ماجرای مخالفت شهید «رضوی» با استخدام سفارشی
به گزارش دفاع‌پرس از مشهد، جهاد سازندگی خراسان که وظیفه ذاتی آن آبادانی روستا‌ها و مناطق محروم بود، هم‌زمان با آغاز تجاوز دشمن به میهن اسلامی توانست در اندک زمانی طی هماهنگی با بخش‌های دیگر درگیر در جنگ، مأموریت خود را متناسب با نیاز جبهه‌ها تعریف کند و با سازمان‌دهی و ارائه آموزش‌های اولیه، جهادگران و نیرو‌های داوطلب مردمی، به اقدامات پشتیبانی و مهندسی رزمی در جبهه‌های جنوب و غرب کشور بپردازد.
سازمان جهاد کشاورزی خراسان رضوی در خلق این حماسه ماندگار ۳۱۴ شهید، ۴۲ نفر آزاده و یک هزار و ۶۲۱ نفر جانباز را تقدیم اسلام و انقلاب کرد که «محمد طرحچی»، «سید محمدتقی رضوی» و «هاشم ساجدی» علمداران شهید جهاد خراسان و از شهدای ملی این نهاد انقلابی به شمار می‌روند.
به منظور گرامیداشت یاد و خاطره شهدای استان خراسان رضوی به سه خاطره در خصوص فرماندهان مهندسی رزمی جهاد خراسان اشاره خواهیم داشت.
فرمانده در صف
خاطره از سردار جهادگر شهید «هاشم ساجدی» فرمانده پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد قرارگاه نجف اشرف
در صف غذاخوری ایستاده بودیم. یک نفر از پشت سر آرام گفت: «آقایی که جلوی شما ایستاده، هاشم ساجدی است؛ فرمانده پشتیبانی جهاد قرارگاه نجف.» به حرفش خندیدم.
گفتم: «مگر فرماندهان هم مثل جهادگرها و رزمنده‌ها توی صف غذا می‌ایستند؟ مگر غذای فرماندهان را توی اتاق‌شان نمی‌برند ؟»
گفت:«نه، حتی اگر یک لقمه نان و پنیر برایش ببرند توی اتاق، ناراحت می‌شود که چرا بین او و سایر نیروها تبعیض قائل شده‌اند.»
عمل به توصیه امام خمینی (ره)
خاطره از سردار جهادگر شهید «سید محمدتقی رضوی» مسئول ستاد مرکزی پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد سازندگی و قائم مقام قرارگاه مهندسی رزمی خاتم‌الانبیاء (ص)
یک نفر با سفارش، وارد جهاد سازندگی شده بود. وقتی سید محمدتقی رضوی فهمید، خیلی ناراحت شد و گفت: جای ایشان در جهاد نیست، چون امام فرمودند «از من هم توصیه قبول نکنید.»
گفتم: آقا تقی، گناه دارد این بنده‌ی خدا حالا دیگر آمده، ولش کنید.
گفت: در اصل ایشان نباید اینجا باشد، فقط به خاطر این که با توصیه به جهاد آمده است.
سوغات آلمان
خاطره از سردار جهادگر شهید «محمد طرحچی» بنیانگذار پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد
محمد مدتی از طرف جهاد سازندگی برای انجام ماموریت به کشور آلمان رفته بود.
موقع برگشت در فرودگاه ساکش را نگاه کردم، به غیر از وسایل شخصی خودش، فقط یک ساندویچ در کیفش بود.
پرسیدم از آلمان چه آورده‌ای؟ با لبخندی گفت: ۴۰۰ موتور اسقاطی هواپیمای دو موتوره برای نصب بر سر چاه‌های آب در مناطق محروم.
انتهای پیام/
