به گزارش گروه اجتماعی دفاعپرس، مجتبی زارعی عضو گروه علوم سیاسی دانشگاه تربیت مدرس و رئیس سازمان بسیج اساتید کشور در وبینار تخصصی استادان و مدرسان دانشگاههای استان لرستان، به مناسبت هفته بسیج اظهار داشت: آمریکا و ایران بهعنوان دو بازیگر مهم تمدنی جهان به ترتیب در وضعیت «تمامشدگی»" و «نوشوندگی» قرار داشته و دو طرف تلاش میکنند بهجای درگیریهای فیزیکی به مداخلات و درگیریهای نوین و رویاروییهای ترکیبی – تمدنی رویآورند که در این میان، فرماندهان و مفسران جنگ روایتها، این نزاع تمدنی را با توجه به تحولات جهان برای دولت _ ملّتها تصویرسازی میکنند.
زارعی با ناکافی ارزیابی کردن زیسته احزاب و گروههای سیاسی در دروازه ۱۴۰۰ افزود: صورتبندی واژگان، اصطلاحات و تصویرسازی نیروهای اجتماعی ایران که شاید درگذشته، هر از چند دهه رخ داده و دگرگون می شد، اینک به مراتب در نوبتهایی کوتاهتر و نوین شکل میگیرد گو اینکه دیگر از تقسیمبندی نیروهای فکری و سیاسی – اجتماعی به مارکسیسم، روشنفکری سکولار و جریان فکر اسلامی از نهضت تنباکو تا صدر مشروطه خبری نبوده و یا شرایطمان همانند دوره پسا کودتای ۲۸ مرداد و بعد از آن در تقسیمات و انشعابات دهه ۴۰ با اسامی اصلاحطلبان التقاطی، چپهای رادیکال _ مسلّح و جریان فقاهتی و یا مقتضی و مطابق تقسیم دهه ۶۰، به راست و چپ اسلامی نیست.
وی تصریح کرد: صورتبندی «ناسیونالیسم رمانتیک – باستان گرا»، «روشنفکری سکولار» و «تجدیدنظر طلبان»، «هرمنوتیستی»، «توسعه آمرانه و تکنوکراتیک»، هم کفایت نمیکند، ضمن اینکه اصولگرایی با دامنههای اصلاح طلب، «اصولگرایان محافظهکار – تکنوکرات» و «اصولگرایان مردمگرا» و یا فروکاست عدالت گرایی و معارف مکتبی مستضعفین به جنبش تهیدستانه و حاشیهنشینان هم تعریفی جامع و مانع نیست.
عضو گروه علوم سیاسی دانشگاه تربیت مدرس گفت: از روزگار میرزا فتحعلی آخوندزاده تا زمانه ایدئولوژیهای سکولار و باستانگرایانه سلطنت پهلوی که به ناحق جریان فکر اسلامی در ایران، با برچسب و اتهاماتی به همپیمانی با عربیت، کهنه پرستی، ارتجاع سرخ و سیاه تقسیم میشد، امروز در آستانه و دروازه ۱۴۰۰، می توان بهدرستی و به حقیقت از دو دستگاه فکری و اجتماعی عمده در سپهر ایران با عناوین «اجتهاد ملّی» و «ارتجاع سفید» رونمایی کرد؛ زیرابه قول فوکو دعوای سنت و مدرن عصر پهلوی و اطلاق تفکر ارتجاعی به جریان فکر اسلامی و انقلابیون و اعطای خصیصه پیشرفت و پیشروندگی به شاه ایران، اساساً مضحک و خندهدار بود، زیرا ارتجاع و کهنگی مربوط به شاهنشاه و نهاد سلطنت بود.
وی افزود: احزاب و گروههای سیاسی کشور در شروع چهلساله دوم انقلاب مردمی، در آستانه و دروازه ۱۴۰۰، معرّف نو شوندگی ایران نیستند، زیرا ایران فردا، طالب جهش است، امّا احزاب و تئورسینهای آن به بحثهای کهنه دامن زده و از سرعت تحولات در ایران و جهان غافلگیر شده و جاماندند، ولی در این مقطع بهرغم دعوای ساختگی روشنفکری قاجار، مشروطه و پهلوی درباره ارتجاع و واپسگرایی و نیز باوجود اسامی پرطمطراق حزبی و سیاسی پس از انقلاب، می توانیم بگوییم نزاع واقعی مابین «مرتجعین» (اعم از متحجّرین، متجدّدین و مقلّدین غرب و شرق) و اهالی «اجتهاد ملّی» صورت یافته و در جریان است؛ اجتهاد ملّی دو ضلع دارد؛ ضلع معرفتی که برخاسته از تفکر اجتهادی و اصولی در پرتو دین و تحقق یافته در جمهوری اسلامی است و ضلع اجتماعی و کنش گرانة آن که در نسبت با غیر ایران، به سیاست ورزی انتقادی، فعال و گزینش گرانه روی آورده اند.
زارعی ادامه داد: پس اکنون تمامی گفتمانها و نمایندگان اجتماعی آنها، احزاب و متفکرینشان برای شناسایی از سوی ایرانیان باید در نسبت با دولت ملّی ایران که ذات ملّیّت در اینجا تلفیقی از اسلام و جغرافیا و دولت اسلامی است دارای نقش اجتماعی باشند.
وی افزود: این گفتمانها و نیروها باید مشخص کنند چه نسبتی با دولت ملّی-انقلابی و دشمنانش دارند، نقشی که اینک با مقسم واقعی «پیشرفت»، به «ارتجاع سفید» و «اجتهاد ملّی» تقسیمشدهاند؛ متفکرین و گروهها و احزاب با این معیار شناسایی خواهند شد؛ که در آستانه ایران ۱۴۰۰ از دروازه پیشرفت به امکانها و استعدادهای ایران توجه دارند یا به انحلال دولت ملی ایران در اراده قدرتهای بزرگ اندیشیده و با ارتجاع، ولو ارتجاع بزک شده و سفید، هویت ملّی ایران و اعتلای آن را انکار میکنند؛ به خصوص ارتجاع سفید در این رویارویی کار سختی در پیش دارد، چون به نظر می رسد در مقابل روش اثاره (شکوفایی) منابع و صنایع مادی و معنوی ایران که روش مقبول در دستگاه فکری «اجتهاد ملّی» است این طایفه در همراهی با دشمنان دولت ایرانی – اسلامی به اضاعه (ضایع کردن) منابع و صنایع و قدرت ملّی و سرزمینی و انقلابی ایران با روش ارتجاع سفید رسیده است.
انتهای پیام/ 141