گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس ـ رسول حسنی؛ «بهشت حکیمالله» به نویسندگی «خسرو امیری» و «ویدا موسوی» است که در سیونهمین جشنواره تئاتر فجر اجرا شد. این نمایش روایتگر زندگی آیینه دختر جوان افغانستانی که به اصرار نامزدش حکیم الله، از مزارشریف به قرچک ایران مهاجرت میکنند، اما در قرچک با شرایط رضایت بخشی روبهرو نمیشوند. حکیمالله این بار آیینه را از قرچک ایران به سمت ترکیه میبرد، آیینه در میانه راه متوجه میشود که آنها عازم سوریه هستند. در ادامه متوجه میشویم که حکیمالله خود نیز مدافع حرم و از لشکر فاطمیون است که در دل داعشیان نفوذ پیدا کرده است.»
«بهشت حکیمالله» هر چند از یک جغرافیایی مشخص به نام افغانستان صحبت میکند اما در لایههای زیرین خود همه جهان اسلام و شاید حتی بتوان گفت همه جغرافیایی انسانی و ایمانی را مد نظر قرار دارد و در مقابل شاهدیم که از قربانی شدن خود به عنوان زن به دست داعش حرف میزند اما در حقیقت آیینه در مونولوگ طولانی خود از جغرافیایی ارعاب و خشونت و کشتار حرف میزند. «بهشت حکیمالله» با آنکه داعیهای ندارد و شعارهای ژورنالیستی سر نمیدهد حقیقت پنهان و آشکار داعشیان را به بهترین شکل ممکن در معرض قضاوت مخاطب قرار میدهد.
در «بهشت حکیمالله» هر چند از مدافعان حرم، لشکر فاطمیون و اتحاد رزمندگان ایرانی و افغانستانی صحبت میکند اما این حقیقت کمتر پرداخته شده را نیز میگوید که قصد داعشیان تکفیری فقط از میان بردن اماکن مقدس شیعیان و اهل سنت نیست بلکه هدف آنها این است که هر صدای مخالف با خود را در سینه بمیرانند. داعشی که در «بهشت حکیمالله» نشان داده میشود در واقع نماینده اسلام صهیونیستی است. برای داعشیان، شیعه و سنی و ایزدی و سایر مذاهب یک تعریف دارد و آن اینکه همه آنها را دشمن خود قلمداد میکنند و باید از سر راه برداشته شوند.
از این طریق است که آرزوی محال اربابان صهیونیستیشان یعنی تصرف نیل تا فرات تحقق پیدا میکند. «بهشت حکیمالله» از معدود آثاری است که بدون افتادن در دام مفهومزدگی به شدت معناگراست و سعی دارد حقیقت را کشف کند. حقیقتی که بدون هر نگاه مغرضانه مخاطب آن را دریافت میکند. نکته مثبت این اثر آن است که نویسنده و کارگردان سعی ندارند حقیقتی را که قصد گفتن آن را دارند تشریح و تفسیر کنند به همین دلیل «بهشت حکیمالله» اثری است که با وجود حقیقت بزرگی که قصد گفتن آن را دارد بیمدعاست.
انتهای پیام/ 161