«عباس افشار» پدر شهید خبرنگار علیرضا افشار در گفتوگو با دفاعپرس با اشاره به چگونگی ورود فرزندش به عرصه خبر و خبرسانی در صدا و سیما اظهار داشت: صدا و سیما چهره ساز است و جوانها به دنبال چهره شدن هستند، علیرضا ابتدا به باشگاه خبرنگاران رفت و از آنجایی که جوان بود و جویای نام و فعال به این وادی کشیده شد. ما هم خبر نداشتیم کجا میرود، وقتی به شهادت رسید تازه با واژه خبرنگاری و صدا و سیما آشنا شدیم.
وی افزود: همیشه به علیرضا میگفتم باید زودتر از من در خانه باشی، نمیدانستم برای یک آفیش چهار هزار و ۵۰۰ تومانی شبها باید در صدا و سیما بماند. شبهایی که دیر میکرد در هال میخوابیدم تا وقتی میآید، بفهمم. من میخوابیدم یواشکی با زدن سنگ به پنجره خواهرش را خبردار میکرد که در را باز کند و دور از چشم من به خانه میآمد. از خواب که بیدار میشدم و علیرضا را میدیدم که خوابیده دلم نمیآمد چیزی بگویم.
پدر خبرنگار شهید با اشاره به علاقه فرزندش به حرفه خبرنگاری بیان کرد: علیرضا به کارش علاقه داشت و وقت میگذاشت. سردبیرشان میگفت بعد از علیرضا کسی را نداشتیم جایش بگذاریم. روابط عمومی بسیار خوبی داشت. تا قبل از علیرضا خبرنگاری نبود که بتواند جلوی رهبری پلاتو بدهد، اما او اینکار را کرد. چون معمولا روابط عمومیها خبرنگار را هدایت میکنند، اما علیرضا عید فطر سال ۸۴ در کنار رهبری پلاتو گرفت. ناظر پخش تعریف میکرد وقتی فیلم را برایش بردند مات و مبهوت مانده بود که چطور توانسته فیلم را بگیرد. سر تیم حفاظت بیت میگفت خیلی علیرضا را دوست داشتند.
وی افزود: اعضای گروهش از صدابردار گرفته تا تصویربردار میگفتند وقتی با علیرضا بودیم در ماموریتها خیالمان راحت میشد که همه چیز محیاست. علیرضا ضابط قضایی و پلیس نامحسوس بوده و من بعد از شهادتش اینها را فهمیدم.
پدر شهید افشار تصریح کرد: زیر تابوت فرزند را گرفتن خیلی سخت است. البته ما نبود فیزیکیاش را میبینیم وگرنه او همه جا با ما هست. ۱۵ سال است که تصویر علیرضا را از خودم جدا نکردهام. همیشه به من میگویند اگر تو نبودی روز خبرنگار هم نبود. وگرنه از سال ۷۶ که روز خبرنگار را نامگذاری کردند کسی از این روز اطلاع درستی نداشت. من بعد از شهادت علیرضا با پول خودم روز خبرنگار بنر چاپ کردم. ۱۵ سال به دنبال زنده کردن نام فرزندم بودم. هنوز هم به دنبال پروندهاش هستم. ما میگوییم دو تا ماشین بهم برخورد میکنند پروندهای برای بررسی علت حادثه ایجاد میشود، حالا که یک هواپیما سقوط کرده باید چرایی آن مشخص شود. علیرضا شهیدی شاخص است و به واقع در همه چیز شاخص بود.
وی در پایان با اشاره به تلاش خانوادههای شهدا برای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت گفت: در ترویج فرهنگ ایثار و شهادت خانوادههای شهدا نیز میتوانند کمک کنند. من هم ۱۵ سال است که تمام تلاشم را برای این کار کردهام. موسسه فرهنگی، ورزشی، هنری و دارالقرآنی به نام علیرضا زدم، پایانهای به نامش وجود دارد، مدرسه و باشگاهی به نامش وجود دارد و معتقدم من هم باید برای زنده نگه داشتن یاد فرزندم کاری کنم.
انتهای پیام/ 141