چهل‌سالگی سرو/ شهید «توفیق دیوسالار»؛

از مسئولین خواهشمندم که به مردم بیشتر احترام بگذارند

در فرازی از وصیت‌نامه شهید «توفیق دیوسالار» آمده است: به عنوان تذکر از مسئولین خواهشمندم که به مردم بیشتر احترام بگذارند و کار آنان را زودتر راه بیاندازند، چون همین مردم بودند که شما را به این جایگاه رساندند.
کد خبر: ۴۳۶۱۸۰
تاریخ انتشار: ۱۸ دی ۱۳۹۹ - ۱۶:۴۸ - 07January 2021

از مسئولین خواهشمندم که به مردم بیشتر احترام بگذارندبه گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از ساری، به مناسبت چهلمین سالگرد دفاع مقدس وصیتنامه شهید «توفیق دیوسالار» از شهدای شهرستان نوشهر را از نظر می‌گذرانیم.

شهید «توفیق دیوسالار» فرزند «علی» سوم شهریور ۱۳۴۶ در روستای کورکورسر به دنیا آمد و در سال ۱۳۶۴ در منطقه عملیاتی فاو به شهادت رسید.

وصیت‌نامه شهید:

شهادت ارشی است که از اولیاء خدای به ما رسیده است. امام خمینی (ره)

بسم الله الرحمن الرحیم

«إِلَهِی هَبْ لِی کَمَالَ الانْقِطَاعِ إِلَیْکَ وَ أَنِرْ أَبْصَارَ قُلُوبِنَا بِضِیَاءِ نَظَرِهَا إِلَیْکَ حَتَّى تَخْرِقَ أَبْصَارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ إِلَى مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ وَ تَصِیرَ أَرْوَاحُنَا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِکَ ...»

به نام تو که از توایم، به نام تو که از هیچمان آفریدی و قابلیت خلیفه الله شدن را در وجودمان به ودیعت نهادی و راهمان نمودی تا از گنداب عفن به همیت به اعلی طیین پر گشوده و از تنگنای عظمت و غرض به سرچشمه نور و فلاح راه یابیم.

سپاس تو را، و درود بی‌پایانت انبیاء موسل را، و ائمه طاهرین را و پیرو طریقت و امام امت‌مان خمینی استوره‌ساز را و شهیدان شرافت آفرین سبیل حق را که اینان سرخی خونشگان زنگار خفتمان برگرفت.

بارالها در عمر کوتاه خود توفیق آن را نداشته‌ام در زمره بندگان صالحت در آیم. اما بسی شکر که به یاس حرمت گلگونم کفنان شامل حال این قوم طاغوت زده و آفت زده شد و ما را از خفت سال‌ها حقارت و مذلت به شرافت رساند. بارالها بندگان را از نسیت و اینکه بنده عاصی و شرمنده تو که بارگناهانش به سنگینی کوههاست، بر آن است تا به حسب تکلیف شرع مقدس اسلام وصایای خود را اظهار کند.

هر چند که زبانم ناتوانم از بیان آنچه در دل دارم قاصر است و اندیشه را قیدی است که رخصت پروازش نمی‌دهد بارالها بر چشم و گوش و دلم مهر سنگینی است که نمی‌بینم و نمی‌شنوم و نه یقین می‌رسم از تو می‌خواهم به یاس حرمت سالکان طریقت حجاب‌های مانع را از وجودم برگرفته به نور و یقین و اطمینان دل هدایتم فرمائی.

مادر عزیزم! سلام به تو و تو‌ای پدر که با مشقات زیاد مرا به این جایگاه رساندید و من هرگز نتوانسته و نخواهم توانست ذره‌ای از زحمات شما را جبران کنم، اما همین مقدار با خدای خود عهد بستم که اگر از آمدنم به جبهه نبرد ثوابی برای من منظور داشته تمامی آن را به شما و همسرم و بچه‌ام تقدیم کنم.

مادرم! تو همچنان که بوده‌ای باش، صبور باش مبادا که در صورت شهادتم اندوه به خود راه دهی و دشمنان را شاد سازی، بدان که شهدا به جوار قرب الهی می‌پیوندند. شما برادرانم و خواهرانم و دوستانم در امام بیشتر دقیق شوید. سعی کنید که عظمت او را در یابید و خود را تسلیم او سازید و صداقت و اخلاص خود را همچنان حفظ کنید.

اگر فیض شهادت نصیبم گشت آنان که پیرو خط سرخ خمینی نیستند و به ولایت او اعتقاد کامل ندارند بر من نگریند و بر جنازه من حاضر نشوند. اما باشد که دماء شهدا و خون من آنان را متحول سازد و به رحمت الهی نزدیکشان کند.‌ ای مردم، اگر کسی جز الله را در نظر بگیرد و جز الله به جبهه رود و جز الله فکر کند جبهه و جهاد نیست که هیچ، بلکه انتهار است.

تمامی دوستان خود را که از نظر معنوی و فکری با من بوده‌اند خواهان آن هستم که صبر و تقوا و نماز پیشه خود کنند و سفارش این چنین می‌کنم، گرچه بنده از هر سه این‌ها بی‌بهره بوده‌ام. از تمامی نزدیکان حلیت و عفو می‌طلبم. در ضمن محل دفنم را هر آن چه از من باقی مانده است در الجواد بگذارید.

حرف آخر اینکه از همسرم می‌خواهم که مانند همسران شهدای دیگر و آن‌ها نیز از زینب و فاطمه زهرا سرمش گرفته صبوریت خویش را حفظ کند؛ و در ضمن از فرزندانم و مرتضی بعد‌ها بایدبه دقت نگهداری شوند و به سخن راست گفتن و راه حق را تعلیم دهند بارالها، تمامی بندگان که با اخلاص و صداقت در پی حقیقتند به صراط مستقیم هدایت فرما. یادآوری می‌کنم که در آینده اگر فیض شهادت نصیبم شد نکند که به جای تبلیغ پیام خونم، از شهادتم و خونم سوء استفاده شود، چون من به هیچ کس تعلق نداشتم حتی خودم به خودم تعلق ندارم.

بلکه امانتی در نزد خودم می‌باشد برای خدای خودم به عنوان تذکر از مسئولین خواهشمندم که به مردم بیشتر احترام بگذارند، و کار آنان را زودتر راه بیاندازند، چون همین مردم بودند که شما را به این جایگاه رساندند. علی الخصوص از انجمن اسلامی محل تقاضا می‌کنم که در جهت کارگشائی مردم گام بردارند و جوانان را جذب کنند.

حالا اگر جوانان اشتباهاتی داشته‌اند اشکالی ندارد آن‌ها را چه از نظر کار و چه از فعالیت در مساجد و گروه مقاومت و ... و راهنمائی کنند و سخت نگیرند بر آنها، ضمناً از جوانان و برادران که تا حالا در اشتباهات بودند می‌خواهم سعی کنند خودشان را اصلاح کنند و بدانند که در این دنیا ماندنی نیستند و همه می‌روند چه بهتر که در راه حق قدم بر دارند و با عمل صالح در سفره پهن الهی حاضر شوند، ان‌شاءالله

از معلمان و فرهنگیان عزیز می‌خواهم که همی نگویند که مدرسه سنگر است و خدای ناکرده این جمله را بهانه قرار دهند و در جبهه و جنگ حاضر نشوند بلکه جنگ در رأس تمام کار‌ها می‌باشد از یکایک شما همکاران و دانش آموزان حلالیت می‌طلبم. خدای من مرا به چشم آن بنده‌ای بنگر که تو او را دعوت کرده‌ای و لبیک گویان به سوی تو شتافته است ان‌شاءالله به امید فتح و ظفر نهائی اسلام بر علیه جنود کفر و الحاد و به امید عاقبت به خیر شدن کل مومنین ان‌شاءالله

در آخر سه خواسته و تقاضا دارم که ان‌شاءالله برآورده شدنی است یکی اینکه اگر پدرم بود تلقین سوم را او و یا به نیابت از او روحانی بخواند و یا روحانی محترم پدرم را راهنمائی کند؛ و دوم اینکه اگر کسی تربت کربلای امام حسین را دارد حتماً اگر یک تکه شده در داخل قبر من بگذارد.

سوم اینکه از مومنین و برادران که تعداد آن‌ها از چهل تن اگر بیشتر شد چه بهتر که بنده را به نیکی یاد کنند و بگویند که خدایا جز نیکی و خوبی از او چیزی ندیدیم و خدایا او را بیامرز که ان‌شاءالله خداوند به شما ثواب بیشتری می‌دهد؛ و ضمناً دست روی تمامی قبر‌ها بگذارید و اگر توانستید سوره (قدر) را هفت بار بخوانید. ثواب برای شما بیشتر می‌باشد.

خدایا، خدایا، تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار

فرزند و برادر حقیرتان توفیق

۱۶/۱۰/۶۴ دیوسالار

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار