به گزارش گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس، به مناسبت آغاز هفته دفاع مقدس در برنامه «جنگی که بود؛ راهی که هست» که از سوی فرهنگسرای امام (ره) روز سی و یکم شهریور ماه در گلزار شهدای گمنام بهشت زهرا (س) برگزار شد و یکی از مجموعه برنامههای سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران به مناسبت چهل و یکمین سالگرد گرامی داشت هفته دفاع مقدس به نام «شهر پر ستاره» است، با سه تن از نویسندگان، مداحان و پژوهشگران دفاع مقدس با عنوان «روایتی متفاوت از رخدادهای هشت سال دفاع مقدس» گفتوگویی انجام شد که هر یک به ابعادی از جنگ تحمیلی رژیم بعث علیه ایران پرداختند. مهمانان این برنامه که با اجرای حسین جودوی برگزار شد، جعفر طهماسبی، مداح و از رزمندگان دفاع مقدس، محمد علی صمدی به عنوان پژوهشگر دفاع مقدس و داوود امیریان از نویسندگان ادبیات دفاع مقدس هستند.
این گفتوگوها در سه بخش تنظیم شده که در طول هفته دفاع مقدس منتشر خواهد شد و همچنین ویدئوهای این گفتوگوها طی هفته دفاع مقدس از طریق فضای مجازی و از تمامی صفحات مجازی فرهنگسراهای شهر تهران بازنشر خواهد شد. نخستین گفتوگو با جعفر طهماسبی، متولد ۱۳۴۶، مداح و از رزمندگان دوران هشت سال دفاع مقدس است که در ایام دفاع نیز همزمان با حضور در جبهههای جنگ، در میان رزمندگان مداحی میکرد و امسال به دلیل تقارن هفته دفاع مقدس با اربعین با ایشان گفتوگویی خواندنی انجام شده که به نقش مداحیها در دوران دفاع مقدس پرداخته شده است.
همان گونه که میدانیم فضای ایران یک فضای دینی است و نقش مساجد و هیئتها در این فضا پررنگ است. به نظر شما این تاثیرگذاری در سالهای دفاع مقدس از چه زمانی بیشتر شد؟
ضمن گرامی داشت هفته دفاع مقدس و تسلیت اربعین حسینی که با این هفته همزمان شده، از شما ممنونم که چنین گفتوگویی را انجام میدهید و در باره سوال شما باید بگویم انقلاب اسلامی و نهضت امام خمینی سرچشمه اش از مساجد و هیاتها و جلسات دینی بود و همین مساجد و هیئتها هم در دفاع مقدس نقش داشتند و سال ۵۹ که جنگ آغاز شد، سال اول جنگ پیشرویهای دشمن بود و ما پیروزی نداشتیم تا اینکه همین هیئتها و مساجد وارد جبهه شدند و این یک نقطه عطف در جنگ بود و شرایط تغییر کرد و از آن پس پیروزیها یک به یک رقم خورد و این به دلیل حضور این گروهها و یاری آنها در جنگ بود.
فضای آن سالهای دفاع مقدس چگونه بود؟
ج-در آن سالها بیشترین وقت صرف شکل گیری نهادهای انقلاب شد. رژیم قبلی رفته بود و یک نظام جدید تشکیل شده بود و بیشترین وقت بچههای مذهبی هم صرف تشکیل همین نهادها شده بود مثل سپاه و بسیج و همه دست به دست هم دادند که نهادهای انقلاب شکل گرفت و آمادگی برای ادامه انقلاب ایجاد شد. همچنین در زمانی که گروهکها در کشور آشوب کرده بودند هم امام رحمت الله علیه برنامه ریزی کرده بودند که این بچهها پای کار بیایند و همان هم شد و این مصداق همان نقل قولی هست که از امام در سال ۴۲ میکنند که ایشان در جواب کسانی که میگفتند نیروهای شما چه کسانی هستند گفته بودند سربازان من همین بچههایی هستند که الان در آغوش مادران خود هستند. روی هم رفته در زمان جنگ به جهت حفاظت از مرزها بچه هیئتیها به جهت کارکردی که امام تعیین کرده بود زود خود را پیدا کردند.
شما در سالهای دفاع مقدس عضو گردان تخریب لشکر ۱۰ سید الشهدا (ع) بودید، به نظر شما این مداحیهایی که میشد بیشتر عزاداری برای اهل بیت بود یا به حماسه سازیها کمک میکرد؟
در تهاجمی که به یک کشور میشود، یا باید آدمها به کار بیایند یا تجهیزات و ما که تجهیزات قابلی نداشتیم، آنچه که میتوانست به کار بیاید جمعیت و جوانان بودند و این در حالی بود که دشمن تجهیزات داشت و چنین جنگی با این محدودیتها یک جنگ عاشورایی و کربلایی است و برای این جنگ ساز و کارش هم باید تعیین شود. برای آنکه جنگ عاشورایی شود باید هیئتها نقش آفرینی میکردند و مادحین و ذاکرین هم بخشی از این نقش آفرینی بودند.
در زمان جنگ هم اعزام مبلغ داشتیم که از قم و تبریز و مشهد اعزام میشدند و جذب مبلغ بود، اما اعزام ذاکر و مداح نبود. اما آن چیزی که بود اینکه در مجموعههای عملیاتی در جنگ مثل گردانها و گروهانها مداحهایی بودند که به عنوان مداح نیامده بودند و همان نیروهای بسیجی و مردمی بودند و هر کدام یک مهارت یا هنری داشتند و در واقع همان گونه که مثلا برخی رزمندگان مکانیکی بلد بودند، برخی هم مداح بودند و اینها معنویت را رونق میدادند که در کنار رزم و آمادگی رزمی کار مداحی را هم انجام میدادند و حتی با اینکه کار مداحی میکردند از فرمانده تعهد میگرفتند که حتما در عملیاتها حضور داشته باشند و مداحان جبهه از این جنس بودند. در واقع این مداحان صرفا مداحی نمیکردند و در کنار رزم مداحی هم میکردند.
تاثیرگذاری این مداحان در گردانها چگونه بود؟
شما نمیتوانید جبهه را بدون محرم و عاشورا تصور کنید و اینکه کسی در آن فضا ذکر سیدالشهدا (ع) نگوید و مداحان حتی حکم فرمانده گردان در سایه را داشتند و خود فرماندهان هم میگفتند آنچه که رزمندگان میتوانستند از تکنیکهای جنگی در عملیات استفاده کنند همان روحیه معنویت این رزمندگان بود. مثلا صبحها دعای عهد و دعاهای صبگاهی میخواندند و اینها معنویت را شکل میداد و بعد زمان تمرین ها، مداح شعرهای حماسی میخواند و شبهای جمعه و صبحهای جمعه دعاهای کمیل و ندبه خوانده میشد و شبهای عملیات هم باز مجلس داری مداح نسبت به نوع عملیات و رزمندگان فرق میکرد.
مثلا برای غواصی که میخواست خط شکن باشد بالا رفتن معنویت خیلی مهم است و این وظیفه مداحان بود که با شناخت موقعیت این روحیه را بالا ببرند. اینجا بود که اهمیت کار مادحین و ذاکرین افزایش مییافت و حتی فرماندهان میگفتند از ده تا پانزده روز مانده به عملیات در باره آمادگیهای رزمی دیگر ما کار خاصی نمیتوانیم انجام دهیم و این کار مادحین و ذاکرین است که روحیه را بالا ببرند.
در واقع زمانهای خاصی بود که حتی کار اعتقادی هم برای رزمندگان تاثیرات مداحی را نداشت و این مداحان بودند که روحیه رشادت و رزم را در رزمندگان بالا میبردند و آنها آماده شب عملیات میشدند و این گونه بود که کار مادحین و ذاکرین اهمیت پیدا میکرد. حتی فرماندهان هم در این شرایط اذغان داشتند که در این شرایط روحی مادحین و ذاکرین میتوانند شرایط روحی رزمندگان را بالا ببرند
متاسفانه در دوران فعلی مداح محوری دیده میشود و به خصوص در صدا و سیما، آیا در دوران دفاع مقدس هم اینگونه بود؟
در دوران دفاع مقدس اگر مداح امام حسین (ع) بودی و ذاکر تابلودار گردان بودی همه انتظار داشتند اولین رزمنده خط شکن هم باشی و حتی تا امروز کار برجستهای برای مادحین شهید جنگ نشده در صورتیکه برای بقیه شده است، اما امروز اینگونه نیست و اگر امروز مداحی را پیدا کردید که برای خودش یارکشی میکند که ارزشی ندارد، اما اگر برای امام حسین (ع) یار جمع کند این ارزش دارد و زمان جنگ هم همین طور بود و در مواقع سخت فرماندهان از مداحان کمک میخواستند.
بحث انتخاب شعر برای مداحی در آن سالها چگونه انجام میشد؟
امروز در مداحیها یک شعری میخوانی و بعد میروی، اما آنجا اگر مداح یک شعر ضعیف میخواند یا با صدای بد میخواند، بچهها او را رها نمیکردند و به عبارت دیگر بنداز و در رو نبود و یادم هست شهیدی داشتیم به نام شهید عبدالله نوریان که از مقدسترین فرماندهان جنگ بود و فرماندهی بسیار مومن بود که در رفتارهای شخصی خیلی مراقبت داشت.
مثلا در باره غذا خوردن ایشان اعتقاد به سادگی سفره داشت و حتی مثلا وقتی هم ماست و هم سالاد در سفره بود، ایشان تاکید داشتند که فقط یکی از این دو خورده شود، چون رزمنده باید مراقب همه رفتارهای خود باشد و در مورد لباس پوشیدن و همچنین گفتوگو یا شوخی با دیگران هم بسیار مراقبت را توصیه میکرد و به خصوص در بار مداحان این را سختگیرانهتر میدانست و حتی مراقب مداح گردان بود که خیلی رعایت کند و میگفت مداح باید از من که فرمانده گردان هستم بیشتر مراقب باشد و ایشان میگفت شما مرشد و الگوی این رزمندگان هستی و اگر خودت مشکل داشته باشی، وقتی میخواهی برای این بچهها مداحی کنی، ایجاد مشکل میکند و حتی زمان غذا خوردن مثلا میگفت که در باره مقدار غذا خوردن باید دقت داشته باشید.
زیباترین شعرهایی که در سالهای جنگ میخواندید چه بود؟
خیلی شعرها بود، اما چند شعری که به یاد دارم از جمله یکی این بود کهای دوست برای دوست جان باید داد
در راه محبت امتحان باید داد
تنها نبود شرط محبت گفتن
یک مرتبه هم عمل نشان باید داد
و دیگری این شعر که
خواهم که در این غمکده آرام بمیرم
گمنام سفر کردم و گمنام بمیرم
کس نیست که ازاد کنم مرغ دلم را
پر بسته و دلخسته در این دام بمیرم
من کام دل از جلوه حسن تو گرفتم
هر چند در این معرکه ناکام بمیرم
عمریست مرا مونس جان نام حسین است
دل خواست که در سایه این نام بمیرم
خواهم ز خدایم که به دلخواه بمیرم
یعنی که تو را بینم و آنگاه بمیرم
و اشعار دیگری هم بود و چون خیلی از این مداحیها نشات گرفته از قیام سیدالشهداست
از جمله شعری با مطلع «طنین نعره ام برپاست مادر»
تفنگم بر زمین تنهاست مادر
نمردم غریب اندر بیابان
سرم بر دامن زهراست مادر
و شعر دیگری هم بود با این مضمون
ما در ره عشق نقض پیمان نکنیم
گر جان طلبد دریغ از جان نکنیم
دنیا اگر از یزید لبریز شود
ما پشت به سالار شهیدان نکنیم
به زیر لب بگفت لاله این حرف
شهیدان لاله را شرمنده کردند و شعرهایی از این دست که در آن سالها میخواندم.
در سخنانتان گفتید تعداد زیادی از شهدای تهران مداح بودند، انشالله که به این شهدا توجه بیشتری داشته باشیم و شهدا را بیشتر یاد کنیم و با توجه به اینکه خاطره گویی از شهدا ادامه راه این شهدا است چند نفر از این شهدا را نام ببرید؟
بیش از صد نفر از شهدای تهران از مداحان اهل بیت بودند و تعدادی از اسامی این شهیدان را به یاد دارم از جمله شهید علی سلمانی از شهدای عملیات مرصاد، شهید جواد رسولی معاون فرمانده گردان امام حسن لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع)، شهیدان حسین مصطفایی، بنی جمالی، غلامعلی رجبی که ایشان سال ۱۳۶۷ به شهادت رسیدند و همان زمان نوارهای کاست مداحیهای این شهید میان مردم دست به دست میشد و ضمن اینکه مداح بود، شاعر هم بود و ایشان در ایام مسلمیه به شهادت رسید و تراز یک نوحه خوان بود و از مداحهای اسم و رسم دار که خود را کند و به رزمندگان پیوست و سال ۱۳۶۷ به شهادت رسید.
مداحان در ایام مسلمیه به سید الکریم میآمدند و برنامههای مداحی اجرا میکردند و ایشان با این وجود همه این شهرت و معروفیت را رها کرد و در عملیات مرصاد به فیض شهادت نائل شد. ما امروز در مزار شهدا حضور داریم و بهترین جملهای که میتوانم بگویم جملهای از امام راحل است.
چون وقتی در باره شهدا صحبت میکنیم فکر میکنیم خیلی افسانه و دست نیافتنی هستند و چیزهایی که از شهدا میشنویم با حال امروزی ما خیلی جور در نمیآید، اما امام (ره) این جمله را میگویند که چه غافلند دنیا پرستان و بی خبران که ارزش شهادت را در صحیفه طبیعت جستجو میکنند و در حماسهها و شعرها میجویند و در کشف آن از هنر تخیل و کتاب تعقل مدد میخواهند و حاشا که حل این معما جز به عشق میسر نیست.
بنابراین هرکس میخواهد در باره شهدا حرف بزند باید از زبان و بیان عاشقی صحبت کند و آن را با این ویژگیها درک کند و با فهم عادی نمیشود شهدا را شناخت و این نظری است که امام راحل که دارای شخصیتی چند بعدی، عارف و فرزانه بود و رهبر و پیشوای مسلمین هم بود این را میگویند که باید برای شناخت شهدا از مسیر عشق عبور کرد.
اکثر روضه خوانان شهید جوان بودند و انچنان عاشق بودند که در آتش سنگین کربلای پنجها و خیبرها بلند میشدند و روضه میخواندند و ذکر یا حسین (ع) میگفتند و اینها جز به عشق میسر نیست و عشق همیشه بسیار جلوتر از عقل حرکت میکند.
گفتنی است حاضران در این برنامه در پایان مراسم ضمن قرائت صلوات و فاتحه برای شهیدان والا مقام دفاع مقدس و دیگر شهیدان این سرزمین بر سر مزار شهدا حاضر شده و ادای احترام کردند.
انتهای پیام/ 231