به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، پس از انفجار مهیب بندر بیروت بهره برداریهای سیاسی از آن کلید خورد. پیش از این انفجار «ناصیف حتی» وزیر خارجه سابق لبنان تحت فشارهای خارجی از سِمَت خود استعفا داده بود و پس از انفجار نیز فشارها علیه دولت حسان دیاب برای وادار کردن آن به استعفا تشدید شد. رسانههای آمریکایی و سعودی در طول این مدت تلاش کردند تا با هدف ایجاد تنش و خلأ سیاسی در لبنان فشارهای خود را علیه لبنان به طور عام و علیه حسان دیاب به طور خاص، گسترش دهند.
فشارهای خارجی علیه دولت حسان دیاب با هدف ایجاد خلأ سیاسی در لبنان تا جایی پیش رفت که «اسکای نیوز» مدعی استعفای «حسان دیاب» نخست وزیر لبنان شد. این خبر به منظور فضاسازی رسانهای در لبنان و تحت فشار قرار دادن بیشترِ دولت این کشور منتشر شد. با این حال، خیلی زود مشخص شد که دیاب از سِمَت خود استعفا نداده و برخلاف تلاشهای خارجی همچنان به تعهدات خود در قبال لبنانیها پایبند است.
پس از استعفای «ناصیف حتی» وزیر خارجه سابق لبنان، «حسان دیاب» با هدف ممانعت از ظهور و بروز خلأ سیاسی در این کشور خیلی سریع جانشین وی را به عنوان وزیر خارجه جدید منصوب کرد. تحولات سیاسی در لبنان پس از انتصاب وزیر خارجه جدید در مسیر درست خود قرار گرفته بود که به یکباره انفجار مهیب بندر بیروت تمامی معادلات را دستخوش تغییر ساخت.
بدین ترتیب، انفجار بیروت به بهترین بهانه در دستان برخی سران جریانهای داخلی و متحدان خارجیشان برای تسویه حسابهای سیاسی علیه دولت و مقاومت در لبنان تبدیل شد. لذا آنها شرایط پسا انفجار را بهترین فرصت برای پیاده سازی و عملیاتی ساختن سناریوی از پیش طراحی شده ساقط کردن دولت، دیدند. از همین روی، روند استعفاها تنها به وزیر خارجه سابق لبنان ختم نشد و امتداد پیدا کرد تا اینکه وزرای اطلاع رسانی، محیط زیست و توسعه اداری و نیز دادگستری نیز از پستهای خود کناره گیری کردند.
افزون بر برخی وزرای کابینه حسان دیاب، شماری از نمایندگان پارلمان لبنان نیز تا این لحظه از سِمَت های خود استعفا داده اند. ازجمله این افراد میتوان به نمایندگان حزب «الکتائب» وابسته به جریان ۱۴ مارس و برخی شخصیتهای دیگر وابسته به این ائتلاف یاد کرد. جملگی این افراد در بیان علت استعفای خود مدعی شدند که پس از انفجار بیروت مسیر رشد و ترقی به روی لبنان مسدود شده و آنها دیگر امیدی به بهبود وضعیت کنونی ندارند!
روند مذکور نشان از آن دارد که یک تلاش دسته جمعی بر اساس یک سناریوی از پیش طراحی شده به منظور از حد نصاب انداختن کابینه است؛ مسأله ای که در نهایت به ایجاد خلأ سیاسی در لبنان منجر خواهد شد و تبعات زیادی را در عرصههای گوناگون به دنبال خواهد داشت. در این میان، نمیتوان از نقش ایالات متحده آمریکا و فرانسه به عنوان دو بازیگری که بیشترین تأثیر را در رهبری تلاشها برای ساقط کردن دولت داشته اند، غافل شد.
در همین ارتباط، روزنامه لبنانی «الاخبار» پیشتر با اشاره به تلاشهای واشنگتن و پاریس برای تضعیف دولت «حسان دیاب» مینویسد: «آمریکا همواره به دنبال تضعیف دولت حسان دیاب بوده است و علت این مسأله هم به مواضعی بازمی گردد که دولت اتخاذ کرده است. سلسله اظهارات مداخله جویانه سفیر ایالات متحده آمریکا درباره مسائل سیاسی و داخلی لبنان پیش از انفجار بیروت گواهی بر این مدعاست. فرانسه نیز به تبعیت از آمریکا اعمال فشارهای سنگین علیه دولت دیاب را در پیش گرفته است. پاریس به شدت از دیاب خشمگین است».
از سوی دیگر، نگاهی هرچند گذرا به سلسله اظهارات مداخله جویانه «امانوئل ماکرون» رئیس جمهور فرانسه پس از سفر به لبنان به دنبال انفجار مهیب بندر بیروت، ابعاد دخالتهای خارجی برای ایجاد خلأ سیاسی در لبنان را بیش از پیش آشکار میسازد. وی در سخنانی در جمع مردم بیروت گفت: «روز اول ماه سپتامبر (۱۱ شهریور) دوباره به لبنان میآیم و اگر آنها (دولت و جریانهای سیاسی لبنان) کاری انجام نداده باشند، خودم مسئولیت سیاسی تغییرات را به عهده میگیرم»!
این اظهارات واضح و شفاف رئیس جمهور فرانسه نشان داد که وی از رهگذر «رقص بر ویرانههای بیروت» به دنبال احیای استعمار فرانسه علیه لبنان است و ایجاد شکاف و خلأ سیاسی در این کشور را مقدمه تحقق هدف مذکور میداند. در این میان، نمیتوان از کنار نقش برخی جریانهای داخلی در لبنان به ویژه جریان ۱۴ مارس در همراهی با بیگانگان برای ایجاد بحران سیاسی در این کشور به سادگی عبور کرد.
به عنوان نمونه میتوان به اظهارات اخیر «ولید جنبلاط» رئیس حزب «سوسیالیست ترقی خواه» اشاره کرد که مواضعش همواره نزدیک به مواضع جریان ۱۴ مارس بوده است. وی صراحتاً خواستار سرنگونی دولت حسان دیاب شده و اعلام کرده که این دولت باید محاکمه گردد! برخی رسانههای وابسته به ۱۴ مارس نیز اعلام کرده اند که شمارش معکوس برای سرنگونی دولت طی هفتههای آتی آغاز شده است! این اظهارات نشان میدهد که برخی طرفهای داخلی در لبنان «کودتای سیاسی» علیه دولت با هدف سرنگونی آن را در دستور کار قرار داده اند.
بر اساس آنچه که گفته شد، واضح است که استعفاها در لبنان نه یک پدیده خودجوش که سناریویی از پیش طراحی شده است و مجریان آن شرایط آشفته ناشی از انفجار بیروت را بهترین زمان برای عملیاتی کردن این سناریو در نظر گرفته اند. این درحالی است که از مسئولان لبنان چه در دولت و چه در پارلمان انتظار میرود تا آنها ضمن مسئولیت شناسی و مسئولیتپذیری، برای عبور از بحران در کنار مردم این کشور بایستند و خواسته و ناخواسته به جای «مسئولیت پذیری» در پازل «کودتای سیاسی» علیه دولت قرار نگیرند.
منبع: مهر
انتهای پیام/ 341