به گزارش خبرنگار اخبار داخلی دفاعپرس، اهمیت هشت سال دفاع مقدس نزد رهبر معظم انقلاب اسلامی را میتوان از پیامهایی که ایشان هرسال در ابتدای هفته دفاع مقدس هم میدهند احساس کرد. امام خامنهای غالبا در هر فرصتی که پیش میآید درباره اهمیت دفاع مقدس صحبت میکنند. نگاهی به بیانات مختلف رهبر معظم انقلاب اسلامی در محافل گوناگون از سال 68 به بعد (زمانی که ایشان سکان رهبری انقلاب و فرماندهی کل قوا را پذیرفتند) نشان میدهد طی این 30 سال یکی از موضوعاتی که ایشان همواره برآن تأکید داشتند صبت کردن درباره دفاع مقدس است و در این میان البته فراموش نشدن آن توسط جوانان از جایگاه ویژهای برخوردار بوده است.
در ادامه به بخشی از منویات رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره دوران پرافتخار دفاع مقدس پرداختهایم که از نظر میگذرانید.
دفاع مقدس یک افتخار است
رهبر معظم انقلاب اسلامی یکبار در دهه هفتاد در دیدار با اعضای ستاد برگزاری مراسم بزرگداشت هفته دفاع مقدس درباره اهمیت این مناسبت سخنرانی کردند و با اشاره به اینکه جنگ تحمیلی افتخار ملت ایران است، فرمودند: «در مقایسه با جنگهایی که در دنیا جنبه ملی و میهنی دارد، هنوز قدرشناسی لازم و شایستهای از هشت سال دفاع مقدس ملت ما صورت نگرفته است. واقعیت جنگ تحمیلی تنها به حمله یک کشور علیه کشوری دیگر خلاصه نمیشد بلکه مسئله اصلی، تحمیل یک جنگ بینالمللی علیه ملتی بود که از یک آرمان و حقیقت مقدس دفاع میکرد و دلیل آن هم در این است که عارفترین، الهیترین، معنویترین و محبوبترین فرد در کشور ما یعنی امام راحل و عظیمالشأن، فرمانده این جنگ بود.
رهبر معظم انقلاب اسلامی به بروز و رشد استعدادهای مردم در میدان جنگ اشاره کردند و ضمن تأکید بر ضرورت انعکاس حقایق معنوی در گزارش جنگ فرمودند: روح شجاعت، فداکاری، تضرع به درگاه پروردگار و روح مناعت در مقابل دیگران از خصوصیات بارز ملت ماست که باید در گزارش جنگی مطرح شود و هنرمندانی که بتوانند حقایق و ریزهکاریهای میدان جنگ را با قلم هنرمندانه خود گزارش کنند کار فوقالعادهای را انجام دادهاند.»
دفاع مقدس یا جنگ بینالمللی تمام عیار
در فراز دیگری از سخنرانیهای آن جلسه رهبر معظم انقلاب اسلامی این چنین گفتند: «... شما ملاحظه بفرمایید که در دنیا، با جنگهایی که جنبهی ملی و میهنی دارند، چه میکنند! در این جنگهای دوران اخیر منهای جنگ روسیه و ژاپن که جنگی طولانی بود جنگ طولانیِ هشت سالهای سراغ نداریم. هشت سال با ملتی بجنگند، آن هم در آن ابعاد و با آن وسعت! یعنی در حقیقت، یک جنگ بینالمللی علیه یک کشور! واقعاً اینطور بود. حتّی نیرو هم آوردند. از مصر نیرو نیاوردند؟! از کشورهای مختلف عربی نیرو نیاوردند؟! از روسیه شوروی سابق فرماندهان و استراتژیستها را به آنجا نبردند و برایشان کار درست نکردند؟! به اعتقاد من، از سرداران بزرگ غربی هم کسانی را بردند و از آنها استفاده کردند. وقتی قضیهی «فاو» اتّفاق افتاد یعنی آنها فاو را از ما گرفتند شکل کار نشان میداد که این کار، کار عراق و کمک کارهای معمولیاش نبود. چون روسها که همیشه آنجا بودند. روسها از سال 60 حضورشان محسوس شد. در ادامهی عملیات بیت المقدّس در جنگ رمضان وقتی به آن پنج ضلعیها برخورد کردیم، همه گفتند که این کار عراق نیست؛ کار روسهاست. معلوم بود کار خودشان نبود. کار بیگانهها و کار روسها بود. روسها از سال 60 آنجا بودند. قضیهی فاو در سال 64 پیش آمد. این چند ساله، اینها کجا بودند که ما فاو را گرفتیم؛ همان پنج ضلعیها را گرفتیم. پیدا بود که آن، یک فکر و یک نفس جدید بود. معلوم بود آمده بودند منطقه؛ نقشهی منطقه و کالکهای عملیاتی را نگاه کرده و گفته بودند: «چرا از اینجا حمله نمیکنید؟» یعنی پیدا بود، یک دید تازه در قضیه بود و درست هم فهمیده بودند. حرکت کردند و آمدند؛ ما را در شمال مشغول کردند؛ خودشان آمدند جنوب و کار را تمام کردند. یعنی این کار، کار صدّام و صدّامیها نبود.
غرض اینکه، از همهی کشورهای ذینفع و ذیدخل، به نحوی، در این جنگ دخالتهایی صورت گرفت. بعضی با نیرو، بعضی با فکر، بعضی با ماهواره، بعضی با سلاح، بعضی با پول و با تبلیغات. این، یک جنگ بینالمللی علیه ما بود. ما هم واقعاً هشت سال مقاومت کردیم؛ به طوری که دشمن یک قدم نتوانست جلو بیاید. مگر این شوخی است؟! شما به مرزهای بینالمللی نگاه کنید! میبیند مرزهای بینالمللی، همانی است که بوده. این، کم چیزی است مگر؟! آنوقت یک کشور، برای این جنگ ارتش جدیدی هم تشکیل بدهد. یعنی ما غیر از یک ارتش مرتّب، منظّم و مجهّز، یک ارتش جدید تشکیل دادیم که عبارت بود از «سپاه» و وارد این میدان شد. و بعد، نیروهای مردمی به تعداد بیشمار آمدند و قدم به میدان جنگ گذاشتند و بعضاً به سرداران برجستهای تبدیل شدند. اینها چیز کمی نیست! وقتی به اطراف این قضیه نگاه میکنیم، میبینیم واقعاً یک چیز فوقالعاده است...»
ایران دفاع میکند اما فکر اشغال هم ندارد
رهبر معظم انقلاب اسلامی یکبار در یک مراسم نظامی با حضور نیروهای مسلح در استان فارس با تقدیر از جانفشانی این نیروها در دوران دفاع مقدس اهمیت دفاع مقدس را در این دانست که طی این جنگ تحمیلی هشت ساله به دنیا ثابت شد ایران خوی تهاجمی ندارد. در بخشی از این دیدار ایشان فرمودند: «... ما امروز با اقتدار ملت ایران در عرصههای جهانی اثبات کردیم که ملت ایران و ایران اسلامی هیچ تهدیدی برای کشورهای همسایه و دیگران نیست. به ما تهاجم شد، ما قدرتمندانه دفاع کردیم، اما هرگز فکر تجاوز، فکر حمله، فکر اشغال در ذهن ملت ایران و مسئولان کشور خطور نکرده است، لکن نیروهای مسلح باید نیرومند باشند. دنیا، دنیای تجاوزگری است؛ دنیای محکومِ سیاست سلطه است. انگیزهی سلطهطلبی در سلطهگران عالم، در نظامهای مستکبر، به همهی ملتها هشدار میدهد که ساخت درونی خود و آمادگیهای لازم را برای تقویت این ساخت به وجود بیاورند وتقویت کنند. بهانههای کوچک برای ابرقدرتها، آنجائی که بتوانند و جرأت بکنند، راه را به سوی تجاوزهای بزرگ هموار میکند.»
آزادسازی خرمشهر شبیه به معجزه
یک دسته از سخنرانیهای مهم رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره دفاع مقدس صحبتهایی است که ایشان در جمع خانوادههای جانبازان، شهدا و ایثارگران انجام دادهاند. در یکی از این جلسات (نزدیک به سالگرد آزادسازی خرمشهر) رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره اهمیت دفاع مقدس این گونه گفتند: «... واقعه خرمشهر از دور فقط یک حادثه تاریخی است که برای ملت ایران هیجانآور و افتخارآمیز است؛ ولی از نزدیک، این قضیه شبیه یک معجزه بزرگ بود. وقتی رژیم عراق با تشویق دولتهای دشمنِ انقلاب به مرزهای ما حمله کرد، هدفگیری دقیقی کرده بود. خرمشهر، قدمِ اوّل و بسیار مؤثّر از این هدفگیری بود. هدف آنها به طور خلاصه این بود: با خود فکر کرده بودند با پیروزی انقلاب، ایران اوّلاً نیروی مسلّحی ندارد که از مرزها دفاع کند؛ ثانیاً سامان اداری و اجتماعیِ درستی ندارد تا بتواند به دفاع از کشور و منافع ملی بپردازد؛ ثالثاً در دنیا انقلاب طرفداری ندارد. یک طرف آمریکا بود، دشمنِ پر از حقد و کینه علیه انقلاب -چون انقلاب سلطه آمریکا را بر این کشور از بین برده بود، بنابراین از غضب و کینه بر انقلاب و نظام اسلامی پُر بودند- یک طرف هم شوروی سابق بود؛ آن هم با دلایل دیگری علیه انقلاب اسلامی. این دو ابرقدرت که در دهها مسئله با هم اختلاف داشتند، در دشمنی با ایران با یکدیگر اتّحاد کلمه داشتند و هر دو به رژیم عراق صمیمانه و با همه وجود کمک و از آن دفاع میکردند! ناتو و قدرتهای اروپایی به عراق کمک کردند؛ هواپیما دادند، بمب دادند، تانک دادند، وسایل شیمیایی دادند، هلیکوپتر دادند، موشک دادند. اروپای شرقی نیز که آن روز زیر سیطره حکومت شوروی و وابسته به آن بود، هرچه عراق میخواست، به او داد. بنابراین یک طرف عراق بود با حمایت آمریکا و شوروی و ناتو و ورشو -که همان پیمان اروپای شرقی و کشورهای بلوک کمونیست بود- و همچنین دولتهای عربی منطقه که پول و سلاح و امکانات و مشاور نظامی و هرچه دولت بغداد برای رسیدن به هدفهای خود در این حمله احتیاج داشت، بیدریغ در اختیار او قرار میدادند؛ یک طرف هم نظام جمهوری اسلامی بود.»
رزمندگانی که موقعیت شناس بودند
در جلسهای مشابه ایشان در جمع خانوادههای ایثارگر کرمانشاهی هم فرمودند: «خدای متعال را سپاسگزارم که این توفیق را امروز داد که در این مجلسِ دارای عظمت معنوی شرکت کنم. برای من در سفر به شهرهای مختلف، یکی از مهمترین و باعظمتترین دیدارها، دیدار با خانوادهی معظم شهیدان و ایثارگران و جانبازان است. علت این است که در مسئلهی ایثار، عظمتی نهفته است که هیچ جامعهای بدون دارا بودن یک چنین نقطهی مهم و تعیینکنندهای نخواهد توانست به عزت و عظمت دست پیدا کند. ما در قضیهی شهادت شهیدان و مجاهدت ایثارگران و جانبازان معمولاً جوانب محدودی را میبینیم و مشاهده میکنیم؛ در حالی که خود عمل و حرکت ایثار در جامعه که منجر به شهادت یا جانبازی میشود، معانی متعددی دارد؛ جهات مختلفی دارد که هر کدام از اینها درخور بررسی است. یکی از این جهات، فرصتشناسی و پاسخگوئی به نیاز لحظههاست. ممکن است احساس مسئولیت در کسانی باشد، اما در لحظهی نیاز، این مسئولیت را نه تشخیص بدهند و نه عمل کنند؛ این خیلی تفاوت دارد با آن حرکت و اقدامی که درست در لحظهی نیاز اتفاق میافتد و انجام میگیرد. جوانان شجاع و باغیرت و مؤمن و فداکاری که نیاز کشور را احساس کردند و به سراغ خطر رفتند و به استقبال خطر شتافتند، اینها این امتیاز برجسته را دارند که نیاز را در زمان خود فهمیدند و به آن پاسخ گفتند. این یک بعد بسیار مهمی است، این برای ما درس است...»
انتهای پیام/ 151