گروه استانهای دفاعپرس – سردار سرتیپ دوم پاسدار «غلامرضا احمدی»، فرمانده پیشین سپاه امام رضا (ع)؛ نهضت روشنگری و جنبش بصیرتافزایی موضوعی نیست که در کشور ما محدود به چند سال گذشته باشد و ریشه و قدمت آن به یک سده قبل از آن بازمیگردد؛ زمانی که نهضت مشروطهخواهی قبل از انحطاطش چراغ فروزان این آزادیخواهی و استقلالطلبی را روشن کرد و سالها بعد با هدایت نفس زکیه امام خمینی (ره) با صورت و چهارچوب جدیدی ارائه و در جانودل ملت رسوخ کرد. ملت ایران با همگرایی ذاتی خود با آرمانهای اسلامی و محبت اهلبیت (ع) به دنبال آن بود که با انقلاب اسلامی، نمود مجسم اسلام ناب محمدی (ص) را این بار در شیوه حکومتداری اجرا نماید و تحت حاکمیت مشروع مجتهدی باشد که تدابیر او شرعاً بااراده و خواست ولی معصوم مغایرتی نداشته باشد.
حاکمیت مجتهد و نظریه «ولایتفقیه» در حکم ستون فقرات حکومت اسلامی است و دشمن مردم که باروی کار آمدن اسلام در مقیاس کلان یک کشور، منافع استعماری خود را درخطر میدید، از هیچ کوششی برای درهم شکستن و ساقط کردن آن دریغ نکرد. حمایت همهجانبه از دیکتاتور پهلوی و سرکوب مطلق نهضت اسلامخواهی پیروان ولیفقیه نخستین توطئه استکبار جهانی علیه این جریان بود که پس از سقوط حکومت طاغوت و توفیق ملت ایران در برپایی نظام، ایجاد پایگاه جاسوسی، کودتا، حمله نافرجام نظامی و حمایت مطلق از متجاوزان بعثی ازجمله تلاشهای دیگر جبهه باطل علیه خواست مشروع و حق قانونی ملت ایران بوده که در همه مقاطع با هوشیاری مردم و تدابیر ولیفقیه، این توطئهها ناکام مانده است. ولایتمداری بهعنوان اصلیترین رکن توصیههای بنیانگذار کبیر انقلاب در شیوه حکومتداری و حق حاکمان بر مردم مطرحشده و دشمن نیز تلاش ویژهای برای اسقاط این مهم دارد؛ بهگونهای که پس از شکست دسیسه علیه مردم، توطئه نرم برای ایجاد فاصله میان مردم و نظام در دستور کار معاندین قرارگرفته و تحریم، تخریب و اختلافافکنی همه در همین راستا دارای ماهیت اجرایی میشوند.
بهجرئت میتوان مردم ولایتمدار مشهد را بنیانگذار نهضت واکنش میدانی به هنجارشکنیهای خیابانی فتنهگران دانست؛ آن جایی که خواص در فضای غبارآلود فتنه ۸۸ قادر به تشخیص حق و باطل نبودند و بسیاری هم علیرغم پذیرش حق، جرئت حمایت علنی از آن را نداشتند – یا احیاناً بهترین شیوه ابراز عقیده را بلد نبودند -، این خراسانیها بودند که مرزهای آزادگی را درنوردیدند و به هموطنان خود آموختند که اگر فتنهگران لشکرکشی خیابانی کرده و چهره ایران مقتدر اسلامی را در منطقه تیره و تار ساختهاند، وقت آن است که ملت رشید و بصیر نیز به میدان بیاید تا قیاس ولایتمداران و فتنهگران در شماره و عقیده، خط روشنی بر بطلان عقاید انحرافی باشد لذا شاهد بودیم که در سال 88، این مشهدیها بودند که در کنار مردم شریف شهرستان رشت، نخستین اجتماعات ضدفتنه را در ۸ دیماه برگزار کرده و در روز نهم دیماه هم دوباره با حرکت یکپارچه ملت همراه شدند.
با نگاهی دقیقتر درمییابیم که چند صباحی پس از مشارکت عظیم مردم در انتخابات ریاست جمهوری ۲۲ خردادماه ۱۳۸۸و دقیقاً هنگامیکه لبیک مردم بهفرمان رهبری معظم انقلاب، کام همه دوستان را شیرین کرده بود، کشور بهگونهای دستخوش تلاطمات سیاسی و امنیتی شد که ناامیدی دشمن جای خود را به امیدواری برای براندازی داد و لبخند بر دهانهای پلیدی نشست که تا پیش از این، تنها طعم مشت امت حزبالله را چشیده بودند. دردآورتر اینکه بانیان این فتنه شوم، همان افرادی بودند که شهرت و آوازه خود در سپهر سیاسی کشور را به اعتماد ولی مدیون بوده و در حالی در سال ۸۸ کمر به براندازی نظام و خیانت به ایثارگری و مجاهدت شهدا بستند که طول سالهای برپایی نظام اسلامی، مناصب عالی حکومتی همچون نخستوزیری و ریاست بر قوای مقننه و مجریه را در کارنامه داشتند.
پس از تفاخر به بصیرت ملت، حقیقت آن است که اِنذار همواره لازم است و همانگونه که در کلام وحی هم تبشیر همواره با تنذیر همراه میشود، ما نیز هیچگاه نباید از انذار غافل شویم. تقریباً یک سال پس از برچیده شدن بساط فتنهگران و در مهرماه ۱۳۸۹، من فرمانده سپاه استان قم بودم و رهبری معظم انقلاب در دیدار با بسیجیان استان قم سخنانی درباره حقایق پشت پرده فتنه ۸۸ بر زبان راندند که از اهمیت بسیاری برخوردار بود. ایشان بهصراحت در آن سخنرانی ابراز داشتند که «در انتخابات سال ۸۸، آنکسانی که فکر میکردند در انتخابات تقلب شده، چرا برای مواجهه با تقلب، اردوکشی خیابانی کردند؟ چرا این را جواب نمیدهند؟ میبینید امروز در کشورهای منطقه، آنجاهایی که گروههای مردم مقابل هم قرار میگیرند، چه اتفاقی دارد میافتد؟ کشور را لب یک چنین پرتگاهی بردند.»
از این حیث، نباید خود را از امت پیامبر (ص) وارستهتر بشماریم؛ امتی که تنها پس از یک سال از واقعه عظیم غدیرخم، کارش بهجایی رسید که هیزم پشت درب خانه امیرالمؤمنین (ع) ریخت و دختر پیامبر (ص) را به ضرب درب نیمسوخته به شهادت رساند و ۵۰ سال بعد، نوه همان پیامبری که به نفس روحانی او راه حق و حقیقت را یافته بود، در گودال قتلگاه به فجیعترین نحو ممکن به شهادت رساند و نوامیس او را در کوفه، پایتخت شیعیان امیرالمؤمنین (ع) گرداند. ما از این امت غفلتزده وارستهتر نیستیم و تنها با حفظ بصیرت و تبعیت از ولایت است که میتوانیم همچون گذشته از سد موانع و توطئه بدخواهان عبور کرده و به سمت قلههای رفیع تعالی و پیشرفت پیشروی کنیم.
انتهای پیام/