یادداشت/ حامد افروغ

«خون شهدای فلسطین»؛ دامن‌گیر خباثت صهیونیزم و خیانت سران عرب

جهان عرب و خصوصا فلسطین پیش از آنکه آسیب‌دیده از خباثت و جنایت رژیم صهیونیستی باشد، گرفتار خیانت سران خود است؛ خیانتی که چون فک زیرین، همه فشارها و آسیب‌ها از اوست. خیانتی که دیر یا زود تاوانش را به خون شهدای فلسطین پس خواهد داد.
کد خبر: ۴۱۵۴۷۵
تاریخ انتشار: ۲۲ شهريور ۱۳۹۹ - ۰۹:۳۹ - 12September 2020

گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس ـ حامد افروغ؛ «راه کربلا از قدس می‌گذرد» این گزاره یکی از شعارهای معروف دوران دفاع مقدس بود، دورانی که استکبار جهانی رژیم بعثی عراق را تحریک به جنگی سخت با ایران کرد تا علاوه بر زمین زدن نظام نوپای اسلامی، ایران یکپارچه را به اقماری راحت‌الحلقوم برای خود بدل سازد؛ غافل از اینکه ایران سرای شیرانی است با عقبه‌ای تاریخی به قدمت خلقت.

آرزوی بزرگ و فراملی رزمندگان اسلام در ایران و هر سرزمین دیگری، نابودی رژیم سرطانی و بدخیم صهیونیستی است، رژیمی که از آغاز ایجاد همواره مایه نکبت و شومی منطقه غرب آسیا بوده و تبعات رفتارهای غیرانسانی و مزورانه‌اش همواره مایه گرفتاری و سلب آرامش ملت‌ها شده است. نظام جمهوری اسلامی در اولین اقدامات سیاست خارجی‌اش نسبت به رد پذیرش رسمیت رژیم صهیونیستی اقدام و حمایت خود را از فلسطین اعلام کرد.

در طول حیات انقلاب اسلامی که همواره از حامیان صادق، جدی و ثابت قدم فلسطین بوده، ثابت شده است، پیش از آنکه خباثت‌های رژیم صهیونیستی باعث دردسر یا زحمت جهان اسلام و منطقه غرب آسیا باشد، خیانت‌های دولتمردان و سران مرتجع عرب به اعتبار و امنیت این منطقه حساس ضربه زده است، خیانتی که هر بار به شکلی خود را بروز می‌دهد که شنیع‌ترین و خفت‌بارترین آن در به‌رسمیت شناختن اسراییل و پشت پا زدن به خون همه شهدای جبهه مقاومت جلوه کرده است.

زمان هر چه به جلو می‌رود، در تحلیل چرایی زخم 70 ساله اشغال فلسطین، بیشتر به این مساله پی ‌می‌بریم که درخت جهان عرب (بنا به اصرار اعراب مبنی بر عربی و غیر عربی خواندن وقایع منطقه) در ریشه خود کرم زده و همین امر باعث شده تا علی‌رغم جمعیت بالا، ثروت انبوه و موقعیت‌های مهم سرزمینی، اعراب ذلیل‌ترین کشورهای جهان باشند، ذلتی که به وضوح در وابستگی نظامی و اقتصادی آنها به قدرت‌های غربی، نمو عینی یافته و از آنان بردگانی پولدار برای سران غرب ساخته است.

مساله فلسطین فارغ از عربی و غیر عربی یا اسلامی و غیر اسلامی دانستنش، یک مساله انسانی است. مساله‌ای که اگر از دید یک انسان به آن بنگریم نمی‌توانیم نسبت به آن بی‌تفاوت باشیم چه برسد به اینکه با مسببان آن به فالوده‌]وری هم مشغول شویم. 

از زوایه نگاه آخرالزمانی به مقوله سازش اعراب و اسراییل که بگذریم ـ مبنی بر اینکه در آخرالزمان آنقدر حوادث گوناگون رخ می‌دهد تا جبهه حق به یک خلوص بالا برسد ـ سازشی با این رتبه از ذلت و درماندگی از سوی سران مرتجع عرب منطقه، در نهایت به فروپاشی هر چه زودتر رژیم صهیونیستی منجر خواهد شد چرا که این اقدامات خشم و انزجار ملت‌های غیرتمند عرب را بیش از قبل شعله‌ور خواهد کرد و دیر یا زود دودمان سران این کشورها را خواهد سوزاند تا در تاریخ ثبت شود، حاکمان نباید برای فرار از قصو و تقصیر خود در حق ملت‌هایشان به قدرت‌ها وابسته شوند بلکه ضمن ترمیم شکاف میان خود و ملت‌هایشان باید در مقابل ظلم بایستند.

البته این دست اقدامات حقیرانه ناشی از نگاه مادی‌گرایانه افراد دارد، نگاهی که آرامش و آسایش را ملاک گرفته و همه داشته‌های خود را در زندگی دنیایی خلاصه می‌کند، از این‌رو با دست یازیدن به هر روشی، حتی خفت و خواری سازش و بردگی برای قدرت‌ها سعی بر آن دارد تا مثلا برای خود دشمن‌تراشی نکند و این وادادگی و بی‌حمیتی را در واژه‌ای به نام «صلح» ترجمه می‌کند. صلحی که ناشی از تسلیم است.

اما آنچه که در طول تاریخ سراغ داریم، این است که همواره ظلم مانند دملی است که باید برسد و سپس به‌واسطه همین رشد و نمو است که بنای نابودی خود را می‌نهد و چه بسیار بودند حاکمان و حکومت‌هایی که از شدت ظلم نابود شدند، به قول قدما: «همه چیز از نازکی پاره می‌شود، و ظلم از کلفتی».

انتهای پیام/ 112

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار