قصیده‌ای که شاعر بزرگ عرب به رهبر معظم انقلاب اسلامی تقدیم کرد

رهبر معظم انقلاب اسلامی در کتاب «خون دلی که لعل شد» می‌فرمایند: من آثار نویسندگان و شعرای بزرگ معاصر مصری، شامی و عراقی را خوانده‌ام؛ اما گمشده خود را از جمله - در سروده‌های محمد مهدی جواهری، شاعر عراقی، یافتم.
کد خبر: ۴۰۴۹۴۶
تاریخ انتشار: ۱۸ تير ۱۳۹۹ - ۱۴:۳۹ - 08July 2020

قصیده‌ای که شاعر بزرگ عرب به رهبر معظم انقلاب اسلامی تقدیم کردبه گزارش گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، علاقه رهبر معظم انقلاب اسلامی به زبان عربی از کودکی شکل گرفت. آشنایی مادر بزرگوارشان با زبان عربی و قرآن، اولین بذر علاقه و آشنایی با این زبان را در دل ایشان نهاد. بنا بر آنچه رهبر معظم انقلاب اسلامی در کتاب خاطراتشان که با عنوان «خون دلی که لعل شد» منتشر شده است، می‌فرمایند؛ ایشان بر حسب همین علاقه ساعت‌ها در حرم امام رضا (ع) دل به صدای زائران عراقی می‌سپردند که در حرم رضوی قصاید و اشعاری را می‌خواندند.

علاقه ایشان به زبان و ادبیات عرب سبب شد تا دیوان و آثار شاعران و نویسندگان مصری، عراقی و شامی را مطالعه کنند. اما در این میان محمدمهدی جواهری، شاعر معاصر عراقی، به دلیل استواری زبان و اصالت کلام در کنار توجه به رنج‌ها و آروز‌های مردم، بیش از دیگر شاعران معاصر جهان عرب نظر ایشان را جلب کرده است. ایشان در این‌باره می‌فرمایند که «گمشده خود را از جمله - در سروده‌های محمد مهدی جواهری، شاعر عراقی» یافته‌اند.

صدای مردم

محمد مهدی جواهری بزرگترین شاعر کلاسیک عراق است که به شاعر العرب الأکبر (بزرگترین شاعر عرب) و شاعر الجمهوریة نیز مشهور است. این شاعر شیعی مذهب در سال ۱۸۹۹ میلادی در نجف در خانواده اهل علم متولد شد. پدرش، عبدالحسین، از نوادگان شیخ محمدحسن نجفی بود. اولاد و نوادگان شیخ‌محمدحسن، نام خانوادگی خود را در انتساب به این کتاب، «جواهری»، «صاحب جواهر» و «جواهر کلام» برگزیده‌اند.

جواهری در دوران حکومت ملک فیصل به علت فشار‌های سیاسی، عراق را به قصد ایران و سپس سوریه ترک کرد و سرانجام در سال ۱۹۹۷ میلادی در دمشق دار فانی را وداع گفت. از جواهری آثار فراوانی نظیر دیوان الجواهری، ذکریاتی (خاطرات من) در سه جلد، برید الغربة، الجواهری فی العیون من أشعار هو برید العودة به جای مانده است. همچنین ترجمه کتاب جنایت روس و انگلستان در ایران تحت عنوان جنایة الروس والإنجلیز فی ایران نیز از آثار اوست.

ارزش کار جواهری تنها به دلیل توانایی‌اش در شعر نبود، مواضع سیاسی او نسبت به مسائل مهم جهان اسلام او را به شاعری تبدیل کرد که حنجره یک ملت بود. شعر جواهری، از این منظر، شعری پویا بود که احیای جهان اسلام را آرزو می‌کرد. نگرش سیاسی او تنها منحصر و محدود به عراق نبود، آثار تأثیرگذار او، چون «اللاجئه فی العید» و «فلسطین الدامیه» به سردمداران جهان عرب نهیب می‌زد و اعتماد به انگلیس را عامل بدبختی مسلمانان به ویژه در قضیه فلسطین معرفی می‌کرد. کلامش برنده و پویا بود. او در یک جمله شاعر مردم بود.

این شاعر صاحب نام شیعه زندگی پر فراز و نشیبی را پشت سر گذاشت. از جمله اتفاقات جالب زندگی او دیدار با رهبر معظم انقلاب بود. او در سال ۱۹۹۵ میلادی با رهبر معظم انقلاب در تهران دیدار کرد. وی در این دیدار یک نسخه از «ذکریاتی» را به ایشان اهدا کرد. جواهری در صفحه اول این دیوان قصیده‌ای را به ایشان تقدیم کرده است با این ابیات:

سَیّدی أیّها الأعز الأجَل
أنتَ ذو مِنّة وَأنتَ المدِل

عَجَزُ الحرف أن یُوفّی عظیماً
کُل ما قیل فی سِواه یَقِل

أیّها الشامِخ الذی شاءَهُ اللهُ
زَعیماً لِثَورَةِ تَستَهِل

لَکَ فی ذِمّة الإله یَمینٌ
یَدٌ مَن مَسّها بِسوءِ تَشِل

لَکَ فی السّلم مِنبَرٌ لا یُجارى
لَکَ فی الحرب مِضرَب لا یَفِل ...

جواهری بعد‌ها نیز قصاید و سروده‌هایش را برای رهبر معظم انقلاب ارسال می‌کرد. از جمله قصیده‌ای به مناسبت روز عید غدیر با این مطلع:

أباالحسین تحیّات معطرة فی یوم عید [غدیر]رُحت ترعاه
کان الولیّ «أمیرالمؤمنین» به والیوم أنت «ولیّ الأمر» مولاه

همچنین قصیده دیگری نیز بعد از آن برای ایشان ارسال کرد با این مطلع:

إیران، عاد الصّبح من أفراح حذر الفوات فآذنی بصباح

شاعر شجاع

رهبر معظم انقلاب اسلامی در کتاب «خون دلی که لعل شد» از جواهری با عنوان شاعری شجاع یاد کرده و فرموده‌اند: ادبیات معاصر عرب در مجموع نتوانسته علاقه‌ام را جلب کند؛ چون در قسمت‌هایی از آن چیز‌هایی یافته‌ام که منافی ذائقه عربی و زبان عربی است. به‌ویژه باید از سبک متأثر از سبک و محتوای ادبیات اروپایی یاد کنم، که نه ادبیات عربی است و نه ادبیات اروپایی بلکه چهره مسخ شده‌ای است که هر طبع سالم و ذوق سلیمی آن را پس می‌زند؛ لذا در جست‌وجوی آن ادبیاتی برآمدم که با زبان عربی لذت‌بخشی که با آن خو گرفته‌ام، سازگار بوده و زبان و سبک آن، از اصالت برخوردار باشد.

من آثار نویسندگان و شعرای بزرگ معاصر مصری، شامی و عراقی را خوانده‌ام؛ اما گمشده خود را- از جمله- در سروده‌های محمدمهدی جواهری شاعر عراقی، یافتم. جواهری به دلیل پرورش ادبی و دینی اصیل خود در خانواده معروف جواهری و محیط دینی و ادبی نجف، زبان و بیان عربی اصیلی دارد؛ کما اینکه توجه به رنج‌ها و آرزو‌های مردم و تأثیرپذیری از آن، از ویژگی‌های برجسته شعر اوست. ویژگی دیگرش، مواضع شجاعانه او در مقابله با حاکمان ستمگر است، که به خاطر آن بار‌ها بازداشت و زندانی شد.

وقتی دوست لبنانی ادیب و فاضلم، مرحوم سیدمحمدجواد فضل‌الله از انقلابی‌گری و مواضع با صلابت جواهری برایم گفت، به این شاعر بیشتر علاقه‌مند شدم. او همچنین از قصیده‌ای که جواهری در برابر مرحوم محمدحسین کاشف‌الغطاء انشاد کرده بود، برایم گفت؛ که این قصیده، کاشف‌الغطاء را عمیقاً تکان داد و از بس از آن خوشش آمد، زمام اختیار از کف داد و فریاد کشید: شیخنا! متنبی شاعر سیف‌الدوله بود و من شاعر سیف الاسلامم! که مقصودش از سیف‌الاسلام (شمشیر اسلام) همان خود کاشف‌الغطاء بود.

از شما چه پنهان، من هنگامی که برخی از قصاید جواهری را خواندم، گریستم. قصیده «لالایی گرسنگان» (تنویمة الجیاع) از آن جمله است:

نامی جیاع الشعب نامی
حرستک آلهة الطعام

نامی، فإن لم تشبعی
من یقظة فمن المنام ...

جواهری به دعوت رهبر معظم انقلاب سفری نیز به ایران داشت. او که علاقه بسیار به زیارت حرم امام رضا (ع) داشت، با دعوت ایشان به ایران سفر کرد. رهبر انقلاب در کتاب خاطراتشان در این‌باره می‌فرمایند: بعداً شنیدم علاقه‌مند است به اتفاق همسرش به زیارت امام رضا (علیه‌السلام) مشرف شود. من از دوستان خواستم تسهیلات لازم را برای زیارت آن‌ها فراهم کنند. اما همسرش پیش از آنکه به آرزوی خود برای زیارت ثامن‌الائمه برسد، درگذشت.

البته دستور دادم به احترام خاندان جواهری و شاعر این خانواده، مجلس فاتحه‌ای برای آن مرحومه در حرم رضوی برگزار شود. سپس فردی از دفترم برای تسلیت‌گویی به جواهری، و دعوت از او برای سفر به ایران اعزام شد. وی بلافاصله دعوت را پذیرفت و رهسپار ایران گردید.

ما دوست داشتیم شاعر، روز‌هایی را در سایه اسلام و انقلاب اسلامی به سر برد تا وجود امتی سربلند و باعزت و عصیانگر علیه ستم و ستمگران و در تلاش برای تحقق پیروزی در عرصه‌های مختلف سازندگی را - که آرزوی قلبی‌اش بوده - به چشم ببیند؛ دوست داشتیم او اسلام را - همچنان که آرزو می‌کرد - زنده، پویا، پرحرکت و انقلابی ببیند، تا خاطرش بدان بیاساید و دلش در کنار آن آرام بگیرد؛ و بدین‌سان، مسیر طولانی زندگی خود را به خوشی به پایان ببرد. اما روح متلاطم و ناآرام و ملتهب شاعر - که بیش از ۸۰ سال با یک زندگی پرخروش سرشار از کشاکش و درگیری و دشمنی و خصومت خو گرفته - کجا می‌تواند آرام و قرار یابد و چگونه می‌تواند به آرامش برسد؟

منبع: تسنیم

انتهای پیام/ 341

نظر شما
پربیننده ها