به گزارش خبرنگار دفاعپرس از ساری، به مناسبت چهلمین سالگرد دفاع مقدس وصیتنامه شهید «عبدالله اسدی» از شهدای شهرستان محمودآباد را از نظر میگذرانیم.
شهید «عبدالله اسدی» در تاریخ چهارم شهریور 1347 در محمودآباد به دنیا آمد و در تاریخ 5 اسفند 1362 در عملیات والفجر6 منطقه دهلران به شهادت رسید. در ادامه وصیتنامه این شهید بزرگوار را میخوانیم.
بسم الله الرحمن الرحیم
ملتی که شهادت ندارد اسارت هم ندارد. «امام خمینی»
سلام و درود بر یگانه ناجی مسلمین جهان و ناخدای کشتی بزرگ اسلام و امام امت روح خدا موسی عصر، سلام و سپاس و تشکر از خون سرخ شهدای اسلام و انقلاب، و سلام بر شما امت حزبالله و مسلمانان ایران. امروز کربلای حسینی اینجاست در صحرای ایران جان به فدای امام حسین که با لب تشنه و دل سوختهاش فریاد برآورد «هل من ناصر ینصونی» کسی است که مرا یاری کند. اما حسین زمان ما این بار در فریاد دادخواهی خویش حسینیان را در زیر پرچم سرخ لا اله الا الله دعوت کرد و هرکس حسینی بود راهی کربلای ایران شد من هم که خود را پیرو راه حسین میدانم به این کاروان پیوسته ام تا شاید حسینی شوم چه سعادت زیبائی است که فردی جزء یاران واقعی امام حسین(ع) شود چون یقیناً در بهشت پیش پیامبر و امامان است. ای لبیک گفته کلام امام به پیش، کربلا در انتظار شماست. سلام بر شما پدرم که عمری را زحمت کشیدهاید همیشه در رنج و تلاش بوده اید که مرا بزرگ کردهاید تحویل اجتماع دادید.
پدرم من هیچگاه زحمات شایان شما را فراموش نخواهم کرد. من متوجه زندگی آن طوری که باید نشدم و بیشتر باعث ناراحتی شما میشدم اما امروز دیگر میدانم زندگی یعنی چه زندگی جهاد یعنی مبارزه شهادت. ای پدرم و مادرم مرا ببخشید چون رضایت پدر و مادر شرط است. پیامبر باز میفرماید: «بهشت زیر پای مادران است.» پدرم در شهادتم گریه و زاری چنان نکنید که دشمنان اسلام خوشحال شوند شما کسانی را الگو و سرمشق خود قرار دهید که چندین فرزند خویش را فدای انقلاب اسلامی نمودند سلام بر مادر عزیزم که نور دو چشمان منی. اجر شما با جناب حضرت فاطمه(س).
خانوادهام! از اینکه به خیل خانوادههای شهید داده میپیوندید نگران نباشید که جای شما در بهشت بسی نیکوست. چنانچه خواستید در شهادت من اشک بریزید برای اسلام باشد چون که رهبر عزیز ما برای فرزند گرامیش اشک نریخت تا پیرو راه وی اشک بریزد خانواده عزیزم صبور باشید که صبر نصفی از ایمان است به همه بگوئید که عبدالله نزد خدا رفته است و مهمان عزیز خداست. به دوستانم بگوئید که عبدالله کربلائی شده است. عزیزانم همیشه اعمالتان برای خدا باشد و فریب شیطان لعین و رجیم را نخورید.
رضا جان برادر عزیز و یگانه چراغ روشن خانوادهام! باید چشم و چراغ خانواده، حزباللهی واقعی و سرباز اسلام باشی تا خداوند تبارک و تعالی نیز از تو راضی باشد. رضا جان! خواهرانم را زینبگونه تربیت کن تا ادامه دهندگان راه برادر حسینی خود عبدالله باشند. عروسم از اینکه همانند عروس حضرت قاسم شدی مبارکت باشد. خودت به خوبی میدانستی که چگونه عاشق یاری و فداکاری برای اسلام بودم و به همین خاطر روانه جبهه های نور و محل عروج عاشق حضرت حق شدم و در این راه هر گونه بلا را به جان خریدار شدم، همسر گرامیام امیدوارم چون عروس حنظله باشی که وقتی شوهرش در صبح دم فردای شب عروسی عازم نبرد احد میشد و به معراج شهادت پر میکشید. او بدون کوچکترین ناراحتی میگوید که من شب قبل خواب دیده و میدانستم که حنظله شهید میشود. خدایش گرامی دارد و روحش شاد باد. پس تو ای همسرم امیدوارم چون همسر حنظله ثابت کنی که همسر رشید شهید هستی تا دیگران تو را سرمشق خویش قرار دهند. پدر و مادر عزیزم همانگونه که من در پیش شما عزیز و محبوب بودم امیدوارم عروسم را نیز دوست بدارید.
شما ای امت حزبالله و همیشه در سنگر! از شما به عنوان یک فرزند میخواهم که همیشه به ریسمان الهی چنگ زده و اجازه تفرقه در بین خویش را ندهید چنان که تاکنون نیز چنین کردهاید. قدر این انقلاب را بدانید و سعی کنید همیشه در خط اسلام و رهبر باشید. در پایان از شما همه آشنایان دوستان فامیل میخواهم چنانچه در حق شما اشتباه یا تقصیری کردم مرا عفو نمائید و به بزرگی خودتان مرا ببخشید.
بار خدایا رهبر عزیز ما را تا ظهور دولت حضرت مهدی روحی له الفداء برای نصرت دینت و یاری نجات مستضعفین به سلامت بدار و تندرست بدار.
فرزند حقیرتان عبدالله اسدی جان فدای روح الله
والسلام علی عبادالله الصالحین
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار
انتهای پیام/