ماجرای آزادسازی نبل و الزهرا در کتاب «ایرانی‌ها آمدند»

چاپ دوم کتاب «ایرانی‌ها آمدند»، دو روایت از آزادسازی نبل و الزهرا، از سوی انتشارات خط مقدم در هزار نسخه روانه بازار نشر شد.
کد خبر: ۴۵۷۱۱۴
تاریخ انتشار: ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۸:۵۳ - 18May 2021

ماجرای آزادسازی نبل و الزهرا در کتاب «ایرانی‌ها آمدند»به گزارش گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، کتاب «ایرانی‌ها آمدند»، دو روایت از آزادسازی نبل و الزهراست که از سوی انتشارات خط مقدم در سال ۱۳۹۹ برای نخستین بار منتشر شد. مخاطبان در این کتاب با اتفاق‌های جدیدی از کشور سوریه و کاری که مدافعان حرم در آنجا انجام دادند، آشنا می‌شوند.

این کتاب دارای دو بخش است که هر بخش روایت جداگانه‌ای دارد. بخش اول را احمد حاج محمدطاهر روایت کرده است و روایت بخش دوم را سردار محمدعلی حق‌بین به عهده گرفته است.

کتاب «ایرانی‌ها آمدند» درباره آزادسازی نبل و الزهرا دو شهر شیعه‌نشین سوریه است که ایرانی‌ها در آزادسازی این شهر‌ها نقش پررنگی داشتند. نویسنده کتاب امیرمحمد عباس نژاد است که با نثری روان و خواندنی وقایعی را که دو راوی کتاب گفته‌اند، به رشته تحریر درآورده است.

در بخشی از این کتاب به نقل از سردار حق‌بین می‌خوانیم:

«فردا، ساعت ۱۱ صبح، سردار سلیمانی برای برگزاری جلسه‌ای وارد شهر نبل و الزهرا شد. دوباره همدیگر را دیدیم. تشکر کرد و گفت:
ـ خیلی کار زیبایی کردید! من مدیون بچه‌های گیلان‌ام.

پیشانی حاج‌قاسم را بوسیدم و گفتم: حاجی، ما را بیشتر از این شرمنده نکنید. من و نیروهایم، افتخارمون اینه که سرباز شماییم و در رکاب حضرت آقا می‌جنگیم.

علی، یکی از محافظ‌های سردار سلیمانی، گفت: حاج‌محمد، سردار، قلباً شما را دوست داره. به من گفته هر روز یادم بیار برای سلامت بچه‌های گیلان که وارد نبل شدند، پنج تا صلوات بفرستم.

این حرف، برایم یک دنیا ارزش داشت. از این‌که فرمانده سپاه قدس اسلام برای سلامت نیروهایم هر روز صلوات می‌فرستد، دوباره به داشتن چنین نیرو‌هایی افتخار کردم.»

«از روز ۱۲ تا ۲۲ بهمن، ده روز جنگی سخت داشتیم. شب ۲۲ بهمن، با احمد، علی محمودی، سیدحسن حسینی، خوشرو و چند نفر دیگر از بچه‌ها توی اتاقم نشسته بودم. هر یک از بچه‌ها، در باره¬ی اتفاقات عملیات حرفی می‌زد.

سیدحسن حسینی گفت:

ـ یه لحظه دیدیم پشت بیسیم، محمد خیرخواه، وسط درگیری داره بد و بیراه می‌گه و فحش می‌ده. تعجب کردم. با خودم گفتم: محمد که پسر آرام و خوش‌اخلاقیه. خیلی وقت است می‌شناسمش. با کی داره دعوا می‌کنه؟! از یکی از بچه‌ها که کنارم بود، پرسیدم «می‌دونی محمد با کی دعوا می‌کنه؟». گفت «نه. تعجب می‌کنم. محمد که اهل دعوا نیست.». با صدای بلند پرسیدم «محمد، چی شده؟ با کی داری دعوا می‌کنی؟ چی شده که فحش می‌دی؟». گفت «سید، با این بی‌پدر و مادرها... به قصد کشت دارن می‌زنند. به پامون هم نمی‌زنند که جانباز بشیم. همه تیر‌ها به طرف سر داره می‌آد.». این حرف محمد، به بچه‌ها انرژی زیاد داد، و خندیدند.

از این کار محمد خیرخواه خندیدیم و از فکر او برای روحیه دادن به بچه‌ها خوشم آمد.»

چاپ دوم کتاب «ایرانی‌ها آمدند»، دو روایت از آزادسازی نبل و الزهرا، از سوی انتشارات خط مقدم در ۲۲۸ صفحه و هزار نسخه روانه بازار نشر شده است.

پس از انتشار چاپ نخست این کتاب، سردار محمدعلی حق‌بین از فرماندهان به نام گیلان و فاتح نبل و الزهرا پس از تحمل دوره‌ای بیماری به همرزمان شهیدش پیوست.

انتهای پیام/ 141

نظر شما
پربیننده ها