به گزارش خبرنگار دفاعپرس از خرم آباد، آن روزها که صدای گلوله غرور آسمان را جریحه دار کرد این ایران بود که چشم به صلابت پوتینهای مردانی از تبار غیرت و مردانگی دوخته بود.
دفاع مقدس دانشگاهی است که دانش آموختگان آن، تصدیق شهادت بالاترین آرمانشان بود. سالها از آن دوران شکوهمند میگذرد اما انگار تقدیر این خاک در این قرار گرفته است تا هر از گاهی عطر و بوی شهادت در آسمانش بپیچد. تا آنان که آن روزها نبوده اند، عاشقانه هایی را ببیند که هنوز رد پایشان در گوشه گوشه این خاک باقی است، حالا بشنوند قصه سرافرازی مردان مردی که قلم ها از توصیف آنهاعاجز است.
چند روزی است که خبر شناسایی شهیدی خوشنام، نقل هر محفل و مجلس در شهر و دیارم شده است. آری شهید «محمد نوری زاده» را میگویم که بعد از33 سال از زمان شهادت، پیکر مطهرش شناسایی شد که پایانی باشد بر نگاههای به قاب عکس دوخته دختری که معنای انتظار را در چشمان مادر بزرگش یافت.
ای شهید خوشنام دلم می خواهد اگر با تونیستم اما از تو بگویم. اگر قلم را یارای نگارش و ثبت لحظات عاشقانه دیدار مادر دختر و برادرات دلبندت اما از پاکی نگاه اشان حرفها برای گفتن باقی است. وقتی صدای پایت از کوچه پس کوچههای خاطرات مادر و آرزوهای دخترت به گوش رسیده است حتما نوبت بیداری زمان بوده است شک ندارم که بارها و بارها بر بال ملائک به دیدارشان رفته ای و کوچههای خیالشان را پر از بوی گل یاس و محمدی کرده ای
امروز یکبار دیگر هوای دلمان عاشورایی شد. وقتی چشمم به مزار شهید خوشنام افتاد، دلم می خواست مشتی فریاد شوم و بگویم ای شمایی که وارد این بهشت شده اید کمی آهسته تر، میدانید هنوز باران چشم مادران شهدا نمیتواند مرهم صبری باشد بر داغ دلشان.
مادری که حالا گرد پیری بر موهایش نسشته است و پاهایش گرچه از غم دوری فرزند نای ایستادن ندارند اما امروز صبر زینبی اش را به رخ دشمنان کشید و از درب ورودی دانشگاه آزاد خرم آباد تا کنار قبر مطهر فرزند دلبندش با پاهای خودش آرام آرام حرکت کرد. نگاههایمان که به لحظه در آغوش کشیدن قبر شهید توسط مادرش گره خورد، عهد و پیمانی دوباره با آرمانهای شهدا و امام شهدا بستیم که تا آخرین قطره خون ادامه دهنده راه شهدا و امام شهدا باشیم و با خود زمزمه کردیم مادرم به شهر ما خوش آمدی.
سوز سرمای هوا هم نتوانست مانع حضور مردم مردم ولایتمدار و شهید پرور استان لرستان در مراسم استقبال از خانواده شهید محمد نوریزاده شود همه آمده بودند پیر و جوان زن و مرد همه آمده بودند که بگویند، ای کبوتر خفته به خاک که سالهاست مهمان خاک دیارمان هستی، اینجا ایران است ایران، ترک باشی، لر، کرد، فارس یا بلوچ فرقی ندار، مهم این است که از جنس بیتعلقی هستی، از جنس رهایی مهم این است که حالا قصه از خود گذشتن و به خدا پیوستنتان در گوش زمان زمزمه می شود.
خاطر نشان میشود، شهید «محمد نوری زاده » فرزند فتح اله در سال 1347 در شهرتبریز به دنیا آمد. در دوران دفاع مقدس به عنوان سرباز از طریق تیپ 40 سراب ارتش جمهوری اسلامی ایران به مناطق عملیاتی اعزام شد و در سال 1367 به شهادت رسید. که پیکر مطهر وی در سال 1392 در دانشگاه آزاد خرم آباد به خاک سپرده شد و اخیرا بوسیله آزمایشات DNA شناسایی شده است.
انتهای پیام/