به گزارش خبرنگار اخبار داخلی دفاعپرس، این روزها هیاهوی رسانهای قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین بین موافقان و مخالفانش بیشتر شده است.
موافقان (مجیدرضا حریری رئیس اتاق ایران و چین، مهدی صفری سفیر اسبق ایران در چین) این قرارداد میگویند در شرایط تحریم با اعمال استراتژی فشار حداکثری آمریکا این توافق بلندمدت با چین گریزگاهی برای ایران در مقابله با تحریمهای ظالمانه است.
اما در مقابل نظر مخالفان (علی بیگدلی کارشناس سیاست خارجی و برخی رسانههای معاند) این است که به دنبال این قرارداد، پنج هزار نیروی امنیتی چینی برای حفاظت از منافع این کشور در ایران مستقر میشوند و برخی از جزایر جنوب کشور به پکن واگذار میشود و ایران به یک مستعمره و اقمار اقتصادی چین تبدیل خواهد شد!
این اظهارات خلاف واقع در صورتی رسانهای شده است که این توافق ۲۵ ساله هنوز در حد یک پیشنویس است و جزئیات این قرارداد هنوز اعلام نشده است دو طرف تنها موافقت کردهاند در این رابطه مذاکره کنند و همچنان روند امضا و نهایی شدن آن نیز در جریان است و توافق نهایی هنوز حاصل نشده است. اما یکی از مهمترین ابعاد این قرارداد، ابعاد اقتصادی آن است.
امروز که خاورمیانه به دلیل وقوع جنگ در سوریه و یمن، شرایط نابسامان افغانستان و عراق و نیز مداخله گسترده آمریکا مستعد بی ثباتی است و از سویی کارزار فشار حداکثری دولت آمریکا علیه ایران و حمایت گسترده واشنگتن از رقبای منطقهای تهران، شرایط را بسیار پیچیده و سخت کرده است، نزدیکی جمهوری اسلامی به قطب مخالف غرب (چین) اجتناب ناپذیر به نظر میرسد.
ورود کشور چین به عنوان دومین اقتصاد بزرگ جهان به بازی قدرت خاورمیانه در تقابل با آمریکا میتواند به نفع ایران باشد و منجر به افزایش قدرت مانور تهران به عنوان یکی از قدرتهای اصلی منطقه شود.
هر کشوری که میخواهد در مسیر توسعه و رشد حرکت کند، نیازمند سرمایهگذاری و توسعه زیرساختها است و ایران هم نیازمند سرمایهگذاری برای توسعه تمام بخشها از جمله نفت، گاز، پتروشیمی، صنعت حمل و نقل، شهرسازی و ... است.
منابع خارجی سرمایههای بزرگی دارند که میتواند برای توسعههای بزرگ از آن استفاده کرد؛ بنابراین ما نیازمند استفاده از منابع خارجی در مسیر تعامل با کشورهای خارجی هستیم و حتما باید با کشورهای ثروتمند همکاری کنیم. چین بیش از چهار دهه یکی از قدرتهای بزرگ اقتصادی در جهان است و برخی از بزرگترین پروژههای دنیا را چینیها انجام میدهند، چون هم سرمایه نیروی انسانی ماهر و هم تکنولوژی و امکانات خوبی دارند.
روابط با چین برای همه کشورها حتی آمریکا حائز اهمیت است. چین و ایالات متحده بزرگترین شرکای تجاری در جهان محسوب میشوند و سالانه نزدیک به ۷۰۰ میلیارد دلار حجم روابط تجاری این دو کشور است.
به جای اینکه به کشورهای اروپایی و غربی چشم داشته باشیم با نگاه به کشورهای آسیا میتوانیم استفاده بهتری از چین داشته باشیم. این کشور در سازمان ملل حق وتو دارد و از سوی دیگر ما روابط تجاری بالایی با چین داریم و میتوانیم از منابع آنها برای توسعه کشور استفاده کنیم.
همکاری با پکن میتواند ما را از صادرات و تولید خام فروشی به تولید و صادرات کالاهایی با ارزش افزوده سوق دهد و به چرخیدن چرخهای اقتصاد و ایجاد اشتغالزایی کمک کند. ما برای اینکه به سمت یک اقتصاد تولیدی حرکت کنیم، با یک سرمایهگذاری میتوانیم با تکنولوژیهای پکن کارخانه و شرکتهای تولیدی بزرگی راه اندازی کرده و اشتغالزایی کنیم و اقتصادمان از خدماتی بودن به مولد بودن تغییر یافته و با اشتغال زایی نرخ رشد بیکاری را کاهش دهیم.
با توجه به اینکه دولتها همواره اصلیترین بازیگران عرصه نظام بینالملل هستند و با تکیه بر تواناییهایشان امنیت و منافع کشور تابعه خود را تامین میکنند و همچنین رشد اقتصاد کشورها برای داشتن دیپلماسی فعال جهانی بسیار مهم است، اطلاعات موثقی از پیشنویس قرارداد ۲۵ ساله میان ایران و چین را از پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری تهیه کردیم که در آن آمده است: «این سند با عنوان رسمی «برنامه همکاریهای جامع ایران و چین» ثبت شده و حوزه های سیاسی، امنیتی، دفاعی، فرهنگی، کشاورزی، اقتصادی، علمی، جهانگردی، نفت و انرژی، زیرساخت های مخابراتی و فناوری ارتباطات، تجارت، بهداشت و سلامت و ... را شامل می شود.
در برخی از بندها صحبت از تسهیل سرمایه گذاری و فاینانس است و برخی از بندها از حمایتهای متقابل سیاسی در مجامع بینالمللی میگوید. در حوزه نظامی و دفاعی موضوعاتی همچون آموزش، انتقال فناوری های دفاعی، مبارزه با تروریسم و رزمایش مشترک آمده است.
از نکات بسیار مهم این سند میتوان به توافق بر سر تجارت با ارزهای ملی یاد کرد. همچنین در این سند بارها به طرح بزرگ چین به نام «یک کمربند- یک راه» (طرحی بر بستر مسیر جاده ابریشم) اشاره شده و اینکه ایران می تواند ضمن مشارکت فعال در این طرح جهانی، از فواید اقتصادی و صندوق اعطای وام این طرح نیز بهرهمند شود.
بر اساس این مدارک چین وارد کننده ثابت نفت از ایران خواهد بود و ایران نیز باید نگرانی های چین برای بازگشت سرمایه گذاری خود را برطرف کند. ارتقای همکاری های بانکی، مالی و بیمه ای و گشایش شعبات بانک های ایران و تاسیس بانک مشترک ایران و چین به ویژه ایجاد پیامرسان ملی میان دو کشور به جای سوییفت نیز مطرح شده است.
کمک به ساخت خط آهن در نقاط مختلف کشور، افزایش صادرات فراورده های نفتی به چین، کمک و سرمایه گذاری در حوزه زیرساخت های انرژی فسیلی، سرمایه گذاری در تقویت کریدورهای راهبردی که از ایران میگذرند، سرمایه گذاری برای توسعه تولید و صادرات انرژی از ایران به کشورهای منطقه، مشارکت در توسعه همه جانبه سواحل مکران، کمک به ایران برای ایجاد نسل پنج اینترنت و تقویت شبکه ملی اطلاعات، سرمایه گذاری برای تولید انرژی های پاک در مناطق کویری ایران، کمک به توسعه صنعت صلح آمیز هسته ای کشورمان و سرمایه گذاری در تامین واگن مترو و ساخت خطوط مترو در شهرهای بزرگ و شهرهای جدید ایران از جمله بخشهای مهم این سند است.»
بر این اساس این برنامه به منزله برداشتن یک گام بلند ایران به سمت شرق است؛ این توافق برای ایالات متحده که از توافق هستهای با ایران (برجام) خارج شد و همچنین سازمان بهداشت جهانی را ترک کرده عقبگرد از نظام بینالمللی محسوب میشود و بیش از پیش موقعیت آمریکا را در غرب آسیا تضعیف خواهد کرد.
با این قرارداد نقش راهبردی آمریکا در سطح جهان کوچکتر میشود و با عقبنشینیاش موضع چین در نظام بینالمللی مسلطتر خواهد شد. آمریکاییها نگرانند که با این قرارداد برنامههای آنها علیه ایران از بین برود، چون هدفشان این بود که با تحریمها کشورمان را شکست دهند و به اهداف خود برسند؛ ایران ابرقدرت منطقه است و آنها بر مسائل دفاعی به ویژه دفاع موشکی ما فشار میآورند. بنابراین با عملیاتی شدن این قرارداد میتوانیم حرکت موتور اقتصاد کشورمان را بیشتر کرده و با پیشرفتمان آمریکاییها را هر روز نگرانتر و عصبانیتر کنیم.
گزارش از سمانه حسنخانی
انتهای پیام/341