به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، شهید محمد آژند اولین فرزند حاج حسین آژند در تاریخ ۲۷ تیر ۱۳۵۹ در تهران چشم به جهان گشود. کودکی او زیر آتش توپخانه و موشکباران جبهه جنوب در دوران دفاع مقدس سپری شد. پدر شهید آژند برای دفاع از این مرز و بوم، در قامت رزمنده نیروی هوایی ارتش، به همراه خانواده به دزفول عزیمت کرده بود.
محمد که در کودکی، آرمانهای بزرگسالیاش را در آغوش خانواده، مکتب تربیتی و محیط رشد خود در فضای جنگی سامان میبخشید، پس از جنگ به همراه خانواده به تهران بازمیگردد. آژند که در آن زمان، دوران نوجوانی خود را سپری میکرد پس از پایان دوره راهنمایی برای ادامه تحصیل راهی حوزه علمیه میشود. پس از مدتی، پدرش به وی توصیه میکند که بهتر است ابتدا به تکمیل تحصیلات نظریاش بپردازد و سپس به ادامه تحصیلات حوزوی روی بیاورد.
محمد پس از اخذ مدرک دیپلم، وارد سپاه پاسداران میشود، با این حال همزمان با خدمت در نظام مقدس جمهوری اسلامی به کسب علم ادامه داده و تا تحصیل در مقطع کارشناسی در رشته مدیریت پیش میرود. وی که از کودکی قاری متبحر و حافظ قرآن بود در ابتدای نوجوانی به مداحی روی میآورد و به امور فرهنگی در بسیج و مساجد مشغول میشود و در سالهای مختلف مسئولیت فرماندهی برخی از پایگاههای بسیج مناطق به وی محول میشود.
وی در منطقه کهنز شهریار فرماندهی پایگاه بسیج الغدیر و در تهرانسر فرماندهی پایگاه بسیج شهرک انصار را به عهده میگیرد. از خصوصیات بارز اخلاقی این شهید میتوان به مداومت در نماز اول وقت و امر به معروف و نهی از منکر، ولایتمداری وفادارانه، مهربانی، دست و دل بازی و خانواده دوست بودن وی اشاره کرد.
محمد آژند پس از سه سال تلاش برای حضور در جبهههای نبرد علیه باطل در سوریه، در دی ماه ۱۳۹۴ موفق به اعزام میشود و در آنجا نیز یکی از فرماندهان متواضع و خونگرم گردان فاتحین شده و نام جهادی «سید کمیل» را برای خود انتخاب میکند. از شهید جاویدالاثر محمد آژند در زمان شهادت، دو فرزند به نامهای محمدمهدی (۱۰ ساله) و محمدطاها (یک ساله) به یادگار مانده است.
شهید محمد آژند، سرانجام در تاریخ ۹۴/۱۰/۲۱ در راه دفاع از مظلوم و حریم اسلام و حرم حضرت زینب سلام الله علیها در حلب سوریه به درجه والای شهادت نائل میآید. پیکر پاک و مطهر این شهید عزیز در تاریخ ۹۵/۳/۲۷ پس از پنج ماه و پنج روز انتظار، از طریق آزمایش DNA شناسایی و مورخ ۹۵/۳/۳۱ پس از تشییع باشکوه، در گلزار شهدای بهشت رضوان شهریار در جوار رفقای شهیدش، مصطفی صدرزاده و سجاد عفتی تا روز ظهور مولایش حضرت صاحب الزمان (عج) در دل خاک به امانت سپرده شد.
همسر شهید درباره ویژگیهای اخلاقی وی میگوید «محمد قاری قرآن و مداح اهل بیت (علیهم السلام) بود. در مراسم عقدمان از او خواستم تا سورهای از قرآن را باهم تلاوت کنیم زیرا اعتقاد قلبیام بر این بود که توکل بر خدا و قرآن است که زندگی انسان را به درستی میسازد، او هم قبول کرد و سورهای از قرآن کریم را با هم خواندیم. در زمان اعزامش به سوریه هم از او خواستم با هم سورهای از قرآن را بخوانیم گفتم شاید این آخرین بار باشد که در کنار هم قرآن میخوانیم.
عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد. محمد دو سال در تلاش بود که بتواند از فرمانده اش رضایت بگیرد تا بتواند برای دفاع از حرم حضرت زینب (سلام الله علیها) عازم سوریه شود، اما سپاه با رفتن او موافقت نمی کرد. زمانی که موضوع را با من مطرح کرد، گفتم در نبود شما به من و فرزندانمان سخت می گذرد و او گفت: من شما و فرزندانم را به حضرت زینب (سلام الله علیها) می سپارم.
در آن مدت در تلاش بود تا برود من یک بار هم مخالفت نکردم بلکه حتی مادر همسرم را هم راضی کردم. همچنین طی تماس تلفنی با فرمانده اش از او خواستم که با رفتن محمد به سوریه موافقت کند و او هم وقتی متوجه شد که خانواده اش موافق اعزامش هستند رضایت خود را اعلام کرد و او در ۱۳ دی ماه ۱۳۹۴ عازم سوریه شد. محمد در زندگی با خانواده اش بسیار با گذشت، فداکار و متواضع بود. پیرو ولایت فقیه و مطیع سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی بود. تاکید میکرد که من هم در زندگی پیرو خط ولایت فقیه باشم. میگفت: ما از امام حسین (علیه السلام) و اهل بیت (علیهم السلام) که با اسیری و شکنجه در راه پایداری از اسلام شهید شدند کمتر نیستیم».
انتهای پیام/۳۶۱