به گزارش گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس، مناظره «آینده انقلاب اسلامی» با حضور حجتالاسلام «احمد رهدار» عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم (ع) و «بیژن عبدالکریمی» عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی در مدرسه اندیشه انقلاب اسلامی مجموعه فرهنگی سرچشمه برگزار شد.
جلسه مذکور با این پرسش اصلی شروع شد. ما امروز در دهه فجر قرار داریم و ایام پیروزی انقلاب اسلامی است. تصویر شما از آینده انقلاب اسلامی چیست؟
انقلاب اسلامی قرار است اهل جبهه حق آینده تاریخ باشد
حجتالاسلام احمد رهدار اظهار داشت: تقریر من و احتمالا هر کس دیگر از آینده انقلاب اسلامی با تصویری که به صورت کلی از آینده جهان در ذهن داریم، گره میخورد. آینده جهان را میشود از چند زاویه تقریر کرد. یک زاویه و به نظر من زاویه متقن و خوب زاویه تحلیل دینی آینده است. ما مشخصا یک فرقه و مذهبی هستیم که آینده تاریخمان براساس نگاه درون دینی و درون مذهبیمان مجمل هست و مبهم نیست. ما یک سری روایاتی داریم که به صورت پیشینی به ما فرمودند بشر هر چه به سمت آینده تاریخ میرود و به ظهور نزدیک میشود، چه تحولاتی در جهان صورت میگیرد. مثلا جهان میل به فساد پیدا میکند، غلبه اهل فساد صورت میگیرد و اهل دین کم میشوند. دینورزی سخت میشود.
وی افزود: انقلاب اسلامی حسب تقریر من قرار نیست فلسفه تاریخ روایی ما را به هم بزند یعنی در نسبت به آنها شکل گرفته است و با آنها تضاد ندارد یعنی انقلاب اسلامی قرار است اهل جبهه حق آینده تاریخ باشد. البته کار این جبهه حق حسب سمفونی روایات سخت است و روز به روز هم سختتر خواهد شد.
این عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم (ع) بیان کرد: برخی از آیههای قرآنی نیز مبانی را مطرح میکنند که روی آینده جهان سایه میاندازند.
حجتالاسلام رهدار گفت: ادعای ما در انقلاب اسلامی این است که بر پایه مبانی روایی و قرآنی ظهور کردیم. ما با شعار نصرت دین الهی آمدیم. ما با شعار این آمدیم که از محسنین باشیم و با ایستادگی در برابر مستکبرین از مستضعفین حمایت کنیم. ما با این شعار آمدیم که در زمانه غلبه فساد پرچمدار جبهه حق باشیم.
وی ادامه داد: قرآن برای ما آیندهای روشن را تقریر کرده است. من میدانم در هر دوره و مکانی نمیتوانم آینده خود و قومم را از آیندهای که قرآن و روایات برایم تصویر کرده است،جدا بدانم. در این صورت تقریرهایی که آینده را جهنم،تیره و تاریک توصیف میکنند، رنگ میبازند.
رئیس موسسه مطالعات اسلامی فتوح اندیشه بیان کرد:اگر من از بعد از انقلاب تا الان در مجامع علمی رفتم، شنیدم و بحث کردم که ما نیاز به یک تحول اساسی و بنیادین در حوزه علوم مخصوصا علوم انسانی داریم آن هم با این استدلال که این علوم، علوم نادرستی هستند و بر پایه مبانی اشتباه و متضاد با مبانی ما شکل گرفتهاند و وارد شدهاند منطقا من نمیتوانم آینده حرکت خودم را بر پایه بازی کردن با مبانی، روشها و نظریههایی که دیسپلینهای موجود علوم انسانی به من میدهند، تنظیم کنم. دیسپلینهای موجود نمیتوانند آینده ما را درست تنظیم کنند. باید مبنای معرفتی متفاوتی پیدا کرد.
تعبیر انقلاب اسلامی یک برساخت تاریخی پساانقلاب است
بیژن عبدالکریمی نیز تصویر خودش از آینده انقلاب اسلامی را چنین تشریح کرد: من فکر میکنم که گفتمان انقلاب در روزگار کنونی با سرنوشت کشور پیوند خورده است و فکر میکنم باید به گفتمان انقلاب کمک کرد. من به اینجا آمدم در حد قامت خودم تا اگر گوش شنوایی باشد به گفتمان انقلاب کمک کنم.
وی افزود: تعبیر انقلاب اسلامی یک برساخت تاریخی پسا انقلاب است. اینکه انقلاب ایران به انقلاب اسلامی تعبیر شد یک روایت از بین روایتهای بیشمار است اما یگانه روایت ممکن نیست و اگر حوادث انقلاب به سمت دیگری میرفت، امروز ما از تعابیر دیگری برای تبیین آن رویداد تاریخی که امروز از آن به انقلاب اسلامی تعبیر میشود، بهره میبردیم.
این عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی بیان کرد: انقلاب ما یک انقلاب اجتماعی بود و یک پدیده بزرگ اجتماعی و تاریخی به حساب میآید که ارزشهای بزرگی با آن خلق شده است. من نمیخواهم اینها را نادیده بگیرم اما متأسفانه نیروهای انقلاب و کسانی که به گفتمان انقلاب تعلق دارند،میخواهند بار متافیزیکی و فلسفی را بر این رویداد حمل کنند و به اعتقاد من پیکر نحیف انقلاب ما توان تحمل این بار سنگین را ندارد.
وی افزود: انقلاب پدیداری است متعلق به قرن نوزده و نیمه اول قرن 20. بعد از تحولات جهان پسامدرن و فروپاشی اتحادیه جماهیر شوروی در واقع مفهوم انقلاب از قاموس فرهنگی بشر رخت بربست و در واقع نیروهای نفی در جهان به نیروهای اثبات تبدیل شدند. بچههای گفتمان انقلاب ما یگانه نفی هستند که در جهان کنونی وجود دارند.
این عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی بیان کرد: تعابیری چون امپریالیسم و نظام سلطه از جهان فعلی ما رخت بربسته است. حتی در مطبوعات ما نیز اسطورههای انقلابی به عنوان یک سری دنکیشوت تعبیر شدهاند.
عبدالکریمی ادامه داد: جهان مدرنیته قدیمی با جهان مدرنیته جدید تفاوت دارد.
وی افزود: وقتی ما از آینده انقلاب اسلامی صحبت میکنیم باید چند مفهوم را از هم تمیز بدهیم و بدون تمیز دادن این مفاهیم در واقع در افق روشنی صحبت نمیکنیم. مفهوم اول انقلاب است. جمهوری اسلامی دومین مفهوم مد نظر ما است. سومین مفهوم اسلام سیاسی یا خمینیسم و مفهوم بعدی خرد ایرانی است.
کل جریان روشنفکری بر بنیاد عالم غرب میاندیشد
حجتالاسلام والمسلمین رهدار بیان کرد: هر گونه درکی از آینده متغیری است از تقریری که ما از رقیبانمان و موقف به افق میکنیم. با تغییر این تقریرها صورتبندی آینده تغییر میکند. من معتقدم کل جریان روشنفکری بر بنیاد عالم غرب میاندیشد لذا هم موقف ما،هم افق ما و هم فرمولهای مملکت ما را روی ترازوی غرب ارزیابی میکند.
وی افزود: من اگر روی موقف غرب بایستم اذعان میکنم که مفهوم انقلاب تمام شده است و نافیان جای خود را به مثبتان دادهاند اما اگر روی آن موقف نایستم و روی موقف جبهه استضعاف بایستم واقعا نمیفهمم یعی چه جریان نافیان تمام شده است و دیگر حل شده است. این همه فریاد و اعتراض علیه ظلم آمریکا، ظلم غرب، ظلم حاکمان و ظلم اختلاسگران نمیتوانند برای ما یک سمفونی از اعتراض و نفی تولید کنند تا ما آن را در مقابل افرادی که خواهان وضع موجود هستند صورتبندی کنیم؟
ما نمیتوانیم برای یک پرسش تاریخی پاسخی الهیاتی بدهیم
بیژن عبدالکریمی گفت: رهدار میگویند آینده ما تیره نیست و به سمت ظهور است. سؤال این است اکنون انقلاب به اصطلاح اسلامی ما به کجا میرود؟ چه در انقلاب ما ارزشها محقق شود و چه این انقلاب با خاک یکسان شود، موعود ظهور خواهد کرد. ما نمیتوانیم برای یک پرسش تاریخی پاسخی الهیاتی بدهیم.
وی بیان کرد: حجتالاسلام رهدار یکی از پاشنه آشیلهای گفتمان انقلاب است که درون خودش گیر کرده است. به همین دلیل ادبیات چهرههایی چون او منطبق با ادبیات درون دینی است.
این عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی با ارجاع به صحبت حجتالاسلام والمسلمین رهدار درباره علوم انسانی گفت: تاریخ غرب بخشی از تاریخ جهان و هستی است. اگر بخواهیم علوم انسانی را متحول کنیم و باور داشته باشیم که پایههای فعلی آن نادرست است گویی خداوند ما را بندگان خوب خود میداند و مابقی تاریخ یله است. این که ما قرار است علوم اسلامی انسانی بسازیم و علوم را دینی کنیم بسیار خودبنیادانه و نوعی اوج نهیلیسم غربی است.
عبدالکریمی تأکید کرد: حجتالاسلام درگیر نوعی سنداندیشی ایدئولوژیک است. من در اینکه غرب دچار بحران است کاملا با دکتر رهدار در یک جبهه هستم. غرب اسیر بحرانهای جدی است اما به تو چه؟ اگر غرب دچار بحران است، جهان اسلام و جهان خودمان چه؟
من معتقدم جهان اسیر بحران عظیمی است و ما خود بخشی از بحران هستیم. خروج از این بحران کاری دشوار است و عملی نیست. من معتقدم نجات بشر کار بشر نیست.
وی ادامه داد: از نظر حجتالاسلام والمسلمین رهدار گویی همه روشنفکران غربی هستند. سؤال من این است که من نمیتوانم همزمان نقاد انقلاب اسلامی و گفتمان غرب باشم؟
گفتمان انقلاب سوژه مدرن را نمیشناسد
عبدالکریمی بیان کرد: جبهه استضعاف نکته مهمی است. حجتالاسلام والمسلمین رهدار میگویند ما میتوانیم قرارگاهمان را روی جبهه استضعاف قرار بدهیم نه ارزشهای دینی. این حدیث آرزومندی ما است اما مستضعفان جهان چه پیوندی با ما دارند؟ امروز چقدر مستضعفان جهان و مستضعفان خود ما، ما را سخنگوی مستضعفان میدانند؟
البته من معتقدم و تردید ندارم که قلب بچههای گفتمان انقلاب ما یقینا برای مستضعفان میتپد اما مسئله اینجاست که این گفتمان سوژه مدرن را نمیشناسد و چون سوژه مدرن را نمیشناسد نمیداند چگونه برخورد کند. مستضعفان ما علاوه بر مستضعف بودن در زیست جهان مدرن زندگی میکنند و یک سوژه مدرن به حساب میآیند و به مقولات مدرن میاندیشند.
حجتالاسلام والمسلمین رهدار گفت: ما چرا نباید از ظرفیت الهیاتی که به آن معتقدیم برای پاسخگویی به نیازهای زمانه استفاده کنیم؟ فرض اینکه الهیات نمیتواند پاسخگوی نیازهای جامعهشناختی ما باشد در کجا اثبات شده است. در ماجرای کرونا اولین پاسخها در دنیای غرب پاسخهای الهیاتی بود البته این بخشی از پاسخ بود.
وی افزود: وضع و پوزیشن دلالتهایی دارد. اگر شما مؤمن شدید همین که مؤمن هستید دلالت کیاستی دارد. مؤمن کیز و فتن است. اگر وضع ما وضع عدالت شد با قطع نظر از اینکه مستضعفان چقدر ما را نماینده عدالت میدانند، دلالت میآورد. بسیاری از کسانی که در دنیای بیرون زندگی میکنند بدون آنکه امام و انقلاب را بشناسند، در ذیل دلالتهایی که ناشی از وضع ایمانی امام، انقلاب و بچههای انقلاب به وجود آمد، وضع و موقعیت جدید گرفتند. من نمونههای این امر را به شخصه دیدم.
آنچه که از غرب برای ما ترجمه میشود یک دروغ است
این عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم( ع) بیان کرد: ظرفیت غرب دیر وقتی است که تمام شده است. آنچه که از غرب برای ما ترجمه میشود یک دروغ است. ادبیات تمام و پایان ادبیات غربی است. تئوریهای پایان را آنها دادهاند، ما ننوشتیم. پایان از نظر من به معنی مرگ است؟
من از عبدالکریمی میپرسم دنیای اسلام چرا به نهیلیسم فکر نمیکند اما دنیای غرب کتابهای زیادی درباره آن نوشته است؟
به بچههای گفتمان انقلاب انگ میزنند که ما دنیای مدرن را نمیفهمیم. اگر دنیای مدرن به معنای پوچی است، ما چقدر باید آن را بفهمیم؟
عبدالکریمی گفت: پاسخهای الهیاتی نمیتوانند پاسخگوی مسائل ما در سطح دیگری باشند. من نگفتم از دین فاصله بگیریم.
حجتالاسلام رهدار گفت: من اصرار دارم که بگویم آینده انقلابمان در ساحت نظر و عمل مسیری جدای از مسیر عالم غرب، ادبیات غرب و روشنفکران غربی طی خواهد کرد. بیمعنایی که نصیب ما شده است به این دلیل است که ما داریم از سنت خودمان دور میشویم وگرنه سنت ما آکنده از معنا است.
وی افزود: ما امروز حس میکنیم با متفکران عرب آشناتریم تا با متفکران خودمان. به نظر میرسد روشنفکران ما با تاریخ کشورشان آشنایی کافی را ندارند.
روشنفکر ما تراث و انقلاب اسلامیمان را نمیشناسد
عبدالکریمی پاسخ داد: من با شما همدل هستم. روشنفکر ما تراث و انقلاب اسلامیمان را نمیشناسد و ای کاش آن را نمیشناخت. امروز تصویرهای کج و معوجی از میراث وجود دارد و قاعدتا انقلاب ایران هم با میراث تاریخی ما نسبت دارد. به هر حال این واقعیت است که حوزههای علمیه ما به نسبت روشنفکرانمان آشنایی بیشتری با میراث تاریخیمان دارند اما اگر روشنفکران ما با میراث تاریخیمان آشنایی ندارند و با انقلاب اسلامی نیز نتوانستند ارتباط برقرار کنند. آیا این قصور فقط از جانب روشنفکران بود؟
وی افزود: گفتمان انقلاب ما با روشنفکران چه کرد؟ آیا نباید گفتمان انقلاب یک بازنگری کند و اگر میخواهد آیندهای داشته باشد، شیوه خودش را تغییر دهد؟
این عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی بیان کرد: ما دچار یک گسست تاریخی هستیم و غلبه بر این گسست تاریخی کار سادهای نیست. اینکه حوزههای علمیه ما بتوانند با روشنفکرانمان ارتباط برقرار کنند یعنی رنسانس عظیمی در این کشور شده است. زبان ما زبان جذب نبود.ما با فرزندانمان پدرانه برخورد نکردیم. این گشودگی در میان ما نبود. ما هنوز داریم با حوزه کتاب پلیسی و امنیتی برخورد میکنیم.
وی تأکید کرد: ما باید فضای فعلی را تغییر دهیم وگرنه نسلهای جدید را از دست میدهیم.
حجتالاسلام والمسلمین رهدار گفت: ما با جهان اسلام بیگانهایم چون مسئولان دولتهای مختلف ما آموخته جهان غرب بودهاند.
عبدالکریمی گفت: اینها همان گسست تاریخی است. نگاهها امروز همه به جهان غرب دوخته شده است. گفتمان انقلاب ما همواره از فقدان تفکر فلسفی و حکمی رنج میبرد بنابراین نسل جدید از هر آنچه به خود ما برمیگردد، نفرت دارد.
نهاد علمی ما دارد عالم دیگری را در کشورمان نهادینه میکند
حجتالاسلام رهدار گفت: نظام بروکراتیک ما اجازه نمیدهد که ما با جهان عرب ارتباط کافی داشته باشیم. نهاد علمی ما دارد عالم دیگری را در کشورمان نهادینه میکند. آینده انقلاب اسلامی با غرب، دانش غربی و حاملان آن دانش رقم نخواهد خورد.
عبدالکریمی مسئله رخداد را طرح کرد و افزود: به نظر من انقلاب اسلامی از نظر هایدگر یک رویداد یا رخداد نبود. ما برای اینکه تقدیر دگرگون شود نیاز به یک فهم تازه از هستی داریم. متفکران میتوانند این فهم را ایجاد کنند و انقلاب اسلامی ما تا به امروز فاقد این متفکران بوده است.
وی ادامه داد: گفتمان انقلاب ما اگر پوستاندازی نکند، بیش از آنچه که تا به امروز شکست خورده است، شکست خواهد خورد و من به هیچ خواهان شکست گفتمان انقلابمان نیستم. ما حتما باید سعی کنیم وفاق ملی را ایجاد کنیم.
عبدالکریمی گفت: گفتمان انقلاب از نقد اسلام سنتی غافل بوده است. این اسلام سنتی خود گفتمان انقلاب را خفه کرده است. از طرف دیگر قشر جدیدی از انقلابیون ظهور کردهاند که چهره انقلاب را بسیار زشت کردهاند. من معتقدند آنها پیوندی با نظام جمهوری اسلامی ندارند.
انتهای پیام/ 121