گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس ـ محمد امیدبخش؛ در زمانی که بیش از هر وقت دیگر ارزشهای برآمده از درخت تنومند انقلاب اسلامی مورد حمله است و مفاهیمی همچون مدیریت جهادی، نظام استکبار، محور مقاومت و ... توسط برخی از اندیشمندان داخلی، موضوعاتی عوامفریب و خیالی شناخته میشود و بر همین اساس، تاریخ انقلاب اسلامی را هم تاریخ شورها و جریانهای افراطی بیمغز میدانند، امت مسلمان باید بیش از هر چیز به دفاع از ارزشها و آرمانهایی بپردازد که تا چندی پیش ایمان راسخ ملت ایران بود!
چرایی تزلزل در اعتقاداتی همچون مدیریت مؤمنانه و جهادی و مقاومت در برابر سلطه استکبار مقالی دیگر میطلبد و باید از سرنخهایی چون «مدیریت ناکارآمد و ناکارآمدگرای توسعه» و ساختارهای فسادزا و ناامیدکننده ملت پی گرفته شود.
اما آنچه بخشی از نیاز امروز ماست بازنگری و بازنویسی و طرح دگرباره تاریخ انقلاب و دفاع مقدس و دولتهای پسازآن برای نسل جوان امروز است که دغدغهها و اندیشههای دهه شصت را کهنه میداند و میراث معارفی تاریخ اسلام را بیربط به خود میپندارد. آنچه نسل امروز به آن نیازمند است طرح یک افق مرتبط به زمان و روزگار ما و کارآمد و مهمتر از همه اجتماعی است؛ به این معنی که مباحثی نظیر «روش صحیح مدیریت» و «نحوه برخورد با معضلات اجتماعی و سیاسی» به شکلی نو و کارآمد و برآمده از متن دین و اندیشه شیعی تبیین شود!
برای کسانی که عناوین «مدیریت جهادی»، «نظم تقوا محور» و «الگوی پیشرفت و تمدن اسلامی» را واهی و ایده آلیستی میدانند بیش از آنکه استدلالات عقلی و مباحث ذهنی کارگشا باشد، دیدن نمونههای عینی و تجربهها کارساز است؛ همانطور که در بخشهایی از قرآن و موارد زیادی از روایات به بازنگری در وقایع تاریخ اسلامی مانند جنگها و بازخورد قبایل و رفتار اصحاب پیامبر پرداخته شده است و وجه عبرتآموزی و به فکر واداشتن انسان میتواند از حکمتهای طرح این مباحث در منابع وحی باشد
پس پرداختن به تاریخ انقلاب و دفاع مقدس جهت کشف روابط و قواعد اداره حکومت و آسیبهایی که در کمین جریان انقلاب اسلامی است، شیوهای است که ائمه اطهار و قرآن کریم به ما میآموزند.
اما آنچه که میتوان در خصوص دفاع مقدس و موضوع مدیریت اسلامی (یکی از مؤلفههای مهم انقلاب اسلامی) مطرح کرد؛
1. مدیریت حاکم بر دفاع مقدس، مردمی و غیرسازمانی بود؛ میان دفاعی که از متن جامعه و مردم برخیزد و دفاعی که حاصل فرمایش نظامی و دستور به گروهی که شغلشان دفاع از امنیت است بسیار فاصله است! اینکه از هر صنفی در دفاع مقدس عدهای به شکل داوطلب حضور پیدا میکردهاند نشان از این دارد که جامعه نقش خود را در صحنه درگیری میان حق و باطل یافته و به آن عمل میکرده است.
از طرفی نشان دهنده سطح تفاهم و همفکریای است که ملت با آرمانها و اندیشههای حکومت و امام داشتهاند و این حاصل مدیریت خاص و الهی حضرت امام بود که مسائل نظام را از سطح مسائل بیربط و دور از فهم عموم مردم به مسائلی مرتبط به زندگی مردم تبدیل کرد بهطوری که هر فردی در جامعه تصمیمها و نقش خود را در سرنوشت آینده کشور مؤثر میدید!
2. کارکرد «تقوا» به جای اطاعت محض نظامی، رویکرد کمنظیر دفاع مقدس در ایجاد نظم بود؛ در شرایطی که بزرگترین ارتشهای جهان تنها راه تقویت و استحکام خود را ایجاد روحیه تبعیت محض و بیروح و مغز نظامی میدانستند، دفاع مقدس شیوه نوینی در مدیریت جنگی را به جهان نشان داد! اینکه میان فرمانده نظامی و سربازان رابطه رفق و صمیمت و نیز انگیزش معرفتی و ایمانی باعث احساس وظیفه شود نمونهای از مدیریت نظامی را نشان میدهد که در جهان بینظیر بود. در دفاع مقدس، فرماندهان برای تحقق اهداف از ابلاغ فرمایشی و دستور نظامی که تخطی از آن موجب تنبیه میشد استفاده نمیکردند، بلکه آنچه رزمندگان را برای صحنه جنگ مشتاق میکرد فهم و درک شخصی هر یک از آنها نسبت به درگیری جبهه حق و باطل و لزوم نصرت امام (عج) عصر بود.
در این زمان بود که استعدادهای عظیم انسانی در هشت سال دفاع مقدس درخشیدند؛ چراکه انسانی که در شرایط اختیار مطلق باشد و در اضطرار قرار بگیرد تواناییهای خود را به بهترین شکل بروز میدهد! برعکس، انسانی که در جبر و زور ردهبالاتر موظف به کاری باشد و انگیزه و جوششی در او برای کار نباشد هیچگاه به خلاقیت دست نمییابد و همچنین انسانی که در شرایط اختیار و آزادی باشد اما فهمی از وظایف و جهتها و جایگاه اجتماعی خود نداشته باشد نیز نمیتواند برای جامعه سودی داشته باشد و خلاقیتی شگفت رقم بزند.
اما این دو نیرو در دفاع مقدس در کنار هم جمع و سبب تحقق نمونهای عینی برای مدیریت اسلامی شد و همین نوع رویکرد در مدیریت و سازماندهی نیرویهای دفاعی، معجزات و راههای جدیدی را به روی مدیران نظامی گشود که میتوانست مبنای مدیریت در حوزههای دیگر قرار گیرد.
آری اگر بعد از جنگ، از مدیریت اسلامی و فکرمحوری که در دفاع مقدس تجربه شد در حوزههای آموزشوپرورش، اقتصاد و تولید و... استفاده میشد هیچگاه به این شرایط مبتلا میشدیم که عدهای از روشنفکران مبانی و اصول ارزشی انقلاب اسلامی را انکار کنند.
انتهای پیام/ 161