به گزارش خبرنگار دفاعپرس از ساری، به مناسبت چهلمین سالگرد دفاع مقدس و در سالروز شهادت شهید «سیدسعید ابراهیمی» وصیتنامه این شهید را از نظر میگذرانیم.
زندگینامه شهید:
شهید «سیدسعید ابراهیمی» فرزند «سیدعلی اصغر» 25 فروردین 1344 در بهشهر به دنیا آمد و در چهاردهم دی 1466 در شلمچه به شهادت رسید.
وصیتنامه شهید:
بسم الله الرحمن الرحیم
بعضی از مردانند که از جان خود در راه رضای خدا درگذرند، خدا دوستدار چنین بندگان است. قرآن کریم
هر که از جماعت مسلمین دوری گزیند و بیعت امام را بشکند دست بریده بسوی خدا رود. امام صادق (ع)
یک نماز در بیت المقدس برابر هزار نماز است. حضرت علی (ع)
اینجانب سعید ابراهیمی وصیت خود را بنام الله و به یاد امام شروع میکنم:
سلام، سلام من بر تمامی خانوادههای شهدا، سلام من بر تمامی معلولین و مجروحین جنگ، سلام من بر تمامی اسیران جنگی، سلام من بر تمامی ارگانهای انقلابی، سلام من بر تمامی رزمندگان جان برکف، سلام من بر تمامی روحانیون اسلام، سلام من بر امام جمعه محترم شهرستان بهشهر، ...
آنقدر به جبهه میروم تا شهید شوم، خدایا شهادت در راه خودت را نصیب من گردان، که شیرینترین مرگهاست. به جهانخواران شرق و غرب بگوئید که اگر خانه و کاشانهام را به آتش بکشند و به آنها بگوئید که اگر با گلولههایشان قلبم را سوراخ کنند و به آنها بگوئید که اگر پیکرم را زنده زنده پاره کنند و اگر پاره تنم را در آتش بسوزانند و اگر خاکسترم را به دریا بریزند از دل امواج خروشان دریا صدایم را خواهند شنید که فریاد زنم اسلام پیروز است منافق نابود است.
سلام بر پدرم، سلام بر مادرم، سلام بر برادرانم، سلام بر خواهرانم:
ای مادر بگو کفنم را بیاورند تا بپیچند به دور پیکر خونین من که پیکر خونین من از پیکر خونین و پاره پاره شده امام حسین رنگینتر نیست، مادرجان میدانم که داغ فرزند برای مادر خیلی مشکل است وای چه کنم که خدایم مرا خواند.
مادر جان از شما میخواهم که قامتت را بلند بگیری و افتخار کنی و صدای (هل من ناصر ینصرنی) را سر دهی و دستهایت را بلند کن و بگو ای خدا، ای خدا این قربانی ناقابل را از من پذیرا باش، مادرجان، زحمات زیادی برایم کشیدی و میدانم که برای فرزندت آرزوها در سر داشتی البته هر مادری آرزود دارد فرزندش را در لباس دامادی ببیند و تو ای مادر هر چند که به آرزویت نرسیدهای ولی از تو میخواهم افتخار کنی چون که من به آرزوی خود رسیدهام بله مادر امروز روز دامادی من است. روز دیدار با خدا و شهیدان است مادرجان از این که نتوانستم حق فرزندی را در حقتان ادا کنم مرا ببخش و همچون شما پدرم شما برایم خیلی زحمت کشیدی و مرا بزرگ کردی تا در پیری عصایت باشم از اینکه بعضی وقتها شما را ناراحت میکردم مرا عفو کن و طلب آمرزش میخواهم.
برادرانم از شماها هم معذرت میخواهم و از شما میخواهم که امام عزیزمان را تنها نگذارید و هر چه مقاومتر و ایستادهتر بر دشمن هجوم بیاورید و نابودشان کنید و تو ای خواهرم میخواهم که همچون زینب (س) صبور باشی و همچون زینب گونه حجابت را حفظ نگه داشته باشید که سیاهی چادرت از خون من هم رنگینتر و کوبندهتر است و از آنانی که پیرو خط امام نیستند و به ولایت او اعتقاد ندارند و آنهایی که ریاکارند و دورو هستند هرگز بر تشییع جنازۀ من حاضر نشوند.
سخنی دارم با مادران:
ای مادران گرامی مبادا از رفتن فرزندتان به جبهه جلوگیری نمائید که فردای محشر نمیتوانید جواب زینب (س) را بدهید که تحمل هفتاد و دو شهید به خون غلتان را نمود و سخنی دارم با جوانان بهشهر، ای جوانان عزیز نکند یک موقعی در رختخواب ذلت بمیرید که حسین (ع) در میدان نبرد شهید شده.
ای برادران مبادا در غفلت بمیرید که علی (ع) در محراب عبادت شهید شد، ای برادران استغفار و دعا را از یاد نبرید که بهترین درمانها برای تسکین دردها است و همیشه به یاد خدا باشید و همچنین از تمامی خواهران حزب اللهی میخواهم که همچون رهبرشان زینب (س) الگو باشند برای جامعه حجاب خودتان را حفظ نمائید تا مشت کوبندهای باشد برای یاوه گویان و مستکبران و از برادران حزب اللهی میخواهم که همیشه در صحنه باشند جبههها را پر کنند و این امام عزیزمان را تنها نگذارند و در همه جا حزب الله باشند و با آنهائی که در داخل شهر اغتشاش بوجود میآورند و میخواهند خون شهیدان را پایمال کنند مبارزه کنید تا پیروز شوید و در آخر از همگی شما طلب مغفرت و آمرزش میخواهم و از شما میخواهم که نمازجمعه را هر چه باشکوهتر برپا سازید. که دشمن با همین نمازهای دسته جمعی نابود میشود و از تمامی دوستان و آشنایان طلب حلالیت را خواهانم. نمازم را امام جمعه محترم بهشهر سیدصابر جباری بخواند.
بنده روزه بدهکارم و نماز قضای مرا بجا آورید و حدود دو هزار تومان بدهید به بیتالمال.
شعار هر حزب الله جنگ جنگ تا پیروزی
حزب فقط حزب الله رهبر فقط روح الله
کوچک شما سیدسعید ابراهیمی
انتهای پیام/