزان موفق بودهاند.
افسانه حقوق بشر آمریکایی حقیقتی تلخ است که در تولیدات فرهنگی آمریکا حرف اول را میزند و در تولیدات فرهنگی ایران اسلامی هیچ جایگاهی ندارد. از آموزش شکنجه به ساواک برای سرکوب انقلابیون تا پدیدآوردن داعش و هزاران اقدام تروریستی علیه دانشمندان هستهای ما سوژههای پرشماری هستند که میتوانند به آثار سینمایی شاخصی تبدیل شوند تا پوچ بودن ادعای حقوق بشر آمریکایی را اثبات کنند. تحقق این امر مهم چندان مشکل و بغرنج نیست تنها همت مدیران فرهنگی و هنرمندان را میطلبد که بعید است با توجه به شرایط فرهنگی موجود تحقق پیدا کند.
انتهای پیام/ 161