به گزارش خبرنگار دفاعپرس از ساری، به مناسبت چهلمین سالگرد دفاع مقدس و در سالروز شهادت شهید «باب الله ابراهیمی» وصیتنامه این شهید بزرگوار را از نظر میگذرانیم.
شهید «باب الله ابراهیمی» فرزند «اصغر» در دهم شهریور 1346 در روستای هارونکلای آمل به دنیا آمد و در تاریخ یازدهم شهریور 1365 در عملیات کربلای 2 در منطقه عملیاتی حاج عمران به شهادت رسید.
وصیتنامه شهید:
بسم الله الرحمن الرحیم
با درود و سلام فراوان به امام امت و با درود و سلام به تمامی رزمندگان ایران و با درود و سلام به تمامی رزمندگان اسلام و با درود و سلام به شهدا از صدر اسلام تا به انقلاب اسلامی ایران و با درود و سلام به تمامی خلقهای محروم جهان وصیتنامهام را آغاز مینمایم.
اینك كه در این راه قرار گرفتم میدانم كه زندگی در راه اسلام خدمتی نداشته شاید مرگم و آن هم شهادت در ركاب خمینی خدمت به اسلام و امت اسلامی باشد. در طول زندگی كوتاه همواره كوششم این بود كه از رذایل اخلاقی كه انسان را به پرتگاه سقوط میكشاند دور باشم و در حیات چندین سالهام از تهمت و دروغ و حسد و ظلم و دیگر رذایل برحذر باشم.
خدایا! خودت شاهدی كه هیچگاه برای منافع گروهی و به نفع كسی شعار ندادهام و میخواستم همواره در خود احساس كنم كه مورد لطف اولیای الهی هستم. همواره در نظرم این بوده است كه خشنودی خداوند را به دست آورم و یك لحظه نخواستم كوچكترین تمایلی به این دنیای پست و پوچ نشان بدهم.
خدایا! خودت میدانی كه رفتن به جبهه قرار گرفتن در این راه را وظیفه شرعی خود میدانم. حال ای امام، ای روح و روان امت اسلام، ای حبیب خدا و ای مبارز همانند حسین (ع)، ای خمینی كبیر! به خدا قسم در حالی كشته میشوم كه در دل عشق تو را دارم تو را به خاطر اینكه بنده خدایی و به خاطر اینكه نجاتدهنده اسلام از دست مستكبرین، تشكیلدهنده جمهوری اسلامی میدانم این را به تمامی دنیا اعلام میكنم كه امروز مخالف با امام خمینی (ره) مخالف با امام زمان (عج) است.
اولین وصیت را به پدر بزرگوارم بعد از شهادتم هیچگونه ناراحتی در دل خود راه ندهی و اگر خواستی گریه بكنی گریه را برای امام حسین (ع) بكن نه برای من. امیدوارم كه بعد از شهادتام لباس سیاه به تن نپوشی و باید خوشحال باشی كه فرزندت در راه اسلام به فیض شهادت نائل آمد و جواب تبریك مردم را با شادی و خنده بده و در آخر باید مرا ببخشی كه مزاحمتان شدم و نتوانستم زحمات شما را جبران كنم.
وصیتم به مادرم، مادر جان! نمیدانم كه موقع خبر شهادت فرزندت چه حالی خواهی داشت ولی همین قدر را میدانم كه خیلی خدا را شكر خواهی كرد كه فرزندت را در راه اسلام دادهای. راستی نكند گریه كنی إنشاالله كه گریه نمیكنی، لباس سیاه به تن نپوشید، جواب تبریك مردم را با چهره خندان و پر از امید بده، به مردم با برخوردهایت روحیه بده، هر وقت خواستی گریه كنی برای سالار شهیدان حسین بن علی (ع) گریه كن. مادر مهربانم! هر وقت غم عالم دلت را فرا گرفته بیا بر سر مزارم دلت را خالی كن.
شبهای جمعه حتماً بر سر قبرم با یك شمع بیا چرا كه شهدا همچون شمع آگاهانه و عالمانه میسوزند و دیگران را به خودش فرا میخواند. مادرم! میدانم كه میخواستی دامادم كنی ولی من به آرزوی تو و خودم رسیدم و داماد شدم؛ عروسم اسلحهام بود و سنگر حجلهگاهم و امیدوارم كه از این بابت ناراحت نباشی سومین وصیتام به برادرانم این است كه اسلحه مرا بگیرند و بر علیه ظالمان و خونخواران ظالم بجنگند و راهم را ادامه بدهند و در آخر به تمامی خواهران، پدر و مادر و برادرانم التماس دعا دارم كه سعی كنند نمازها و روزههای غذای مرا تا حدی كه میتوانند به جا آورند و در آخر از شما تمامی امت حزبالله كه لطف كردید در تشییع جنازه بنده شركت كردید اظهار تشكر میكنم.
دوست دارم شمع باشم در دل شبها بسوزم
روشنی بخشم میان جمع خود تنها بسوزم
شمع بزم محفل شاهان سودی ندارد
ای خوش آن شمعی كه روشن میكند ویرانهای را
والسلام علیكم و رحمة الله و بركاته
به امید پیروزی تمامی رزمندگان اسلام بر علیه كفر جهانی.
مرگ بر آمریكا
انتهای پیام/