همسر شهید «محمد شالیکار»:

«محمد» اجازه سفر به سوریه را از فرمانده‌اش گرفته بود

«نوروزی» گفت: «محمد» بعد از بازگشت از سفر وقتی فهمید که قرار نیست او را به سوریه ببرند خدا را به چهارده معصوم قسم داد. نیم ساعتی قرآن خواند و بعد شماره سردار رستمیان را گرفت و به او گفت با فرمانده شما صحبت کردم، گفت: به شما بگم که من رو هم همراه خودتون ببرید!
کد خبر: ۴۷۶۵۳۷
تاریخ انتشار: ۱۹ شهريور ۱۴۰۰ - ۱۵:۵۰ - 10September 2021

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از ساری، شهید مدافع حرم «محمد شالیکار» در سال ۱۳۴۹ در فریدونکنار به دنیا آمد و در تاریخ ۲۱ آذر ۱۳۹۴ در سوریه به شهادت رسید.

«شهربانو نوروزی» همسر شهید به ذکر خاطره‌ای از محمد پرداخت و گفت: آغاز زندگی مشترک من و محمد در سال ۶۹ بود. خانواده من اهل بابلسر و خانواده محمد اهل فریدونکنار بودند، دختر عموی محمد همسایه ما بود و من رو برای ازدواج با پسر عمویش معرفی کرد.

محمد وقتی به خواستگاری‌ام آمد ۱۹ سال داشت و من ۱۵ ساله بودم آن زمان مهریه‌ام ۳۰۰ هزار تومان پول و به علاوه ۴۰ هزار تومان طلا بود. البته من همان موقع مهریه‌ام را به شوهرم بخشیدم؛ چون شنیده بودم خانم‌هایی که مهریه‌شان را می‌بخشند، نزد همسرانشان خیلی محبوب می‌شوند.

فرمانده‌ای که اجازه سفر به سوریه را داد که بود؟

اینکه همسر تا زمانی که مهریه را پرداخت نکند بدهکار است و من برای همین مهریه‌ام را بخشیدم تا او بدهکار من نباشد. در کربلا بود که خواب دید همکارانش همگی لباس نظامی پوشیده‌اند و شهید حاج حسین بصیر هم دارد کمربند‌های آنان را محکم می‌کند.

بعد از بازگشت از سفر وقتی فهمید که قرار نیست او را به سوریه ببرند. گوشی تلفن همراهش را برداشت و سه بار روی قرآن، خدا را به چهارده معصوم قسم داد. نیم ساعتی قرآن خواند و بعد شماره سردار رستمیان را گرفت و به او گفت با فرمانده شما صحبت کردم، گفت: به شما بگم که من رو هم همراه خودتون ببرید!

سردار خیلی تعجب کرد و گفت: «فرمانده من؟! با کی صحبت کردی؟! گفتم: «خدا». بعد از این مکالمه بود که سردار رستمیان نام او را هم بین نیرو‌های اعزامی ثبت کرد.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار