به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، پخش تصاویر و کلیپهای برجای مانده از دوران مسئولیت شهیدان رجایی و باهنر، نوستالژی عجیبی را در دل ایرانیان ایجاد میکند؛ خاطرهای که برای بسیاری شیرین و زیباست. رئیس جمهور و نخست وزیر ۲۸ روزه ایران در تاریخ هشتم شهریور سال ۶۰ به شهادت رسیدند. زمانه امان نداد تا این دو یار برنامههای خود را اجرایی کنند، اما سبکی از ریاست را برای جمهوری اسلامی به ارمغان آوردند که یاد آنها تا ابد در دل مردم ایران خواهد ماند.
خاطرههای بسیاری درباره سادهزیستی این مقامات وجود دارد. آنها فقیر نبودند بلکه سادهزیست بودند و کافی است نگاهی به نقل قول ها و زندگینامه این بزرگواران شود تا عمق خاکی بودن یک مقام را دریافت. کسی به یاد ندارد که شهیدان رجایی و باهنر از امکانات دولتی حتی به میزانی که از حقوقشان بود استفاده کرده باشند. رجایی سرمای خانه را در زمستان با سادهترین امکانات تحمل میکرد اما با تمام شدن کوپن نفتش، از موقعیت استفاده نمیکرد. صبر میکرد تا همچون مردم عادی از سهم ماه بعد خود بگیرد.
مردم ایران تا به امروز خیلی کم مقام یا مسئولی را دیدهاند که در پستهای مهمی باشد اما حبّ مقام و جایگاه او را از مردم جدا نکرده باشد. حتی نمایندگان و معاونان معمولی وزارتخانه ها نیز پرده ای میان خود و ولینعمتانشان کشیده اند. رجایی اگر زیر کرسی محقر خود در خانه می نشست یا کنار خانواده سرسفره ساده طعام میخورد و به تصویر در میآمد، از روی ریا نبود، این خصیصه از ذات چنین انسان بزرگی برمیخاست.
ایستادگی و مقاومت مثالزدنی رجایی در زندان ستمشاهی زمانیکه در قفس طوطی انداخته میشد و ساواک ناخنهای او را میکشید، اما نه نامی و نه نشانی از زیر زبان این بزرگمرد دستفروش بیرون نمیآمد. امام خمینی (ره) در سالگرد شهادت رجایی و باهنر (هشتم شهریور سال ۶۵) بهترین توصیف را از خصایص رجایی و باهنر میکنند. ایشان در سخنانی در جمع رئیس جمهور، نخست وزیر و اعضای هیئت دولت وقت (صحیفه امام، جلد ۲۰، صفحه ۱۲۴ و ۱۲۵) میفرمایند: «لازم است که در این روزی که فاجعه نخست وزیری رخ داد یک یا چند کلمهای یادی از این دو نفر شهید بزرگوار و همینطور آقای عراقی [مهدی عراقی که با فرزندش حسام عراقی به دست گروهک تروریستی فرقان به شهادت رسید] که من سابقه طولانی با ایشان داشتم، بشود. من از خصوصیاتی که در این آقایان بود، آقای رجایی، آقای باهنر، آقای عراقی، آنی که به نظرم خیلی بزرگ است، این است که آقای رجایی یک نفر آدمی بود که دستفروشی [میکرد] در بازار از قراری که گفتند. من در مطالعاتی که در ایشان کردم به نظرم آمد که از حال دستفروشیاش تا حال ریاست جمهوری، در روح او تأثیری حاصل نشد.
چه بسا اشخاصی هستند که اگر کدخدای ده بشوند، تغییر میکنند به واسطه ضعفی که در نفسشان هست، تحت تأثیر آن مقامی که پیدا میکنند واقع میشوند، و اشخاصی هستند که مقام تحت تأثیر آنهاست از باب قوّت نفسی که دارند و آقای رجایی، آقای باهنر در عین حالی که خوب، یکیشان رئیس جمهور بود، یکیشان نخست وزیر بود، اینطور نبود که ریاست در آنها تأثیر کرده باشد، آنها در ریاست تأثیر کرده بودند؛ یعنی، آنها ریاست را آورده بودند زیر چنگ خودشان، ریاست آنها را نبرده بود تحت لوای خودش. و این یک درسی است که انسان باید از اینها یاد بگیرد و الحمدللَّه در این جمهوری بسیارند همچو اشخاص که تفاوتی به حالشان نکرده است.
آن وقتی که در طلبگی بودند یا در بازار بودند با وقتی که مقام پیدا کردند فرقی نکرده است که انسان ببیند که خیر حالا یک بادی به غبغب بیندازد و یک هیاهویی به جا بیاورد و اینها نشده است و این مسئلهای است که اهمیت دارد. آنکه تحت تأثیر مقام میرود، نه این است که یک مقامی دارد. این از باب اینکه بسیار آدم ضعیفی است، مقام به او تسلط پیدا میکند و دنبال او هم میرود آن وقت و این دنبال رفتنِ مقام بسیار ضرر دارد، برای خود انسان و برای کسانی که در کار هستند برای کشورشان، از آن طرف اگر چنانچه عکس شد، تأثیر خوب دارد، هم برای خودشان و هم برای کشور.»
در ابتدای انقلاب و زمان جنگ همانطور که امام (ره) اشاره کردند در جمهوری اسلامی چنین شخصیت های بسیار بودند که مقام و جایگاه تفاوتی در حالشان ایجاد نکرد. کسانی که سینه سپر کردند و جلوی گلوله های بعثی از ایران و اسلام و ناموس ایرانیان دفاع و خاک را سرمه چشم خود کردند. نسلی که تبدیل به نوستالژی غریبی در زمانه ما شده است. شهید باکری و همت و پهلوانان بزرگی که در خاک ایران آرمیده اند و یک لحظه در فرمانبرداری از رهبر خویش تردیدی به خود راه ندادند. همچون مردمان عادی کشورشان زیستند و هیچ امتیازی را برای خود و اطرافیانشان ترجیح ندادند.
اینکه چرا در حال حاضر و در سالیان اخیر دیگر شاهد ویژگی های رجایی در میان اغلب مسئولان نیستیم، سوالی است که باید آن را در تاریخ جستجو کرد. به هر میزان که از تاریخ انقلاب فاصله می گیریم، فاصله برخی از مقامات نیز از مردم بیشتر می شود. در آن فضای انقلابی کسانی فرصت رشد و ترقی داشتند که نه آقازاده و نه از سمت کسی توصیه شده بودند . از بطن مردم بر می خاستند و مردمی هم باقی می ماندند. آن فضای انقلابی دیگر تکرار شدنی نیست و بسیار سخت است بار دیگر، کسانی همچون رجایی و باهنر رشد کنند و به جایگاهی برسند. امام خمینی (ره) در آن زمان خیل عظیم لشکر مخلص در اختیار داشت که هر یک اسوه زمانه بودند اما در حال حاضر از خیل این لشکریان کاسته شده و این تعداد اندک یا ناشناخته اند یا در میان سیل اخبار رسانه ها گم شده اند.
انتهای پیام/ ۳۶۱