به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاعپرس، «فهیمه مجیدی» شاعر جوان کشورمان «صلح» را دستمایه سروده خود قرار داد.
حالا که این را مینویسم...
انتظار تمام نشده است
حالا که این را مینویسم؛
گرمای فصل از حوالی اندام شهر
میگذرد
و صلح چند سال....نه
چندین سال....باز هم، نه
بلکه قرنهاست، شبیه فنجان
چای قجری
یخ کرده و از باورها رفته است.
ای رفیق......
دردها همیشه به زبان نمیآیند
گاهی خفه میشوند در خود
گاهی باران میشوند و گاهی بغض...
و گاهی شبیه یک لبخند تلخ
از کنارش رد میشوی، آرام
و گاهی، قرار میشوند
این بار، با تو سر این کوچه قرار دارم
دلم قرار نمیگیرد....
انتظار پشت انتظار....
اما باز نیامدی......
آنقدر نیامدی، که صبح شکفت و
صلح از حافظهی شب پاک شد
و
سورهی باران شکل گرفت
نمی دانم، راه طولانی است یا مسیر آمدنت را گم کرده ای؟؟؟؟
انتهای پیام/ 121