گروه اخبار داخلی دفاعپرس ـ سعید شهرابی فراهانی تحلیلگر مسائل سیاسی و بینالمللی؛ پس از برگزاری رزمایش پیامبر اعظم ۱۷ و نمایش خیرهکننده تجهیزات و تسلیحات متنوع تدافعی و تهاجمی توسط نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، رژیم صهیونیستی سعی کرد به وسیله انتشار تبلیغات و عملیات روانی گسترده، توانمندی عملیاتی نیروهای نظامی ایران را کمرنگ سازد.
به عنوان نمونه اخباری از اظهارنظر رئیس ستاد ارتش صهیونیستی به خروجی رسانهها راه پیدا کرد که در ضمن آن وی مدعی شد دستور تسریع آمادگی برای حمله به تأسیسات هستهای ایران صادر و به روزرسانی آموزشها برای ارتش از جمله خلبانان در نظر گرفته شده است.
علاوه بر بعد عملیات روانی، صهیونیستها تصور میکنند برای اعمال فشار به تیم مذاکره کننده ایران در آستانه هشتمین دور احیای برجام، لازم است خلأ تهدیدات نظامی و تلفیق آن با فشار سیاسی را با کنش مستقیم خود پوشش دهند. اگرچه آمریکاییها تلاش داشته اند «روی میز بودن همه گزینه ها» و «پلن B» را به عنوان ابزار مکمل روند مذاکره از قلم نیندازند لیکن مشخص است که این محور از موضع گیریهای آمریکا، نتوانسته رضایت سران رژیم صهیونیستی را جلب کند.
سیاهچالهی مکندهای که نقشههای ضدایرانی صهیونیستها را در خود فرو میبرد و صاحب منصبان این رژیم جنایتکار آن هراس دارند در جای دیگری است، علی رغم شاخ و شانه کشیدنهای نظامیان و مقامات سیاسی ارشد دولت جعلی صهیونیستی، شکاف عمیقی بین کهنه کاران جامعه اطلاعاتی و تیم مستقر در کابینه امنیتی صهیونیستها در مسئله احیای برجام وجود دارد. ژنرال «عاموس یادلین» وزیر جنگ سابق صهیونیستها خروج از برجام را بزرگترین اشتباه استراتژیک در مهار ایران و عاملی در راستای افزایش فعالیت غنی سازی ایران قلمداد کرد؛ یعنی دقیقاً همان چیزی که از ابتدای امنیتی ساختن پرونده هستهای و ایران هراسی برای تضعیف جمهوری اسلامی به عنوان یک اتهام کارساز و ابزار اجماع ساز استفاده میشد. با این تفاوت که با بدعهدی دولت غیرقابل اعتماد آمریکا دیگر اجماعی در کار نیست!
حماقت نتانیاهو برای ترغیب ترامپ به منظور خروج از برجام و با هدف حداکثرسازی فشارها در جهت عقب راندن ایرانیان متعاقب مشکلات عدیده اقتصادی و معیشتی و در مقابل عملکرد حکیمانه و سنجیده جمهوری اسلامی برای ممانعت از تخریب کامل برجام (به رغم سر و صدا و جار و جنجال جریانات رادیکال درباره حُسن کامل یا ضرر علی الاطلاق برجام، این قلم نیز مانند بسیاری دیگر از کارشناسان اعتقاد دارد که برجام خیر تمام یا شرّ مطلق نیست و میباید محسنات، مزایا، معایب و نواقص آن را بطور همه جانبه سنجید) و پرهیز از قرار گرفتن در تله انفجاری «یا مذاکره جدید ـ یا تشدید فشار همه جانبه تا زمان تسلیم»، حال چالش پیچیدهای را برای آمریکاییها و صهیونیستها پدید آورده است و اصطلاحاً سحر جادوگر به خودش اصابت کرده است! آمریکاییها نه میخواهند تمامی امتیازات برجامی را به ایران بدهند و نه میتوانند جایگزینی برای این کار پیدا کنند. پس حداکثر تلاش خود را صرف «قطره چکانی» ساختن و «فرسایش برجامی» خواهند کرد تا در ادامه روند پرونده هستهای ایران فرصت مناسب تری برای تحمیل خواستههای خود بدست آورند.
به عنوان یک کارشناس، نگارنده انفعال و دست روی دست گذاشتن رژیم صهیونیستی را ـ ولو در حد رجزخوانیهای متوالی و پرطمطراق، ولی فاقد منطق عملیاتی ـ دور از انتظار میداند، زیرا نبرد کنونی خصوصاً در لایههای اطلاعاتی، ضداطلاعاتی و امنیتی در بستر جنگ ترکیبی در جریان است. خصلت جنگ ترکیبی آن است که از کوچکترین فرصت، امکان ضربه زدن به حریف را فراهم آورد لذا در عین لحاظ کردن آمادگیهای رزمی و آشکارسازی عزم و اراده در اعمال قدرت دفاعی، در نظر داشتن تقویمهای امنیتی و هوشیاری و اقدامات جهادی جامعه اطلاعاتی نیز در مقطع زمانی پیش رو، جزئی از الزامات خنثی سازی تهدیدات امنیتی علیه ملت ایران به شمار میرود.
همچنین مناسب است به روشهای مقتضی این مطلب برای آمریکاییها (اعم از تیم اعزامی آنان به محل مذاکرات)، فرماندهان منطقهای به ویژه تروریستهای سنتکام و همچنین مقامات سیاسی آنان جا انداخته شود که با کوچکترین اشتباه صهیونیست ها، فرآیند انتقام خون به ناحق ریخته سرداران شهید مقاومت حاج قاسم سلیمانی، ابومهدی المهندس و همرزمان آنان در قتلگاه و بامداد خونین فرودگاه بغداد به سرعت وارد فاز نهایی و مرحله پایانی خواهد شد، جایی که به فروپاشی رژیم اشغالگر قدس و خروج فرارگونه آمریکا از منطقه همراه خواهد بود.
انتهای پیام/