گروه دفاعی امنیتی دفاعپرسـ رحیم محمدی؛ انقلاب اسلامی که به پیروزی رسید، عدهای داوطلبانه مسئولیت حفاظت از محل اقامت امام خمینی (ره) را برعهده گرفتند. بر این اساس و به مناسبت سالگرد ارتحال امام خمینی (ره) گفتوگویی را با «شعبان رفاهی» که از سال ۱۳۵۷ تا پایان عمر شریف امام خمینی (ره)، جزو محافظین ایشان بود، انجام دادیم که ماحصل آن در ادامه آمده است.
دفاعپرس: درباره اینکه چگونه عضو سپاه شدید و سپس در جمع پاسداران حفاظت از جماران حضور پیدا کردید، توضیحی بفرمایید.
انقلاب که شروع شد، من سرباز آموزشی نیروی هوایی در شیراز بودم و بعد از آن به بوشهر منتقل شدم، اما به محض رسیدن به این شهر در اولین فرصت از زیر سیم خاردارهای پادگان فرار کردم و با پیروزی انقلاب اسلامی، عضو کمیتههای انقلاب اسلامی قم شدم.
پس از مدتی برای حفاظت از اقامتگاه امام نیروی داوطلب میخواستند و من هم که آرزو داشتم امام را از نزدیک ببینم، سریع اعلام آمادگی کردم؛ آن زمان فرماندهای به اسم احمد کاظمی داشتیم که از بچههای نیروی دریایی ارتش بود؛ وی به فرد اعزامکننده ما به اسم دخانچی گفت نیرویی که اینجا مشغول میشود، مرخصی نمیرود؛ یعنی تا مدت زیادی نمیتواند به منزل برود و مواردی اینچنین؛ در واقع با این کار میخواست آنهایی را که واقعاً علاقهمند هستند، شناسایی و حفظ کند.
بدین ترتیب بعد از بیان چنین مطالب سختگیرانهای از سوی کاظمی، تنها بنده و یک نفر دیگر به اسم مرتضی هاشمی باقی ماندیم تا اینکه از سپاه افرادی آمدند و حفاظت اقامتگاه امام در قم را برعهده گرفتند.
همانگونه که عنوان شد، بنده سرباز بودم و وقتی مدت سربازیام تمام شد، به همراه یکی دیگر از دوستان به نام تاجیک که از بچههای شهریار بود، خدمت امام رسیدیم و عنوان کردیم که خدمت ما تمام شده است؛ ایشان در پاسخ گفتند که خدمت تمامشدنی نیست؛ فکر کردیم امام متوجه منظور ما نشده است؛ به همین جهت مجدداً گفتیم که سربازی ما تمام شده که ایشان در جواب گفتند تا هستید باید سرباز باشید و اینگونه تا دو سال پس از پایان حیات امام، همانند یک سرباز در جماران خدمت کردیم.
دفاعپرس: از چه زمانی به تهران آمدید و در جماران به جمع پاسداران محافظ امام ملحق شدید؟
زمانی که پاسداران در قم به تدریج مسئولیت حفاظت اقامتگاه امام را بر عهده میگرفتند، ما که عضو کمیته انقلاب اسلامی بودیم، میبایست محل را ترک میکردیم؛ البته این را هم اضافه کنم که آن زمان بچههای سپاه رابطه خوبی با ما نداشتند؛ یعنی گزینش سپاه قم، کمیته را قبول نداشت؛ پس برای اینکه بتوانم همچنان در جمع محافظان اقامتگاه امام حضور داشته باشم، برای عضویت در سپاه اقدام کردم؛ لذا برای اینکه من و سایر دوستان عضو سپاه شویم، کاظمی فرمانده ما گفت که شما را عضو سپاه همدان میکنم و بعد، از سپاه همدان به اینجا مأمور میشوید؛ اما این تدبیر عملی نشد؛ به همینجهت با نذر و نیاز به عضویت سپاه قم درآمدم.
این زمان مصادف شد با بیماری امام که به ناچار ایشان را از قم به تهران آوردند؛ لذا در چنین شرایطی عنوان کردند که چون مردم برای ملاقات به بیمارستان میروند، عدهای را میخواهیم که حفاظت از ایشان را برعهده بگیرند.
بدین ترتیب برای این کار داوطلب شدم و به تهران آمدم؛ این باعث شد که تا حدود سال ۱۳۷۰ در جماران بهعنوان یکی از پاسداران بیت امام حضور داشته باشم؛ البته اولین اقامت امام در تهران در خیابان ظهیرالدوله، میان دربند و تجریش بود که حداکثر سه ماه در این منطقه حضور داشتیم؛ چون پس از آن امام به جماران تشریف بردند.
دفاعپرس: زمانی که امام در جماران حضور داشتند، شما در کدام بخش فعالیت میکردید؟
بیشتر کارهای پاسداران در جماران حفاظت فیزیکی بوده است؛ بر این اساس من از ابتدای خیابان یاسر تا کوه، پست میدادم.
دفاعپرس: آیا شما برای حفاظت، داخل حسینیه جماران هم حضور داشتید؟
خیر؛ پاسدارهایی که در آن محل میایستادند، مشخص بودند و من چون محل استقرارم سه راه بیت بود، داخل حسینیه نمیرفتم.
دفاعپرس: زمانی که کشمیری میخواست نزد امام برود، پاسداران جماران بعد از ممانعت وی از بازرسیاش، مانع تردد او شدند؛ درباره این واقعه توضیحی میفرمایید؟
وقوع چنین برخوردهایی برای ما عادی بود؛ چون زمانی که کسی میخواست وارد بیت امام شود به دقت بازرسی میشد و برای ما هیچ فرقی نمیکرد که ملاقاتشونده چه کسی است؛ بهعنوان مثال، هر وقت شهید صیاد شیرازی میآمدند، بدون اینکه ما درخواست کنیم، آماده بازرسی بدنی میشدند و یا حتی شهیدان لاجوردی و لواسانی را هم میگشتیم. در واقع به جز هاشمی رفسنجانی و رئیس جمهور که آن زمان آیتالله خامنهای بودند و با خودرو بالا میرفتند، مابقی نفرات را بازرسی میکردیم.
البته زمان چنین رویدادی بنده در محل حضور نداشتم؛ لذا از جزئیات آن اطلاع دقیقی ندارم.
دفاعپرس: طی دوران دفاع مقدس موفق شدید در عملیاتها هم شرکت کنید؟
طی مدتی که در جماران بودم، مقطعی همزمان با عملیات کربلای چهار و پنج موفق شدم از قم به جبهه عزیمت کنم و مدت شش ماه حضور داشتم؛ البته این حضور شش ماهه در جبههها باعث شد که هنگام مراجعت به جماران هر وقت امام دیدار داشتند، تعداد حداکثر ۱۰ عدد کارت ملاقات هم برای رزمندهها بگیرم.
دفاعپرس: نحوه تردد ساکنین محلی جماران با توجه به حضور تیم حفاظت چگونه بود؟
تمام اعضای خانواده ساکنین محدوده جماران و خودروهای آنها شناسایی و برایشان کارت تردد صادر شده بود و مسیر تردد آنها نیز مشخص بود با این توضیح که داخل کوچه حسینیه یک خانه بیشتر نبود که بعدها این خانه هم که متعلق به یکی از برادران ارتشی بود، با واگذاری خانه دیگری به وی، در اختیار هاشمی رفسنجانی قرار گرفت.
توضیح دیگری که در این رابطه میتوان داد، این است که آن زمان سه خانه در اختیار امام و دفتر ایشان قرار داشت؛ یکی اندرون بود که متعلق به امام جمارانی بود، روبهروی آن هم یک خانه برای دفتر امام اختصاص یافته بود که خریدند و یک خانه هم بود که افراد مختلف برای دیدار خصوصی ایشان به آنجا میآمدند؛ این خانه هم برای فردی به اسم سیدحسن، داماد امام جمارانی بود که هر ماه اجاره آن را دریافت میکردند.
به غیر از این موارد، یک خانه هم که در سه راه بیت بود از صاحب آن خریداری شد و در خدمت فعالیتهای مربوط به امام قرار گرفت.
دفاعپرس: آیا طی مدتی که امام در جماران حضور داشتند، از محل اقامت خود هم خارج میشدند؟
امام طی مدتی که در جماران مستقر بودند، بهجز روز رایگیری و درمان از محل اقامتگاه خود خارج نمیشدند؛ لذا اینکه برخی میگویند که امام آمد، پست داد و اسلحه به دست گرفت، صحیح نیست و چنین موضوعاتی کذب است.
دفاعپرس: بعد از رحلت امام و کاهش تیمهای حفاظتی، پاسدارانی که در جماران بودند، کجا رفتند؟
عدهای برای حفاظت از بیت رهبری رفتند و عدهای هم مانند من همانجا ماندند.
انتهای پیام/ 231