گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس ـ اکبر صفرزاده؛ در طول صد سال گذشته برخی از مردم ایران حضور برندهای غربی در ایران را نشانه تهاجم فرهنگی می دانستند و برخی دیگر نشانه تهاجم اقتصادی و برخی از مردم هم همیشه بودهاند که با افتخار و برای نشان دادن سطح رفاه و ثروتشان از این برندها استفاده کردهاند.
کسانی که از این برندها استفاده می کردند در برخی اوقات و توسط گروهی از مردم با القابی چون «غرب زده» مورد خطاب و سرزنش قرار می گرفتند؛ علت این سرزنش ها هم مشخص است؛ آنها تولیدات داخلی کشور خود را رها کرده و از تولیدات کشورهای دیگر استفاده کردند و به حق هم باید سرزنش می شدند.
سوال اینجاست: برندهای غربی در کشورهای دیگر چه می خواهند؟ آیا واقعا قصدشان گمراه کردن جوانان آن کشور است؟! آیا برای گمراه کردن جوانان کشورهای دیگر برنامه ریزی های وسیعی انجام داده اند؟ حضور برندهای غربی در کشورهای دیگر دلیل فرهنگی دارد یا دلیل اقتصادی یا هیچ کدام و اساسا این برندها از سر ناچاری و صرفا برای کسب درآمد بیشتر در کشورهای دیگر حضور دارند؟
برای پاسخ به این سوال و فهم بهتر موضوع قبل از هر چیز باید ساختارهای اقتصادی حاکم بر کشورهای غربی – کشورهای بدون نفت- را شناخت؛ در اکثر این کشورها پدیده ای به نام دلالی و احتکار زمین و مسکن، دلالی دلار و سکه، سود بانکی و... وجود ندارد. کسی که دلالی می کند باید چیزی در حدود 50 تا 80 درصد از درامدش را به عنوان مالیات برعایدی سرمایه به دولت پرداخت کند بنابراین کسی دنبال پدیده ای به نام دلالی نمی رود.
زمین رایگان برای ساخت خانه یا ساخت واحد تولیدی با زیر ساخت های لازم در اختیار همه است و از آن سو دولت از زمین ها و خانه های خالی مالیات دریافت می کند. تقریبا تمامی راههای سوء استفادههای مالی توسط حاکمیت آن کشورها بسته شده و پدیده ای به نام ثروت های باد آورده و پول مفت در کشورهای بدون نفت هیچ جایگاهی ندارد.
تنها راهی که حاکمیت کشورهای بدون نفت برای شهروندانش باز گذاشته «کار و تلاش و تولید و برند سازی و صادرات» است. تنها چیزی که انسان غربی می تواند روی آن کار کند و آن را رشد و توسعه دهد و آن را برای فرزندان خود به عنوان میراث باقی بگذارد «نشان تجاری محصول تولیدی اش» است.
تولید کننده غربی در کشورهای دیگر حضور می یابد و محصولش را برای فروش عرضه می کند چون از یک سو راهی جز این ندارد و از سوی دیگر صادرات از مالیات معاف است و درآمدش را بیشتر می کند.
تجار و بازرگانانی که با کشورهای بدون نفت و عمدتا اروپا کار کرده اند بسیار خوب می دانند که این کشورها در اقتصاد چقدر سخت گیر هستند و چقدر سخت می توان با آنها معامله کرد و از آنها پول گرفت. برعکس کشورهای اروپایی کشورهای حوزه خلیج فارس هستند که با اتکاء به پول نفت، همیشه و در همه حال در تجارت دست و دل باز بوده و هستند.
در ایران و طبق گفته های کارشناسان، اغلب اقتصادها دولتی است و تقریبا وابسته به پول نفت. دلالی و احتکار زمین و مسکن تاکنون بدون مالیات بوده و همین طور دلالی دلار و سکه و ماشین و غیره. متاسفانه دلالی در کشورمان آن قدر سود آور است که تقریبا هیچ کس به خود زحمت تولید و صادرات و برند سازی و حضور در کشورهای دیگر را نمی دهد. انسان ایرانی وقتی می تواند به راحتی و با خیال راحت از دلالی و احتکار درآمده های نجومی کسب کند چه دلیلی دارد برای کار و تلاش و تولید و صادرات؟!
حدودا دوسالی است که به برکت تاکیدهای مکرر مقام معظم رهبری مبنی بر اداره مملکت بدون پول نفت اقداماتی برای ایجاد پایه های مالیاتی جدید و بستن راه های دلالی انجام شده اما تا رسیدن به آنچه مطلوب رهبری و مردم است هنوز فاصله بسیار زیادی را داریم.
در «کشورهای بدون نفت» مقوله صادرات آن قدر مهم و اساسی است که هیچ مسئولی درهیچ شرایطی حق صدمه زدن به آن را ندارد. صادرات خط قرمز این کشورها است و با تمام وجود از آن حمایت می کنند؛ به عنوان مثال اگر تولید کننده ای در این کشورها بخواهد در نمایشگاهی صنعتی در کشوری دیگر شرکت کنند دولت این کشورها علیرغم اینکه متکی به مالیات است و هیچ پول باد آورده ای ندارد، هفتاد درصد از هزینه های حضور این تولیدکننده در نمایشگاه کشورهای دیگر را پرداخت می کند؛ اگر تولیدکننده ای در کشوری دیگر مغازه ای اجاره کند و محصولاتش را در آن مغازه بفروشد تمامی هزینه های آن مغازه را دولت می دهد.
در طول صد سال گذشته که کشور ما کاملا متکی به پول نفت بوده و تقریبا تمامی امورات مملکتمان را با پول نفت چرخاندیم آنها به دلیل اینکه نفت نداشتند کاملا متکی به مالیات، تولید و صادرات بوده اند و مملکت خود را با اتکاء به این موارد چرخاندند.
همچنین در طول صد سال گذشته این بزرگترین سوء تفاهم بین ایران و غرب بوده است؛ نه آنها دلیل این همه ریخت و پاش ما را در اداره مملکت فهمیده اند و نه ما دلیل رفتارهای اقتصادی صادرات محور آنها را فهمیدیم.
انتهای پیام/ 121