به گزارش گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس، نشست بررسی رمان «نوشانوش» نوشته محمد محمودی نورآبادی از منشورات انتشارات بهنشر به مناسبت هفته دفاع مقدس با حضور محمدقائم خانی (مجری کارشناس) و جواد محمدی (منتقد ادبی) در محل کتابفروشی به نشر تهران برگزار شد.
مبارزه شش رزمنده ایرانی و یک گروهبان عراقی
جواد محمدی، منتقد ادبی در این نشست گفت: کتاب نوشانوش ۱۹۵ صفحه دارد و در ۳۵ فصل، برههای از جنگ را به تصویر کشانده؛ برههای که شش رزمنده ایرانی و یک گروهبان عراقی با هم به مبارزه میپردازند.
وی افزود: کتاب، تصویرهای خوبی دارد و فضاسازی خوبی در آن شکل گرفته است. این رمان به زنان و مردان عشایر اهدا شده؛ به خصوص عشایر خطه زاگرس. همانطور که میدانید عشایر بعد از شروع جنگ بلافاصله وارد میدان شدند و در قالب بسیج، مسلح شدند و تحت آموزش ارتش قرار گرفتند و بعد از مسلح شدن در مامویتهای زیادی شرکت داشتند. آنها در فعالیتهای مختلف از جمله حفظ خطوط مواصلاتی و شکار تانکها و عملیاتهای گسترده آفندی و پدافندی شرکت داشتند و شهدایی را هم تقدیم انقلاب کردهاند.
داستان عشایر غیور
محمدی ادامه داد: قهرمان این داستان «علیشیر» و برادرش «علیباز» از عشایر غیور هستند و داستان حول شخصیت این جوان ۱۷ ساله میگذرد. آن سوی قضیه هم یک گروهبان عراقی است که در واقع خیلی تحت تاثیر آداب و تبلیغات حزب بعث قرار داشته و با دیدگاه خودش وارد جنگ شده است. ژانر داستان، همان ژانر دفاع مقدس و جنگ است و بخشی از داستان به پس از جنگ مربوط میشود. این بخش از داستان که در بیان یکی از شخصیتها هم میآید، نشان میدهد که این رمان به تبعات پس از جنگ هم توجه دارد.
این منتقد ادبی درباره شخصیتهای رمان گفت: سید غیاث حسینی فرمانده گردان بوده و با چند نفر از افرادش در داستان معرفی میشود. یکی حجت است که بعد از جنگ، مشغول چوپانی است در حالی که فرمانده گروهان بوده. هاشم هم فرمانده گروهان بوده و در عسلویه کارگری میکند. شخصیت بعدی شاهپور است که فرمانده گروهان بوده و بعد از جنگ به نوعی مسائلی برایش پیش میآید و به عراق پناهنده میشود و به سازمان منافقین میرود و وقتی میبیند که آنجا دلخواهش نیست به ایران میآید و مدتی در ایران تحت بازداشت بوده، اما بالاخره در یک نزاع دستهجمعی دست به اسلحه میبرد و کشته میشود؛ همچنین شخصیتی عجول و احساساتی دارد. «علیشیر» شخصیت دیگر کتاب است که جوانی ۱۷ ساله است که از طرف بسیج به جبهه میآید و فرمانده دسته میشود. یک شخصیت منفی هم داریم که توپچی عراقی است. آدمی میگسار و تحت تاثیر تبلیغات حزب بعث است و سرش به معشوقهاش در بغداد گرم است.
نویسنده به خوبی خواننده را به خواندن داستان مشتاق میکند
جواد محمدی ادامه داد: یکی از ویژگیهای داستان این است که از پیشدرآمد حادثه استفاده کرده است. این عامل بیشتر به این خاطر است که ایجاد کشش و تعلیق کنیم و نویسنده به خوبی از پس آن برآمده تا خواننده را به خواندن ادامه آن مشتاق کند. داستان در ۱۴ ماه و در محدوده عملیاتهای کربلای ۵، کربلای ۸ و والفجر ۱۰ رخ میدهد. عملیاتهای کربلای ۵ و ۸، در شلمچه، شرق بصره و جزیره مجنون بوده. اتفاقا آن گروهبان عراقی در کربلای ۸ مجروح میشود و در حال اسیر شدن بوده، اما به علت عدم تامین نیروی هوایی و زرهی از جانب ما، نفرات جلو میروند، اما عقبه کامل نبوده و او بین این مناطق در رفت و برگشت بوده و به اسارت درنمیآید؛ تا این که بعد از مدتی به فکر فرماندههان ایرانی میرسد که به خاطر نفوذناپذیری این محدوده، به مناطق شمالی در سد دربندیخان و شهر سیدصادق و حلبچه و نوسود بروند که مکانهای داستان را تشکیل میدهند.
اگر شیمیایی میزدیم، اینقدر پررو نمیشدند!
این منتقد ادبی تصریح کرد: در حلبچه بمبارات شیمیایی انجام میشود و شاپور به فرمانده گردان میگوید که ما هم باید سلاح شیمیایی به کار ببریم و اگر در شلمچه سلاحهایی که غنیمت گرفته بودید را به کار میگرفتید، اینها اینقدر پررو نمیشدند. علیشیر در جواب میگوید اگر ما هم فقط به هدف فکر کنیم و اخلاق را جدا کنیم، باعث میشود که مثل خود بعثیها شویم. از همینجا روبارویی این دو دیدگاه شرو ع میشود. نویسنده خلاقیت به کار برده و دیدگاه نویی را به وجود آورده که دو رزمنده ایرانی و رزمنده عراقی با دیدگاههایی که دارند و با سابقه خانوادگیشان مقابل هم قرار میگیرند و این، به داستان جان داده و آن را مهیج کرده است.
روایت داستان از دید دو متخاصم
محمدی ادامه داد: این داستان آن ۱۴ ماه عملیات را از دید این دو رزمنده جلو میبرد. هسته اصلی داستان همین است که روایت داستان از دید دو متخاصم بیان میشود. نویسنده به خوبی وضعیت سربازان عراقی را ترسیم میکند و جوخههای اعدام را نشان میدهد. یکی دیگر از ویژگیهای داستان این است که بین قبل از جنگ و بیست سال بعد، رفت و برگشتهای بسیار خوبی دارد و البته تأکید نویسنده در بعد از جنگ است و تاکیدش هم بر شخصیتشناسی افراد بوده است. رمان «نوشانوش» زندگی عشایری را هم به خوبی توصیف کرده است. صحنهپردازی اول داستان، لحن داستان را برای خواننده و همچنین ریتم داستان را برای مخاطب حفظ کرده و این باعث شده که رمان، یک داستان خوشخوان و روان از کار دربیاید. از ویژگیهای دیگر داستان، توصیف خوب از زیباییهای طبیعت و جبهههای جنگ است و صحنههای خوبی دارد.
نکوهش جنگ
این منتقد ادبی اضافه کرد: یکی از زیرلایههای داستان این است که جنگ، نکوهش شده و زندگی روستایی یک جوان روستایی را تصویر میکند که چطور داوطلب میشود و به جنگ میآید. نکته دیگری که در داستان دیده میشود، اقلیم و خانواده است. نویسنده به خوبی توانسته این موضوع را بشکافد. او دیدگاهها و آرزوهایشان را هم مطرح کرده است.
محمدی پس از بررسی ویژگیهای رمان نوشانوش در نقد این داستان گفت: بخشهای کمی از داستان به جای نشان دادن، بیان کرده و از اصول داستاننویسی، عدول کرده است. همچنین در دو جا خواننده به شبهه میافتد. یکی درباره نام کتاب، و یکی درباره این که داستان برای زمان جنگ است یا درباره پس از جنگ؟! من دوست داشتم که «نوشانوش» به معنای جرعهای از قدح عرفانی باشد که رزمندگان ما مینوشیدند.
کاش معشوقهی «عامررشید»، پیچیدگی بیشتری داشت!
وی در پایان تصریح کرد: به نظرم جا داشت که رغد، معشوقه «عامررشید» پیچیدگی بیشتری داشته باشد. من امیدوارم آقای محمودی نورآبادی در آثار دیگرشان هم موفق باشند. ما باید آثار بیشتری درباره جنگ بنویسیم و در این زمینه هر کاری کنیم، باز هم کم است.
شکلگیری داستان خانواده
در این نشست، همچنین محمدقائم خانی، نویسنده و منتقد ادبی گفت: رمان نوشانوش در مورد شخصیتها یک دو قطبی درست میکند که قطب سفید، حول محور علیشیر است و در قطب منفی هم این عراقی است که در اویل رمان در یک صحنه، آنها را میبینیم. روحیه رقابت در شخصیت اصلی باعث میشود داستان در خانواده هم شکل بگیرد.
وی افزود: داستان، تصویر سختیهای زندگی در ارتفاعات شمال غرب و جنوب را در مقابل راحتی زندگی در مناطق عشایری قرار میدهد تا این از خودگذشتگی افراد را بهتر به نمایش بگذارد. با تمهیدی که نویسنده در ابتدای رمان گذاشته سعی کرده که ما را پای صحبت افراد مختلف بگذارد تا از بیان خودشان، مقاطع مختلف داستان را بخوانیم. در بخش عراقی هم روایتهایی را از آن توپچی داریم و هم یک دفترچه یادداشت داریم که به کمک نویسنده میآید.
داستان یکی دو سال آخر جنگ
این نویسنده و کارشناس ادبی ادامه داد: ما رمان و داستان درباره یکی دو سال آخر جنگ کمتر داریم و یکی از خوبیهای این داستان همین است که این مقطع را برای ما ترسیم میکند. داستان حول زندگی علیشیر میچرخد و فضای خانوادگیاش کار را جذاب کرده، اما برخی جاها خواننده احساس میکند که نوشته از داستان فاصله میگیرد و به خاطره نزدیک میشود.
انتهای پیام/ 121