یادداشتی/ محسن رفیعی

فاصله ترس تا عقلانیت از نگاه امام حسن عسکری (ع)

خطر افراط و تفریط آنجا شدت می‌یابد که در لباس دین و دولتمردان درآید. فهم ناصواب از تاریخ اسلام و سیره معصومین، یکی از خطرات فدا کردن عقلانیت به پای سیاسی‌گری است.
کد خبر: ۴۲۳۳۳۳
تاریخ انتشار: ۰۴ آبان ۱۳۹۹ - ۱۱:۲۲ - 25October 2020

فاصله ترس تا عقلانیت از نگاه امام حسن عسکری (ع)به گزارش گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، محسن رفیعی کارشناس دفتر تبلیغ حوزه علمیه قم گاهی در یادداشتی آمده است: در فضای اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی جامعه اسلامی برخی از چهره‌ها و صاحبان مسئولیت، برای موجه جلوه دادن ضعف و کم کاری خود و حوزه مسئولیتشان دست به تغییر دادن مرزهای حقیقت می‌زنند به گونه‌ای که گاهی افراط و زیاده روی و یا تفریط و کم کاری را درست و طبیعی نشان می‌دهند.

بازخوانی متون دینی از جمله احادیث معصومین علیهم السلام می‌تواند در شفاف ساختن مرزهای حق و باطل کمک کرده و از میان افراط و تفریط، راه اسلام ناب که بر مبنای عدل و اعتدال است را تبیین نماید.

عقلانیت، محور تعادل در تصمیم گیری

عقل رحمانی و خداجو که بندگی را تنها برای خدا می‌داند و به کمتر از ورود در بهشت الهی راضی نمی‌شود حجت درونی و بهترین داور برای جلوگیری از افراط و تفریط هاست و امام علی علیه السلام ریشه افراط و تفریط‌ها را نقص در عقلانیت دانسته و می‌فرمایند: «لَا [یُرَی الْجَاهِلُ‏] تَرَی الْجَاهِلَ إِلَّا مُفْرِطاً أَوْ مُفَرِّطا؛ [۱] نادان جز به افراط و تفریط دیده نشود.» خطر افراط و تفریط، آنجا شدت می‌یابد که در لباس دین و دولتمردان درآید. فهم ناصواب از تاریخ اسلام و سیره معصومین علیهم السلام، یکی از خطرات فدا کردن عقلانیت به پای سیاسی‌گری و بهره‌های زودگذر و فریبنده است.

جاده دوراندیشی تا کجاست؟

اصل دوراندیشی و رعایت جوانب احتیاط، کاری عقلانی و پسندیده است چنان که امیرالمؤمنین علیه السلام می‌فرمایند: «الْحَزْمُ النَّظَرُ فِی الْعَوَاقِبِ وَ مُشَاوَرَةُ ذَوِی الْعُقُول‏؛ [۲] دوراندیشی، توجه داشتن به فرجام کارها و مشورت کردن با خردمندان است.» اما این فضیلت انسانی نیز همانند هر فضیلت دیگری می‌تواند دچار آفت افراط و تفریط شود چنان که زیاده روی در احتیاط، به معنای احتیاط غیرمنطقی و غیرعقلانی است که دلیل اصلی آن را می‌توان در غلبه ترس بر عقلانیت جستجو کرد.

امام حسن عسکری علیه السلام در این باره می‌فرمایند: «لِلْحَزْمِ مِقْدَاراً، فَإِنْ زَادَ عَلَی ذَلِکَ فَهُوَ جُبْنٌ؛ [۳] «حزم» و دوراندیشی، اندازه و حدی دارد، اگر بیش از آن باشد، «ترس» است.» احتیاط بیش از اندازه، همانند افراط در هر کاری، نتیجه عکس می‌دهد و به جای دور کردن خطر، آن را نزدیک می‌سازد.

شجاعت یا احتیاط؟

دوگانه «شجاعت و احتیاط» از جمله ابهام‌هایی است که نمونه‌های فراوانی از آن در تاریخ اسلام، موجب انحراف افکار عمومی و تحمیل تصمیم‌های غلط از سوی جامعه شده است. این در حالی است که در دین اسلام، این دو نه تنها هیچ منافاتی با یکدیگر ندارند بلکه تکمیل کننده یکدیگر هستند اما گاهی افراط در یکی موجب وانهادن دیگری می‌شود و اینجاست که خطر فریب و انحراف افکار عمومی همگان را تهدید می‌کند.

برخی برای تحقق اهداف فردی یا اجتماعی شأن، با سو استفاده از مرز باریک بین «احتیاط و شجاعت» و متناسب با خواسته‌ها و منافع خود، هر یک از این دو را به نفع دیگری مصادره می‌کنند. بازخوانی گستره احتیاط عاقلانه و تفاوت آن با احتیاط غیرعاقلانه می‌تواند تأثیر بسزایی در گشودن گره‌های افکار عمومی و خلاصی از خطر تحریف حقیقت و پیامدهای شوم آن داشته باشد.

همان گونه که احتیاط می‌تواند غیرعاقلانه بوده و نتیجه عکس بدهد، شجاعت نیز می‌تواند غیرعاقلانه و مخرب باشد. امام حسن عسکری علیه السلام در این باره نیز می‌فرمایند: «لِلشَّجَاعَةِ مِقْدَاراً فَإِنْ زَادَ فَهُوَ التَّهَوُّر؛ [۴] برای شجاعت و دلیری اندازه‌ای است که اگر از حدش بگذرد، تهور و بی باکی خواهد بود» بنابراین، احتیاط و شجاعت، دو صفت مثبت و مفیدند که البته هر کدام حد و اندازه‌ای دارند که اگر از آن تعدی کنند نه تنها مثبت نیستند بلکه چه بسا به نتایج و آثار منفی به دنبال خواهند داشت. نه احتیاط و دست و دل لرزیدن بیش از حد می‌تواند تابلوی عقلانیت را در دست گیرد و نه شجاعت غیر منطقی می‌تواند ادعای اصلاح امور را داشته باشد.

احتیاط غیرعقلانی

احتیاط، یک امر عقلایی است و انسان باید در هر کاری عاقبت آن را مورد توجه قرار دهد. یکی از لوازم دوراندیشی این است که هرگز یک خطا را دو بار مرتکب نشود و از خطای خود یا دیگران عبرت بگیرد؛ چنان که رسول خدا صلّی الله علیه و آله می‌فرمایند: «لَا یُلْسَعُ الْمُؤْمِنُ مِنْ جُحْرٍ مَرَّتَیْنِ‏؛ [۵] مؤمن از یک سوراخ، دو بار گزیده نمی‌شود.» به عبارت دیگر، از یک جهت دو بار فریب نمی‌خورد بلکه از فریب قبلی خود، عبرت می‌گیرد. مثل اینکه، اگر به خاطر خطای اعتماد به دشمن، آسیب دید دوباره به او امید نمی‌بندد! اگر اشتباه اول قابل توجیه باشد (!) قطعاً اشتباه دوم قابل توجیه و گذشت نخواهد بود.

پی نوشتها:

[۱] شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة (للصبحی صالح) - قم، چاپ: اول، ۱۴۱۴ ق، ص ۴۷۹، حکمت ۷۰[۶۸].

[۲] لیثی واسطی، علی بن محمد؛ عیون الحکم و المواعظ (للیثی)، ناشر: دار الحدیث‏،، قم‏، ۱۳۷۶ ش‏.

منبع: مهر

انتهای پیام/ 341

نظر شما
پربیننده ها