به گزارش خبرنگار دفاعپرس از همدان، عملیات غرور آفرین والفجر 5 با هدف آزادسازی ارتفاعات منطقه چنگوله در روز 27 بهمن سال 1362 و با رمز مبارک «یا زهرا (س)» حدفاصل شهرهای مهران و دهلران با هدف آزادسازی مناطق عملیاتی و فریب دشمن بعثی در خروج از هور الهویزه در آستانه نبرد بزرگ عملیات خیبر آغاز شد.
«محمدتقی رستمی» در سال 1344در روستای نوآباد کبودرآهنگ متولد شد، دوران تحصیلات ابتدایی را در روستای مجاور زادگاهش گذراند، سپس برای ادامه تحصیل راهی شهر شد و برای تأمین مخارج به کار نیز پرداخت، عاشق انقلاب، عاشق نظام و مطیع بدون چون و چرای ولی امر بود نسبت به اصل ولایت، اصل ولایت فقیه و برائت از دشمنان به جد توجه داشت، در اتحادیه انجمنهای اسلامی دانش آموزان و حزب جمهوری اسلامی به عنوان یک شخصیت نخبه فعالیت می کرد، ضمن اینکه به شدت تحت تأثیر کلاسهای تفسیر قرآن و نهج البلاغه علی آقامحمدی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام قرار میگیرد.
در تابستان 1362 فعالیتهای خود را در صدا و سیمای مرکز همدان آغاز نمود و در ادامه این همکاری به عنوان تهیه کننده، نویسنده و گوینده برنامه ترکی زبان «روستائیلر برنامهسی» اقدام به تولید برنامه رادیویی کرد.
وی شخصیتی بسیار نجیب، محجوب، دوست داشتنی، باوقار، منضبط، همیشه آراسته، اهل قلم، خوش بیان و اهل مطالعه جدی بود و از خود یک شخصیتی خلق کرده بود که حتی در دوران کودکی به نقل از اخوی ایشان: وقتی شهید رستمی وارد مسجد روستای نوآباد کبودرآهنگ میشدند روحانی و امام جماعت مسجد زیر پای ایشان بلند میشدند و وقتی برادر ایشان به این روحانی می گویند که اینکار را نکنید ایشان می گوید: «شما نمی دانید محمدتقی ما و شما چه شخصیتی دارد؟
مگر میشود تنها روستازاده باشی اما چنان نبوغی داشته باشی که کوچک و بزرگ را آنچنان شیفته شخصیت خود سازی که جملگی بر این مهم واقف باشند که اگر شهید نمیشدی و امروز در بین ما حضور فیزیکی داشتی «بیشک» یکی از «علمای اسلام»، یکی از «بازوان پرتوان جمهوری اسلامی» و یا یک «دانشمند فرهیخته» میبودی! چه زیبا گفتند دوستانت اینکه ایمان و عمل صالح را در کنار هم داشتی، نبوغ، ایدهها و افکار بلند تو در سنگر فرهنگی نیز خود حکایتی شنیدنی دارد.
ماجرای خواستگاری از شهید رستمی:
«رستمی» بدلیل جراحات وارده در محور قصر شیرین، جهت مداوا به بیمارستانی در شهر تهران منتقل میشود در آنجا پرستار خانمی که وظیفه مراقبت از ایشان را داشت عاشق و شیفته شخصیت ایشان شده و بعد از اینکه محمدتقی به روستای نوآباد برگشت این خانم نامهای برای ایشان فرستاد که در آن موضوع ازدواج را مطرح کرده بود، یعنی دختر پولدار تهرانی از یک جوان روستایی خواستگاری میکند، محمدتقی جواب این خانم را با نامه داده و 10 سوال برای این خانم مینویسد و عنوان میکند شما این 10 سوال را جواب بدهید تا من به این موضوع فکر کنم و تصمیم بگیرم در نهایت این خانم با کمک دیگران و تلاش خود موفق شده بود به 6 مورد پاسخ داده و 4 مورد را نتوانسته بود که پاسخ دهد.
در زمستان سال 62 دوباره عازم جبهه های جنگ شد و در تاریخ 27 اسفند همان سال به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
مصاحبه با شهید رستمی در جبهههای جنگ:
به لطف «جواد مجتهدی» دوست شهید رستمی یک فایل صوتی قدیمی مربوط به مصاحبه با این شهید بزرگوار در جبهه نبرد حق علیه باطل در اختیار خبرگزاری دفاع مقدس همدان قرار گرفته که مشروح این گفتوگو را در ادامه می خوانید:
لطفا خودتان را معرفی کنید و بفرمایید که از کجا به جبهههای نبرد اعزام شدید؟
«وثبت أقدامنا و انصرنا علی القوم ربنا أفرغ علینا صبرا الکافرین» درجمع رزمندگان اسلام حاضر شدم و امید این را دارم که از اینها الهام بگیرم و خدا به آبرو و مقام اینها ما را هم جزو کسانی به حساب بیاورد که در این جنگ اسلام علیه کفر نقشی داشتهاند.
شما از این که به ظفرمندان سلحشور اسلام پیوستهاید تا خصم ددمنش را به زانو در بیاورید، بفرمایید که انگیزه شما چه بوده است؟
انگیزه ما این است که ما معتقدیم که این انقلاب دنباله حرکات توحیدی و حرکات پیامبران گذشته است و اینکه ما خود را مسلمان می دانیم موظفیم برای حفظ اسلام و برای نابودی دشمنان اسلام در جبهه حضور بیابیم و این اسلامی که با تمام قامت در مقابل کفر با تمام نیروهایش ایستاده یاری کنیم چرا که الان زمانی است که کفر و استکبار جهانی برای از بین بردن اسلام مجتمع شدهاند و ما وظیفه داریم اسلام را یاری کنیم که در غیر این صورت ما فقط به نام مسلمان می شویم مسلمان کسی است که وظیفه اش را در مواقع حیات اسلام بشناسد و بداند که در چه زمانی چـه کاری بکند الان به نظر من وظیفه کاری مسلمان جهاد در راه خدا و نجات مسلمین از چنگ استعمار است.
با توجه بـه اینکه شما در جمع برادران رزمنده هستید بفرمایید که روحیه رزمندگان چگونه است؟
از آنجا که رزمندگان عزیز ما خودشان را در راه جهاد خدا می دانند از این رو روحیه آنها بسیار در سطح بالایی است به خاطر اینکه این عزیزان می دانند قدم در راهی گذاشتهاند که حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) میفرمایند: «جهاد دری از درهای بهشت است» و اینها در آستانه بهشت واقع شدهاند و مسلما کسی که در آستانه بهشت است روحیهاش نمیشکند و یا خسته نمیشود رزمندگان ما در دو راهی احدی الحسنیین واقع شدهاند که یا به پیروزی و یا به شهادت ختم می شود.
پیروزی که اجر خود را دارد و اگر هم فیض عظیم شهادت نصیبشان شود که خداوند میفرماید اینها هرگز نمیمیرند و جزو زندگان جاویدند از این رو با این مفاهیم و نیروی معنوی که در رزمندگان هست حتما همانطور که انتظار میرود روحیهها در سطح بالایی است. مسلما رزمندهای که در دعاهای توسل امام زمان (عج) را میبیند و زیارت میکند هرگز شکستن روحیه برای این رزمنده معنا ندارد چرا که این رزمنده ها خودشان را مورد پشتیبانی و کمک ولی عصر (عج) میدانند و با اراده قوی و عزمی استوار عزم قدس کردهاند تا تمامی مسلمین و مستضعفان جهان را از چنگ کفار و صهیونیسم نجات بدهند.
شما بفرمایید که چه پیامی برای امت همیشه در صحنه استان همدان و مخصوصا جوانان دارید؟
بنده چند کلمه را خدمت سروران عرض میکنم که اهم آنها این است: برادران و خواهران و تمامی کسانی که به خوبی درک کرده اید که چگونه مسلمان باشید بدانید که انقلاب ما تمام نشده و انقلاب ما تا آزادی انسانیت ادامه دارد. قدر این رهبری را بدانید این رهبری یکی از نعمات بسیار بزرگ خدا بر ملت ما است که اگر قدرش را بدانیم خدا نعماتش را بر ما زیاد میکند و اگر قدر ندانیم خداوند عذاب خود را بر ما نازل می کند برادران و خواهران عزیز به پیروی از امام امت جنگ را مساله اصلی بدانید و کارهای دیگر را بر جنگ مقدم ندانید با توجه به اینکه امام نیز بر این مهم تأکید دارند. این منافقین و این لیبرالها را شناسایی کنید و با مشت محکم بر دهان آنها بکوبید و از دولت جمهوری اسلامی که مقدمه دولت کریمه حضرت مهدی (عج) است پشتیبانی کنید و دنبال نادانها و دشمنان مغرض و جاهل این انقلاب نروید که الان به تضعیف رهبری و دولت مشغول هستند.
انتهای پیام/