«شهاب شهرزاد» منتقد و کارشناس رسانه در گفتوگو با خبرنگار فرهنگ و هنر دفاعپرس، درباره تاثیر جشنواره «کتاب و رسانه» بر حوزه رسانه اظهار داشت: به گمانم بهقدری اهدافِ بزرگ و به قدری راهِ نرفته در پیش داریم که با برگزاری دهها و صدها دوره جشنواره هم هنوز بهروز نخواهیم شد. به بیان دیگر اگر هدف غایی جشنواره، برداشتن گامی به سوی تحقق «عدالت فرهنگی» در حوزه کتابخوانی باشد، با این فرمان و این سرعت، دهها و صدها سال دیگر هم به هدف نمیرسیم. اما حرفِ راست و منصفانه این است که برگزاری مسئولانه هر یک دوره از جشنواره هم ما را به شناسایی دستاوردهایمان نزدیک میکند تا داشتههایمان را رصد کنیم و یک گام دیگر برداریم.
وی در ادامه به جشنواره کتاب و رسانه اشاره کرد و افزود: این جشنواره پاسخ به یک نیاز تازه میدهد. در واقع همین که به حضور کتاب در رسانه توجه میدهد و این فعالیت در عرصه کتاب و رسانه را بعد از بیاعتناییِ سالیان، برجستهسازی میکند، دستمریزاد دارد.
این منتقد و کارشناس رسانه با اشاره به این که به نظرم جشنواره پویا، خودش، خودش را میسازد و اصلاح میکند و بهروز میشود، ادامه داد: یکی از راهها این است که متوقف به پر کردن فرم و ارسال آثار نباشیم. جشنواره میتواند از فعالان این عرصه کمک بگیرد تا جوانهها، استعدادها، ایدهها و راهکارها را رصد کند و بشناساند. یعنی به دنبال کشف و صیدِ فاعلیت در این عرصه باشیم.
چه تلاشهایی برای تربیت کودکان متفکر کردهایم؟
شهرزاد همچنین در ادامه اظهار کرد: دیگر این که در هر دوره از جشنواره، به کودکان برسیم، این که چه تلاشهایی برای تربیت کودکان متفکر از رهگذر تولیدات رسانهای کردهایم. ببینیم رسانه برای تشویق بچهها به کتابخوانی فقط بسنده به شعارها کرده یا فیلم تولید کرده، اقتباس جذابی از یک کتاب ساخته، شوق و هیجان مطالعه را به تصویر کشیده یا...؟ ببینیم آخرین پیشنهادهای دنیا در این باره چیست و رسانه چگونه باید در نظام فرسوده آموزشی ما به خلق راهکارهایی برای آشتی با مطالعه در فرزندان ایران دست بزند.
وی با تاکید بر اینکه کتابخوانی در جامعه، تابع نیاز است، عنوان کرد: یعنی باید این نیاز را حس کنیم تا برای مطالعه در این عصر پر تشویش وقت بگذاریم. اما چه تعداد از ما احساس نیاز به مطالعه داریم؟ چند درصد از استادان دانشگاه، مطالعه هدفمند روزانه دارند؟ چند درصد از معلمان عزیز ما اساسا فرصت کتابخوانی منظم دارند؟ چه تعداد از مسئولان کشور، چه مدیران میانی و عالی کشور برای مطالعه روزآمد وقت دارند؟ و برسیم به خانه. در خانهای که پدر کتاب نخواند و مادر سرگرم اینستاگرام باشد، فرزند کتابخوان تربیت نمیشود. بچهها با حرف و نصیحت تربیت نمیشوند بلکه به رفتارها نگاه میکنند.
کتابخوان بودن در جامعه باید یک ارزش دانسته شود
این منتقد و کارشناس رسانه در ادامه گفت: مساله دیگر این که کتابخوان بودن در جامعه باید یک ارزش تلقی شود. مسئولِ کتابنخوان! باید مورد نقد پیوسته قرار گیرد که یا کتاب بخواند و عمیق شود یا ناگزیر به کنارهگیری باشد. در کلیه شئون اجتماعی باید به کتابخوان بودن اهمیت داد. فرد باید احساس کند با مطالعه میتواند در زندگی و حرفهاش رشد و تکامل را تجربه کند. امروز حتی در برخی نقاط دنیا کتاب خواندن در سرنوشت زندانی تاثیر دارد و سبب تخفیف مجازات میشود. در دادگاههای ما هم کم و بیش احکام جایگزین مثل رای قاضی به کتاب خواندن مجرم به تناسب جرم دیده میشود. از طرفی، تنگناهای اقتصادی کتاب کاغذی را برای مخاطبان زیادی گران کرده و از طرف دیگر به قدری دسترسی به کتاب در دنیای مجازی آسان و کمهزینه است که باز به مساله احساس نیاز میرسیم. یعنی ریشه اصلی کتابنخوانی تربیتی و فرهنگیست نه اقتصادی.
تعریف تازه کتاب و مطالعه در دوران کرونا
شهرزاد ضمن بیان این که این همهگیری عجیب ویروس کرونا به ما میآموزد که باید در پیِ روزآمدی تعاریفمان از پدیدهها باشیم، اظهار کرد: از نحوه شستن دست گرفته تا نحوه ملاقات با یکدیگر و همه ابعاد اجتماعی، کرونا ما را به بازتعریف همه پدیدهها حتی همدردی، عبادت و زیارت نزدیک کرده است. در ابعاد فرهنگی هم روی سبک زندگی انسانها تاثیر گذاشته؛ بیهوده است که به تعاریف کهنه بچسبیم و واقعیتها را نبینیم. کتاب و مطالعه امروز تعریف تازهای پیدا کرده. برای کتابخوان بودن به فیزیک کتاب نیازی نیست و بسیاری از کاربران، کتاب میخوانند یا میشنوند، اما کتاب را لمس نمیکنند. چون کتاب از راه گوشی همراه وارد زندگی و حریم آنها شده است. باید به راههای سادهتری برای دسترسی به منابع مکتوب فکر کنیم. به کتابخانههای مجازی.
وی در ادامه افزود: امروز اگر بخواهیم همه شهرها و روستاهای کشور از یک کتابخانه عمومی برخوردار شوند، با روند فعلی هرگز شدنی نخواهد بود یا سالیان سال به طول خواهد انجامید. اما تلاش برای استفاده از ثروت این سرزمین به منظور بهرهمندی همه روستاییان و مردم از امکانات، فضای مجازی و کتابخانههای مجازی راهی در دسترستر است. باید در نگاه کلان فرهنگی به عدالت در حوزه فرهنگ و آموزش اولویت داده شود و بعد با دسترسی عادلانه به امکان تهیه کتاب، گام اصلی را برداریم. اینها همه در حیطه وسعت کار رسانه است. رسانهها و شبکههای ارتباطی روزآمد را باید به خدمت عدالت فرهنگی بگیریم. کتاب، باید جاذبه واقعیاش را دوباره پیدا کند. فقط کافیست در رسانه همانقدر که به فوتبال و سینما و خبرهای حاشیهای توجه میکنیم، به کتاب هم وقت بدهیم.
معرفی خشک کتاب باب میل مخاطب نیست
این منتقد و کارشناس رسانه درباره وضعیت پرداختن رسانهها به مبحث ترویج کتاب و کتابخوانی تصریح کرد: به سرنامه روزنامهها نگاه کنید! چند روزنامه به بازتاب مسائل مهم فرهنگی میپردازند؟ تیتر اصلی چند روزنامه، فرهنگیست؟ اصلا نگاه چند تا از مدیران مسئول مطبوعات ما فرهنگیست؟ اولویت در عمده فعالیتهای مطبوعاتی و رسانهای با فرهنگ نیست. شما روزنامههایی را میبینید که به تمام مسائل سیاسی و اقتصادی روز میپردازند اما به فرهنگ که میرسند بیاعتنایی میکنند. اصلا جایی برای کتاب، سینما، موسیقی و فرهنگ ندارند. ما عادت کردهایم که در رسانه اگر قرار است کتاب معرفی کنیم خشک و جدی و عصا قورت داده باید مشخصات کتاب را بازگو کنیم و حداکثر چند جملهای هم از آن بخوانیم! امروز این روش معرفی دیگر باب میل مخاطب نیست. اول محتوا اهمیت دارد بعد شکل ارائه. مثلا بهترین کتاب با یک صدای نامناسب، شنیدنی نیست. رسانه باید در عین مخاطبشناسی، جاذبههای کتاب را کشف کند تا بتواند ارائهای جذاب از آن داشته باشد. ولی رسانههای رسمی ما بیش از آن که دغدعه فرهنگ و کتاب داشته باشند، سیاسیاند.
شهرزاد در خصوص تاثیر جشنواره کتاب و رسانه بر موضوع ترویج کتاب و کتابخوانی عنوان کرد: اگر جشنواره حتی به یک خبرنگار عاشق حوزه کتاب رسیده باشد، اگر به فعالیتهای داوطلبانهی رسانهای برای توسعه مطالعه سر زده باشد، اگر از خلاقیتها در برنامهسازی برای کتاب و کتابخوانی سراغی گرفته باشد، اگر به اثربخشی رسانههای روزامد برای تشویق کاربران به مطالعه نوری تابانده باشد، و اگر جاذبه کتاب را در رادیو، تلویزیون، سینما و تئاتر رصد کند... و هزار اگرِ دیگر جشنواره گام به گام به پویایی نزدیک شده است.
بیاعتنایی فرنشینان به تقلیلگرایی فرهنگی
وی با بیان این که نقد کتاب حلقه مفقوده در چرخه مطالعه و کتابخوانی است، اظهار کرد: نیاز اصلی این است که ذهن انتقادی را در نظام آموزشی تشویق کنیم. اما در فقدان درک این ضرورت در نظام آموزش و پرورش، جشنواره مشوق خوبی بوده است. در اثر این تحرکات، به آهستگی بستر خوبی برای نقد کتاب در رسانه شکل میگیرد و منتقد کتاب کم کم به رسمیت شناخته میشود.
شهرزاد گفت: ضرورت توجه به یک آسیب و خطر جدی بوده و آن توجه به زبان مادری در رسانه به ویژه هنگامی که از کتاب مینویسیم و سخن میگوییم، یک پیشنیاز اساسیست. نباید شاهد غلط خوانی شاهنامه در رسانه و بیاعتنایی فرنشینان به این تقلیلگرایی فرهنگی باشیم. به گمانم در کنار این که در رسانه به کتاب میپردازیم، نکتهای بسیار اهمیت دارد که چگونه و با چه زبانی از کتاب میگوییم. فارسیگویی درست و بهرهگیری از جاذبه گویشهای ایرانی، شرط اول قدمِ سخن گفتن از کتاب و ادبیات است. ای کاش به مختصات درک عمیق ضرورت این نظارت زبانی در رسانه برسیم. بیتردید این جشنواره میتواند در تبیین بایستگی پاسداشت و صیانت از زبان فارسی در جایگاه ستون فقرات فرهنگی مردمان این سرزمین در حیطه رسانههای گونهگون گامهای موثر بردارد.
گفتوگو از ولی منصوریان
انتهای پیام/ 121