فتح خرمشهر، فتح خون/ چرایی ادامه جنگ بعد از فتح خرمشهر (۴) - قسمت پایانی؛

تصمیم به ادامه جنگ و ورود به خاک عراق

محسن رضایی در میان رزمندگان گفت: «اگر ما کنار مرز‌ها بمانیم و تکلیف جنگ نیز مشخص نشود (نه جنگ، نه صلح) و نیرو‌های ما فرسوده شوند، آنها به‌ محض یافتن فرصت، مجدداً به ما حمله خواهند کرد.
کد خبر: ۴۵۹۰۰۱
تاریخ انتشار: ۰۵ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۹:۱۵ - 26May 2021

تصمیم به ادامه جنگ و ورود به خاک عراقبه گزارش گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، بعد از اینکه به شروط مشروع و به حق جمهوری اسلامی ایران برای آتش‌‌بس و پذیرش صلح، به‌عنوان کشوری که دست برتر را در جنگ بعد از فتح خرمشهر داشت توسط رژیم بعثی و مجامع منطقه‌ای و بین‌المللی توجهی نشد، مقامات سیاسی و نظامی جمهوری اسلامی در خصوص بررسی بحث ادامه جنگ و ورود به خاک عراق مصمم شدند.

در چنین شرایطی گزینه‌های دوگانه ایران عبارت بودند از:

۱. توقف بر روی مرز‌های بین‌المللی و خودداری از ورود به داخل خاک عراق، با امید به تأمین خواسته‌های ایران از طریق مذاکره سیاسی با عراق و حامیانش.

۲. استفاده از فرصت حاصل از شکست نظامی عراق در خاک ایران برای ورود به داخل خاک عراق، به‌منظور فشار به این کشور و حامیانش برای تأمین اهداف سیاسی و (حقوقی) ایران در جنگ» ۱

صدور قطعنامه ۵۱۴ سازمان ملل متحد که یک‌ طرفه به نفع رژیم بعثی و بدون در نظر گرفتن خواسته‌ها و منویات بحق جمهوری اسلامی صادر شده بود، اتمام حجتی برای مقامات ایران بود که از طریق دیپلماتیک و سیاسی و توسل به نهاد‌های قانونی بین‌المللی و در رأس آنان سازمان ملل متحد، نمی‌توانند منافع و حقوق ملت ایران را در جنگ با صدام استیفا کنند.

رژیم بعثی علی‌رغم اعلام رعایت و پایبندی آتش‌ بس یک‌طرفه، هرروز بخش‌هایی از خاک ایران در نزدیکی مرز خود همچون آبادان و دزفول را مورد اصابت موشک و آتش توپخانه‌ای خود قرار می‌داد و عملاً به آتش‌بس پایبند نبود.

در خصوص ادعای عقب‌نشینی و بازگشت به مرز‌های بین‌المللی خود نیز همان‌طور که بر اساس اسناد، شواهد و قرائن در قسمت دوم این بحث بررسی کردیم، رژیم بعثی، برخی از مناطق مهم و استراتژیک و سوق‌الجیشی ایران را همچنان در تصرف خود نگاه داشته بود و در این مناطق دست به استحکام مواضع نظامی خود زده و آرایش نظامی گرفته بود.

از طرفی دیگر حاضر به پرداخت غرامت و خسارت به ایران نیز نبود چرا که از سوی هیچ مرجع و نهاد حقوقی بین‌المللی و در رأس آن سازمان ملل به‌عنوان عالی‌ترین نهاد سیاسی و حقوقی بین‌الملل، به‌عنوان متجاوز و آغازگر جنگ معرفی نشده بود.

در چنین شرایطی جمهوری اسلامی برای ادامه جنگ با رژیم بعثی و تنبیه متجاوز و وادار نمودن او به قبول شروط مشروع خویش مصمم شد.

تصمیم‌گیری در مورد ادامه جنگ

«تصمیم‌ گیری برای چگونگی ادامه جنگ از موضوعات مهمی بود که در نشست مشترک فرماندهان لشکری و سران کشوری در جلسه شورای عالی دفاع با امام، درباره آن گفت‌وگو شد. مستند به خاطرات اکبر هاشمی رفسنجانی، نظامیان به‌منظور تنبیه متجاوز و دستیابی به حقوق ملی، خواهان ورود به خاک عراق بودند، اما امام درباره عبور از مرز‌های بین‌المللی ابهام داشتند. ایشان پس از شنیدن استدلال‌ها گفتند: «من یک هفته فکر می‌کنم سپس پاسخ می‌دهم.» ۲

استدلال‌ها برای ادامه جنگ چه بود؟

استدلال سیاسیون و در رأس آنان حجت‌الاسلام هاشمی رفسنجانی که در آن زمان نماینده امام در شورای عالی دفاع بودند، به نقل از آقای موسوی‌ خوئینی‌ها این بود: «ما اینجا ایستادنمان مشکلی را از ما حل نمی‌کند و نمی‌توانیم در مذاکرات کار جدی انجام بدهیم. تنها راهش این است که عملیات دیگری انجام بدهیم و برویم بخش قابل‌ توجهی از خاک عراق را به دست بگیریم، بعد بنشینیم، مذاکره کنیم.

درباره استدلال‌ها و آنچه نظامی‌ها مطرح کرده‌اند، روحانی، دبیر (اسبق) شورای عالی امنیت و (رئیس‌جمهور فعلی) اظهار داشت «استدلال آن‌ها نیز این بود که اگر ما بخواهیم سر مرز در منطقه جنوب، در منطقه خرمشهر عمدتاً بایستیم و آتش‌بس را بپذیریم، عراقی‌ها ممکن است در یک مقطع دیگری یک هجمه‌ای بزرگ‌تر انجام دهند و ما را برسانند به نقطه اول.»

در واقع برای دفاع از سرزمین ایران و مخصوصاً سرزمین خوزستان، بهترین جایی که برای پدافند مصلحت می‌دیدند، رودخانه اروند بود. برای اینکه یک مقداری پیشروی کنند و خودشان را بچسبانند به پشت شط‌العرب یا اروندرود، به دلیل آنکه دفاع در آنجا از سرزمین ایران آسان‌تر خواهد بود.» ۳

محسن رضایی فرمانده وقت سپاه پاسداران طی سخنانی که بعد از عملیات بیت‌المقدس، در قرارگاه کربلا در ۲۱ تیر سال ۱۳۶۱ ایراد کرد، اظهار داشت: «اگر ما کنار مرز‌ها بمانیم و تکلیف جنگ نیز مشخص نشود (نه جنگ، نه صلح) و نیرو‌های ما فرسوده گردند، آنها به‌ محض یافتن فرصت، مجدداً به ما حمله خواهند کرد؛ زیرا دشمن جمهوری اسلامی هستند. آنها از اینکه اسلام اعتبار پیدا کند، می‌ترسند.

هر روز خرمشهر و آبادان را با خمپاره و توپ هدف قرار می‌دهند. خب، این ملت فداکار تا چه زمان باید این وضع را تحمل کند. ما واقعاً قصد ادامه جنگ را نداشتیم و صادقانه با قضیه برخورد کردیم، اما دیدیم که اینها حتی حاضر نیستند، کمترین خواسته‌های ما را تأمین کنند و اصلاً به حرف ما گوش نمی‌دهند و تنها حرف خودشان ر ا می‌زنند. بدین ترتیب مجبوریم برای دفاع از کشور و مردم ایران به دفاع خود ادامه دهیم.

باید متجاوز را تنبیه کنیم تا دیگر نه او و نه هیچ کشور دیگری جرئت نکند به ما حمله کند. اگر دشمن ما را هدف حمله قرار دهد، ۲۲ ماه شهر‌های مهم ما ر ا اشغال کند، مردم را از خانه و کاشانه‌شان آواره کند و این‌ همه جنایت را مرتکب شود و ما بی‌تفاوت از کنار آن عبور کنیم، این اعتبار حفظ خواهد شد؟

اگر ما دشمن و متجاوز را تنبیه نکنیم، فردا دیگر همسایگان ما، ترکیه و پاکستان، با دو تیپ کشور ما را هدف حمله قرار می‌دهند، آن‌هم با این استدلال که عراق ۲۲ ماه در این کشور تاخت و کسی مانع نشد، بنابراین ما نیز می‌توانیم اینگونه کنیم، اگر متجاوز را تنبیه نکنیم، همه نسبت به خاک ما طمع خواهند داشت.» ۴

سردار سرلشکر یحیی (رحیم) صفوی، فرمانده اسبق سپاه پاسداران و فرمانده نیروی زمینی سپاه در آن روز‌ها نیز می‌گوید «از نظر نظامی تصور ما این بود که اگر در اینجا متوقف بشویم و عراقی‌ها قرارداد ۱۹۷۵ را قبول نکنند، به صلح و امنیت پایدار نمی‌رسیم و همین‌جوری میان زمین و آسمان معطل می‌مانیم. در این صورت نیرو‌های ما که عمدتاً داوطلب بودند، به شهر‌ها و خانه‌هایشان برمی‌گشتند. بسیجی‌ها همه‌شان برای عملیات می‌آمدند، نه برای پدافند. آنها روحیه اینکه سه، چهار ماه یا یک سال در خط پدافندی بمانند، نداشتند و نمی‌ماندند.

از طرف دیگر اگر متوقف می‌شدیم، رهبر سیاسی عراق با دیکتاتوری‌ای که داشت، همه یگان‌هایش را که در عملیات‌ها آسیب دیده بودند، بازسازی و آماده حمله می‌کرد و دلار‌های نفتی کشور‌های عربستان، کویت و امارات هم به کمک او می‌آمد.

دو راه‌ حل بیشتر وجود نداشت که یکی از آنها، پذیرش قرارداد ۱۹۷۵ از طرف عراق بود و دیگری ادامه عملیات و تحمیل اراده ایران بر رهبری عراق.» ۵

یک هفته بعد از جلسه مهم شورای عالی دفاع با امام (ره)، پسر ایشان (حاج احمد) تماس گرفت و نظر موافق امام را همراه با شروطی اعلام کرد. ایشان فرموده بودند: «اگر داخل می‌شوید، جایی بروید که جمعیت نباشد و کسی اذیت نشود. اگر تعداد کمی باشند، مهم نیست.»

در پی اعلام نظر امام، عملیات رمضان طراحی شد و هدف آن پیشروی نیرو‌های خودی تا کناره ساحلی شط‌العرب (اروندرود) بود تا افزون بر تامین منطقه آزاد شده، با دستیابی به حاشیه‌های مرزی خاک عراق و سیطره بر دشمن، امکان دستیابی به حقوق ملی فراهم شود.» ۶

منابع

{۱} درودیان، محمد، مسایل اساسی جنگ، جداول، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ اول، ۱۳۹۷، صفحه ۵۴۵

{۲} کیهان پناه، امیرحسین، اطلس نبرد بیت‌المقدس، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ اول ۱۳۹۶، صفحه ۲۳۷

{۳} درودیان، محمد، علل تداوم جنگ (نقد و بررسی جنگ ایران و عراق-۳)، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ پنجم، ۱۳۹۲ صفحات ۱۳۶، ۱۴۷ و ۱۴۸

{۴} فصلنامه نگین ایران، شماره ۴، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، بهار ۱۳۸۲، صفحات ۱۱۰ و ۱۱۱

{۵} اردستانی، حسین، تاریخ شفاهی دفاع مقدس: از سنندج تا خرمشهر (روایت سید یحیی صفوی)، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ دوم ۱۳۹۹، صفحات ۶۰۴ و ۶۰۵

{۶} کیهان پناه، امیرحسین، اطلس نبرد بیت‌المقدس، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ اول ۱۳۹۶، صفحه ۲۳۷

انتهای پیام/ 118

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار