یادداشت/ فاطمه شریفی

مدرسه‌ای به نام عشق!

«بسیج» بانگ بلند بیداری و برج استوار دیده‌بانی است، مدرسه‌ای که اسوه صالحان می‌شود و آموزگار صابران، تا افسران آزاده اردوی ایمان در مسیری مجهز به عشق و ریسمانی گره خورده به فی سبیل الله، قهرمان عدالت‌خواهی شوند.
کد خبر: ۴۸۵۶۱۰
تاریخ انتشار: ۰۸ آبان ۱۴۰۰ - ۰۱:۴۸ - 30October 2021

مدرسه‌ای به نام عشق!گروه استان‌های دفاع‌پرس - فاطمه شریفی؛ مکتبی است برای آنان که خوشنامی ایران اسلامی را در گمنامی خود جست‌وجو می‌کنند و از همان ابتدای راه به معراج اندیشه پاک اسلامی متوسل می‌شوند. این‌جا صحبت از احساس آمیخته با عقلانیت و عمل‌گرایی همراه با آرمان‌گرایی برای تجلی افق‌های دوردست در مسیر تمدن‌سازی اسلامی است.

روایت‌گران این ماجرا از یک فرهنگ سخن می‌گویند، فرهنگی با پیوست به صحنه و به میدان آمدن، فرهنگی که هویتی از جنس عاشورا دارد و دانش‌آموزان مکتبش در مسیر کربلایی شدن قدم برمی‌دارند.

بسیج بانگ بلند بیداری و برج استوار دیده‌بانی است، مدرسه‌ای که اسوه صالحان می‌شود و آموزگار صابران، تا افسران آزاده اردوی ایمان در مسیری مجهز به عشق و ریسمانی گره خورده به فی سبیل الله، قهرمان عدالت‌خواهی شوند.

شهید فهمیده نیز دانش‌آموز این مکتب بود که خاک جبهه از عظمت چشمانش تا ابد روشن ماند. دانش‌آموزی که از محاصره سنگر و هجوم دشمن ترسی به دل راه نداد و وقتی حمله تانک‌های عراقی به سوی رزمندگان اسلام برای محاصره و قتل عام رقم خورد، از پای ننشست.

دانش‌آموز مدرسه عشق در حالی که تعدادی نارنجک به کمر خود بسته بود، به طرف تانک‌ها حرکت کرد و خود را به سرخط ماجرای کینه‌توزی دشمن رساند و جسورانه نارنجک‌ها را منفجر کرد.

از جرأت‌ورزی دانش‌آموزی در میدان مبارزه، دشمن تصور می‌کند حمله‌ای صورت گرفته و به سرعت تانک‌ها را رها کرده و فرار می‌کند. حلقه محاصره شکسته می‌شود و پس از مدتی نیرو‌های همیار از راه می‌رسند و منطقه از حضور متجاوزان پاکسازی می‌شود.

از مدرسه تا جبهه جنوب دانش‌آموز شهید محمدحسین فهمیده ولایت علوی را به‌خوبی دریافته بود و بی‌درنگ با رساندن خود به میدان مبارزه با ظلم و پاسداری از ارزش‌های اسلامی و انقلابی، جان خود را در راه اعتلای میهن اسلامی به شکلی شجاعانه در طبق اخلاص نهاد و هیچ‌چیز نتوانست خللی در اراده پولادینش وارد کند.

۸ آبان سال ۱۳۵۹ در تاریخ این مرز و بوم به بلندای تاریخ ایثار و مجاهدت ماندگار می‌شود تا اینکه ما در دفتر خاطرات روزهامیان بنویسم «ما هرچه داریم از شهدا داریم»؛ چراکه شهدا از نفس افتادند تا ما از نفس نیوفتیم، قامت راست کردند تا ما قامت خم نکنیم، به خاک افتادند تا ما به خاک نیوفتیم و امروز در امتداد مسیر سرافرازی ایران اسلامی پشتوانه‌ای از این جنس داریم، سرمایه‌ای معنوی که با شناخت و الگوسازی از آن باز هم مدرسه‌های عشق آینده‌ساز این مرز و بوم می‌شوند.

و این روز‌ها نیز شهر دارالعباده یزد میزبان یکی از دانش‌آموزان مدرسه عشق و همراهان شهید محمد حسین فهیمده بود و پیکر مطهر دانش‌آموز شهید حسن یاوری بعد از ۳۷ سال انتظار و گمنامی همزمان با سالروز شهادت امام رضا (ع) از عاشورای حق‌طلبی بازگشت و در گلزار شهدای «نعیم‌آباد» یزد نشان راه شد تا دانش‌آموزان وطن و سربازان کربلایی بدانند نهضت فهمیده‌ها تا طلیعه ظهور ادامه دارد.

«اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجَ وَ الْعافِیَةَ وَ النَّصْرَ وَ اجْعَلْنا مِنْ خَیْرِ اَنْصارِهِ وَ اَعْوانِهِ وَ الْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ»

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها