به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاعپرس، تشکیل حکومت اسلامی یکی از وظایف مهم ائمه اطهار (ع) بود که به دلیل ضعف و انفعال مردم و سستی عقیده آنها جز در یک برهه محدود محقق نشد که آن نیز به سبب برخی کجفهمیها و جهالت اکثریت مردم به جنگهای طولانی گذشت. تشکیل حکومت بعد از غیبت امام عصر (عج) امری نبود که از گردن ساقط شود و این فریضه همچنان به قوت باقی است و مردم در کنار مرجعیت تشیع که نایب عام امام معصوم (ع) است باید دولت اسلامی را روی کار بیاورند.
در دوران عیبت نهضتهایی برای نیل به این مقصود شکل گرفت که متاسفانه تداوم پیدا نکرد. حضرت امام خمینی (ره) که بعد از رحلت آیتالله بروجردی عهدهدار زعامت شیعیان شد، براساس همان تکلیف الهی بحث ولایت فقیه را که البته قبلتر و از سوی برخی علما مطرح شده بود را در سطحی وسیعتر به جریان انداختند و اولین خشتهای عمارت رفیع حکومت اسلامی را بنیان گذاشتند.
در کتاب «تاریخ عصر غیبت» نوشته «مسعود پورسید آقایی» به تشکیل نهضتهای شیعی پس از غیبت پرداخته شده است که بخشهایی از آن را در ادامه میخوانید:
«شیعیان نخستین کسانی هستند که اندیشه انقلابی و پرچم قیام را در اسلام بر ضد طغیان به دوش کشیدند عقیده به امامت، که شیعه سخت بدان ایمان دارد، شیعیان را به انتقاد و اعتراض به هیئتهای حاکم و سرانجام جبهه گیری در برابر آنها وامیدارد. این حقیقت در سراسر تاریخ شیعه، به چشم میخورد.
به عقیده شیعه، هر حکومتی به هر شکل و قالبی غاصب و ظالم است مگر آن که امام معصوم علیه السلام یا نایب آن، زمام حکومت را در دست گیرد. به همین دلیل، شیعه در تاریخ به گونه پیاپی در جریانی انقلابی به سر میبردهاند؛ نه آرام میگرفتهاند و نه آن را رها میکردهاند.
هرگز مبارزان و رهبران شیعه از قدرت حاکم بیم به دل راه ندادهاند و با شیوه رازداری و تقیه دشوارترین اوضاع را تحمل نمودهاند و در برابر طوفانهای بنیان کن، با شهادت و رشادت، همواره قد برافراشتهاند. این سازمان انقلابی شیعیان در اسلام برای استقرار ارزشهای والای اسلامی و عدالت خواهی جلوهگر شده است.
مبارزه های سیاسی شیعه به صورت تشکیلاتی به رهبری یاران ائمه (ع) استمرار داشته و در جذب نیرو و آگاه کردن مردم تأثیر بسیاری داشتهاند. قیامهای شکوهمند شیعه از حمایت مردمی تودهها و شخصیتهای نامآور اسلامی برخوردار بوده است. و فقیهان و محدثان و قاضیان از جمله کسانی بودهاند که در صف مقدم جبهه به هواداری و پشتیبانی از نهضتهای شیعی میپرداختهاند.
نهضتهای شیعی از همان آغازِ پیدایی انحراف در میان زمامداران پس از وفات پیامبر (ص) آغاز شد و با حرکتی بی امان در مرکز جهان اسلام و در سراسر دوران ائمه اطهار (ع)، با راهنمایی آن بزرگواران تا دوران غیبت کبری و عصر کنونی تداوم پیدا کرد. این نهضتها هرگز جنبه گروهی و مذهبی نداشته و به آن معنا نبوده که پیروان اهل بیت (ع) جدا از مردم به این حرکت ها دست میزدهاند. مخالفت شیعه با اساس حکومت امویان و عباسیان از اعماق قلوب تودههای مردم سرچشمه میگرفته است.
شخصیتهای انقلابی و تابناک پیروان اهل بیت (ع) را فقط در میدانهای شهادت نباید جست، بلکه این شخصیتها را در قالب انقلاب فرهنگی در شکل آرام تبلیغ نیز میتوان دید. نهضتهای انقلابی شیعی در سراسر جهان، روح حماسه و انقلاب را زنده نگاه داشت و به رغم شکستهای پی در پی در قرنهای اول تا سوم هجری و نیمه قرن سوم تا چهارم و پس از آن به نتایج مهمی دست یافت و به شکلگیری سلسله دولتهایی انقلابی در سراسر جهان اسلام انجامید.
در تحول دولت در اسلام باید گفت که دولتهای انقلابی در مقایسه با رژیم های حاکمی چون اموی و عباسی در جهت پیشبرد اهداف نظام مطلوب اسلامی به شمار می رفتهاند. بیشتر این دولتهای انقلابی شیعی، خدمات ارزندهای در ترویج علم و ادب داشتهاند و دانشمندان را حمایت و تشویق فراوان میکردهاند.
به همین دلیل، قرن چهارم هجری که قرن دولتهای انقلابی شیعه در سراسر جهان اسلام به شمار می رود، تمدن اسلامی به اوج رسید و فرهنگ جهان اسلام برافراشته شد. جز آزادی فکر و عقیده که در پرتو تشویق و تکریم علم و دانشمندان در دولتهای شیعی بود، عاملی دیگر برای آن اوج نمیتوان یافت. آرمانی بودن این دولتها با انگیزههای والای مؤسسان آن، بزرگترین عامل این ترقی و تمدن بوده است و به فساد آلوده شدن گام به گام حاکمان و دور شدن از آرمانهای اصلی، عامل تباهی و نابودی این دولت ها گردید.
اگر اسلام هم چنان توانست سرفراز بماند، به دلیل حرکت دانشمندانه جمعی پیش تاز گمنام و به دور از قدرت سیاسی بود که مغول های پیروزمند را در برابر اسلام توانستند خاضع گردانند.
هجوم استعمار سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی غرب به جهان اسلام در بیداری مشرق زمین آگاه کننده بود، به نهضتهای اسلامی سرعت و عمق بیشتری بخشید و استبداد داخلی نیز در کشورهای اسلامی در ملموس تر شدن دردها و رو آمدن مشکلات و مردمی شدن مبارزه ها تأثیر بسیاری داشت.
با پیوندی که میان نهضتهای اسلامی در سراسر جهان اسلام در یک قرن اخیر به وجود آمده، سرانجام همه آنها به حرکتی انقلابی در نیمه دوم قرن سیزدهم هجری تبدیل شدند. این موج عظیم بیداری و مبارزه، مناطق وسیعی از جهان اسلام را مانند مصر، سوریه، لبنان، عراق، ترکیه، افغانستان، پاکستان، الجزایر، تونس، مراکش، حجاز، اندونزی، هندوستان و ایران در بر گرفت و مفهوم جدیدی از اندیشه های سیاسی و مبانی عدالت اجتماعی اسلام را در پی چند قرن ایستایی، ستم و تسلیم مطرح نمود.
در بیشتر کشورهای اسلامی، خصلت تاریخی - مردمی بودن روحانیان، رسالت رهبری حرکتها و جنبشها را در صد سال اخیر بر دوش رهبران دینی نهاد. نهضت اسلامی امام خمینی (ره) اوج همه جنبشهای اسلامی تاریخ اسلام و تشیع به شمار میرود و همه آرمانهای انقلابی نهضتهای اسلامی در سراسر جهان در این نهضت تبلور یافته است.»
انتهای پیام/ 161